مجله کودک 473 صفحه 9

فرمود: «عیبی ندارد، بگیرید!» فردای آن شب، برقکار آوردیم و هشت تا لامپ مهتابی در حیاط بیرونی نصب کردیم. شب ساعت 5/8 که امام وارد حیاط بیرونی شد، دید اوضاع یک جور دیگر شده است و تعجب کرد. اما چیزی نگفت. نیم ساعتی در حیاط بیرونی پیش ما نشست و بعد برخاست و دوباره به طرف حرم راه افتاد. اما بعد از چند قدم که رفت، ایستاد و صورتش را به طرف من برگرداند و نگاهم کرد. من از جا بلند شدم و زود خودم را به ایشان رساندم. امام رو به من کرد و گفت: «آقای فرقانی! این جا چه خبر است؟ نباید به من میگفتی؟» من گفتم: «آقا، من که دیشب خدمت شما عرض کردم!» امام دوباره پرسید: «دیشب به من چی گفتی؟» من گفتم: «از شما اجازه گرفتم که چند تا شمعه بخریم برای حیاط بیرونی!» امام با تعجب به من نگاه کرد و با دست لامپهای مهتابی را نشان داد و پرسید: «به اینها میگویند شَمعه؟» گفتم: «بله آقا!» امام سری تکان داد و فرمود: «عجب! من فکر میکردم که شما میخواهید شمع بخرید، برای این گفتم که عیبی ندارد!» در سال 1894 میلادی، پژو با تولید نوع 5 تا 10 خودروهای خود به پیشرفت زیادی در خودروسازی مدلهای مربوط به خود، دست پیدا کرد. در همین سال خودروهای پژو در مسابقه «وسایل نقلیه بدون اسب!» که در پاریس برگزار شد به همراه خودرویی از شرکت پانهارد به طور مشترک اول شدند.