مجله کودک 340 صفحه 35
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 340 صفحه 35

برادرها، هه! خیال می­کرد من ده تا خواهر و برادر دارم. گفتم: من یک خواهر دارم اسمش هم پریسا است، خیلی هم مرا اذیت می­کند. دیگه... دیگه شغل بابا را هم پرسید.» مامان از ناراحتی زد پشت دستش و پرسید: «تو هم گفتی؟» رنگ سامان سفید شد، درست مثل سوت سفیدش. با ترس و لرز گفت: «کار بدی کردم؟» مامان گفت: «معلوم است که کار بدی کردی. تو نباید به سؤال یک آدم غریبه جواب می­دادی. نباید از او چیزی قبول می­کردی. حالا بگو ببینم آن مرد چه شکلی بود؟» سامان در حالی که سوت را میان انگشت­های عرق کرده­اش گرفته بود، گفت: «دراز و لاغر بود. قوز هم داشت. درست مثل یک میخ که کج شده باشد.»... این قسمتی از قصه­ی سوت سفید سامان بود که خواندید، بقیه­ی ماجرا را می­توانید در کتاب که توسط انتشارات «به­ نشر» به بهای 620 تومان چاپ و منتشر شده، دنبال کنید و بخوانید تا بدانید که هرگز نباید اطلاعات شخصی خود را به افراد غریبه و ناشناس بدهید. نام پرنده: مرغ منشی اندازه: حدود یک و نیم متر گستردگی در جهان: جنوب آفریقا زیستگاه: ساوان و علفزارهای بلند غذا: مار و خزندگان، پستانداران کوچک سایر ویژگی­ها: معمولاً دو تخم می­گذارد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 340صفحه 35