مجله کودک 390 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 390 صفحه 9

دارند درگورستان شهر او را دفن می کنند.» قاضی شاغول، تا این را شنید سرش را با تاسف تکان داد و گفت: « خیلی بد شد! ... افسوس و صد افسوس که گناهکار اصلی مُرد و از مجازات مُعاف شد!» دراین حال دزد با شکسته، صدایش را بالا برد و آه و ناله اش را از سر گرفت: «جناب قاضی ! پس حقّ من چه می شود؟ تکلیف پای شکسته ام چی؟ ... ای خدا، مُردم!.... به دادم برسید!» قاضی با عصبانیت سرش داد کشید: «ساکت باش مردک! یک فکری برایت میکنم! عدالت که پا در هوا نمی ماند!» بعد رو به مأمور ها کرد و گفت: « رنگرز مُرده که مُرده! توی این شهر که قحط رنگرز نیست! بروید یک رنگرز زنده وسالم پیدا کنید بیاورید. صد تا چوب کف پایش بزنید! صد تا سکّة طلا هم جریمه اش کنید تا بدهیم به این مرک خرج معالجة پای شکسته اش کند ! عدالت باید در هر حال اجرا شود. همین و خلاص!» و بعد از این دستور نفس راحتی کشید و به پشتی تخت حکومتی تکیه داد و گفت : «آخِی .... هِی! راحت شدم!» پایان Ÿ موضوع تمبر: منظره مونته نگرو Ÿ قیمت : 50 واحد Ÿ سال انتشار : 1896

مجلات دوست کودکانمجله کودک 390صفحه 9