اول آبان ماه سال ۵۶ بود. خبری دهان به دهان میان کوچه پس کوچه های نجف تکثیر می شد. خبر این بود: پسر حاج آقا روح الله از دنیا رفته است. وجودش را تاب نیاورده بودند و او را به شهادت رسانده بودند.
حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی رحمانی خاطره ای از ضبط و ثبت درس ها و سخنرانی های امام در نجف توسط مرحوم آیت الله محمدرضا رحمت نقل کرد.
حضرت امام در نجف برای ضبط درسهایشان اجازۀ نمیدادند، ولی برای ضبطسخنرانی اجازه میفرمودند. ما هم شدیداً دنبال ضبط درسها بودیم.
فرید کتابچی، صاحب فعلی کتابفروشی اسلامیه می گوید: امام خمینی (ره) زمانی که در قم بودند به مغازه ما می آمدند و نمونه های چاپی کتاب کشف الاسرار را تصحیح می کردند. برگه هایی را که از حروفچینی می آوردیم، با مداد تصحیح می کردیم و به چاپخانه می فرستادیم. در آن زمان امام (ره) ۴۴سال داشتند و در حوزه علمیه تدریس می کردند.
بیست و دوم آبان ماه سال ۷۵ بود که آیت الله سید مرتضی پسندیده، برادر بزرگتر امام خمینی(س) در جوار رحمت حق آرام گرفتند. کتابی از خاطرات ایشان با عنوان خاطرات آیت الله پسندیده سال ها قبل به چاپ رسید که در آن به بیان تاریخچه ای از خاندان خود و شهر خمین و... پرداخته اند...
حضرت امام همیشه تأکیدشان بر حفظ آبروی افراد بود. در مواردی که تخلفی از مدیران سر می زد، می فرمودند؛ آنها را بخواهید و بگوئید؛ خودشان دست از این کارهایشان بردارند، نصیحت محرمانه بکنید و کار را تمام کنید.
روزگار هشت ساله دفاع مقدس با خاطرات تلخ و شیرین همراه بود و امام به عنوان رهبر جمهوری اسلامی موضع گیری های متفاوتی در قبال شنیدن اخبار جنگ داشتند که حاج احمد آقا تلخ ترین و شیرین ترین آن را روایت کرده است.
بعد از تبعیدم مناظراتی با اعضای انجمن حجتیه داشتم و از همان جا نامه ای به امام نوشتم که این افراد انحراف دارند و امام در جواب فرمودند من از وقتی فهمیدم هیچ کمکی به اینها نکردم؛ این سبب شد تا انجمن به مخالف با من بپردازد.
مرکز جاسوسی آمریکایی ها که تحت پوشش سفارتخانه اداره می شد، علاوه بر این که با تمامی گروه های ضد انقلاب داخلی ارتباط داشت و آن ها را در جهت براندازی نظام نوپای اسلامی سازماندهی می کرد، یکی از مراکز عمده توطئه علیه مسلمانان منطقه محسوب می شد
از سوریه و لبنان برگشته بودند، به فرودگاه که رسیدند یکراست راهی جماران شدند. جلسه شورای عالی دفاع هم برقرار بود. آنها هم وارد شدند. وقت اما وقت نماز بود. بعد از نماز گزارش کار دادند و آنگاه همگی سراپا گوش شدند.
گلوله های توپ اتریشی بود که در عملیات بدر، زمین زیر پای بچه ها را به لرزه در می آورد. تعداد شهدا رفته رفته رو به فزونی می گذاشت. خبر به امام که رسید، پیام مهمی صادر کردند. حاج احمدآقا مامور ابلاغ پیام شد و آبی بر آتش دشمن ریخت.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی از سابقون نهضت امام خمینی(س) و از همراهان صادق انقلاب اسلامی که حافظه وی مانند لوح فشرده ای از اسناد پیش و پس از انقلاب اسلامی است، در خاطرات خود به بیان علت جنگ ایران و عراق پرداخته است.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.