مجله کودک 496 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 496 صفحه 23

خاطرات آقای چوپان: خوشحالی من من خیلی خوشحال بودم! آخه بعد از مدتها یک اتفاق خوب و جالب برای من افتاده بود! یک اتفاق مخصوص ! آن قدر خوشحال بودم که نمی دونستم باید چه کار کنم! فریاد می زدم و می دویدم! ولی افسوس که گوسفندهام اون اتفاق مهم رو اصلا درک نمی کردند! اون قدر سرد و بی احساس با اون اتفاق برخورد کردند که من تصمیم گرفتم دیگه هیچ وقت هیچ خبر خوبی را بهشون نگم! حرف های قشنگ مینا مامان همیشه به من میگه :«دخترم! سعی کن زمانی که خیلی خوشحالی ، خودت رو کنترل کنی و سنگین باشی!» آموزش زبان انگلیسی این پسر نمی دونه از خوشحالی چه کار کنه! اون بعد از مدتها یک ماهی گرفته! جواب معما: چون یک بار رفت روی میز پینگ پنگ و گفت: عجب چمن سفتی!!(بی مزه!!) تیهوشباهت زیادی به کبک دارد. پرندهی نر سطح پشتی قهوهای مایل به خاکی با خطوط ریز دارد رفتار تیهو شبیه کبک است و هنگام احساس خطر به جای پریدن، میدود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 496صفحه 23