امام خمینی در شهریور ماه سال ۶۵ به نامه یکی از اسرای دربند رژیم بعثی پاسخ داد.
آقای کوثری که سال ها در قم روضه خوان خاص امام بود نقل می کرد: پس از شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی وارد نجف شدم، رفقا گفتند خوب به موقع آمدی امام را دریاب که هر چه ما کردیم در مصیبت حاج آقا مصطفی گریه کند از عهده برنیامدیم،
از جمله برنامه های عبادی امام، تقیدشان به خواندن زیارت عاشورا بود. مشهدی جعفر از چگونگی انجام آن گفته است.
از رفتارهایی که امام به هنگام تشرف به حرم امام حسین علیه السلام مقید به آن بودند این بود که هیچ گاه از پایین پای حضرت عبور نمی کردند. علت این امر در روایتی آمده است.
مجلس خبرگان باید باشد و به کار خود ادامه دهد.
رابطه امام موسی صدر و شهید بهشتی، آخرین دیدار و سفرشان، دغدغه شهید بهشتی نسبت به سرنوشت امام موسی صدر از جمله مسائلی است که مرحوم صادق طباطبایی آن را به زیبایی روایت کرده است.
وقایع کشور روز به روز بی کفایتی بنی صدر را بر همه آشکار می کرد از فرماندهی و هدایت جنگ گرفته تا اختلافاتش با دیگر مسئولان. مجلس تصمیم خودش را گرفت. مساله به بحث گذاشته شد و نتیجه رای گیری، عدم کفایت او را صادر کرد. امام هم بر این نتیجه با حکم خود صحه گذاشتند.
انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده بود. میان آقایانی که مسئولیت ها را عهده دار شده بودند، اختلاف بود که آیا زنان باید در عرصه های اجتماعی و سیاسی شرکت داشته باشند یا خیر؟ امام در این میان تکلیف همگان را روشن کردند.
روز به روز بر آتش نهضت مردمی امام خمینی دمیده می شد. زنان از پیر و جوان، دوشادوش مردان در راهپیمایی ها شرکت می کردند. در این میان بودند افرادی که یا از سر دلسوزی یا از سر بعضی تعصبات نسبت به این حضور اظهار نگرانی می کردند که خبرش امام را بر آشفت. روایت مرحوم محتشمی از نوع برخورد امام با این نگاه خواندنی است.
فریادی قم را از خواب شبانه بیرون کشید، پسر حاج آقا روح الله بود که می گفت: مردم خمینی را بردند...
هنوز نوجوان دبیرستانی بود. همان سالی که مرجع شیعیان، آیت الله العظمی بروجردی دعوت حق را لبیک گفته بود. آقا سید محمود برای دیدار با پدر راهی یزد شده بود. نامی ورد زبان پدر بود. مدام از حاج آقا روح الله می گفت و شایستگی هایش. سید محمود بسیار دلش می خواست زودتر این حاج آقا روح الله را از نزدیک ببیند. خدا آرزویش را مستجاب کرد و سال ها همجواری با آقا روح الله را روزی اش کرد.
وقتی به قم وارد شدم مدت کوتاهی از وقایع 15 خرداد 42 و دستگیری امام گذشته بود. من به مدرسه آیتالله بروجردی وارد شدم.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.