مجله کودک 413 صفحه 36
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 413 صفحه 36

هدیه ای برای او نوشته :مژگان بابامرندی امیر محمد لاجورد نگین:" صبرم تمام شده. دیگر امروز آن را می خرم..." راضیه :" چقدر لوس! تو که این قدر صبر کردی. یک کم دیگر هم صبر کن! " نگین:" ده روز پیش هم همین را گفتی اما ..." راضیه:" حالا امروز را هم صبر کن ..." نگین: "ا زدست تو. یک روز می آییم ومی بینیم که آن ها را فروخته. از بس که معطل می کنی." راضیه:" اصلا نگران نباش! خودت که می دانی من چند بار به حسین آقا سفارش کرده ام دو تایش را نفروشد و برای ما کنار بگذارد. اصلا برای این که خیالت راحت شود بیا برویم دوباره به حسین آقا ..." نگین: من که دیگر رویم نمی شود پایم را آن جا بگذارم." راضیه: یک دقیقه همین جا بمان، من الان درستش می کنم." حسین آقا:" به به، سلام ساعت ها را بیاورم؟" اما نه، معلومه که باز هم آمدی سفارش کنی آنها را نفروش. چندبار که بهت گفته ام، ساعت را ببر. هر وقت پولت اندازه شد بیاور بده." راضیه:" دیدی ، دیدی حل شد؟" نگین:" چی چی حل شد؟ اگر امروز آمدی برویم بخریم که آمدی وگرنه من می خرمش !" راضیه:" مامان جان، تقریبا یک ماه است پول تو جیبی ام را جمع کرده ام. می دانی چرا؟ حسین آقا یک ساعت هایی آورده است آن قدر قشنگ است، که نگو! نگین خیلی وقت است که می خواهد آن را بخرد، اما طفلکی به اصرا من صبر کرده است تا با هم بخریم. اما دیگر نمی تواند بیشتر از این منتظر من بماند. فقط صد و پنجاه تومان کم دارم. می شود لطفا تو جیبی سه روزم را زودتر بدهید تا بروم و آن را بخرم. حسین اقا را هم یک ماه است معطل نگه داشته امو بهخدا اسراف نیست! این قدر ناز است ..." نام: باستین شوان اشتایگر سن: 25 ساله ملیت: المان باشگاه قبلی: بایرن مونیخ باشگاه فعلی: بایرن مونیخ

مجلات دوست کودکانمجله کودک 413صفحه 36