پرتال امام خمینی(س): مرحوم آیت‌الله رحمت در نجف طلبه بافضلی بود، تمام درس‌های امام را شرکت کرد، بی ادعا بود، زندگی خیلی ساده‌ای داشت و از کسانی بود که برای امام از جان مایه گذاشتند. ایشان یکی از سابقون انقلاب است. پس از رحلت آیت‌الله بروجردی به قم آمد و از همان ابتدا تشخیص می‌دهد که باید مقلّد امام باشد. بعد ایشان در مشهد مدرسه رضوی داشت که خیلی افراد کلاس‌های متعارف دبستان‌های دیگر نمی‌رفتند و در آنجا بودند و خیلی از کسانی که علاقه‌مند به امام و در خط نهضت بودند، در همان مدرسه درس خوانده‌اند.

مرحوم آیت‌الله رحمت در نجف طلبه بافضلی بود، تمام درس‌های امام را شرکت کرد، بی ادعا بود، زندگی خیلی ساده‌ای داشت و از کسانی بود که برای امام از جان مایه گذاشتند. ما سال‌ها در نجف با هم بودیم و از احوال ایشان اطلاع دارم. آیت‌الله رحمت با مسائل جدید آشنا بود و می‌دانست اگر این کار را انجام ندهد ممکن است بسیاری از درس‌ها و بحث‌های امام از بین برود. با هزینه خودش ضبط بسیا خوب و نوار تهیه می‌کرد و بحث‌های فقهی امام و سخنرانی‌های اخلاقی، اعتقادی و سیاسی امام و بحث‌های ولایت فقیه را ضبط کرد.

وقتی عراق بودیم کسانی که با سفارت ارتباط داشتند خبر داده بودند که ایشان علیه حزب بعث هم کار می‌کند، مأموران سازمان امنیت عراق به مدرسه آیت‌الله بروجردی آمدند که ایشان را بگیرند. ایشان در اتاقش بود و طوری در را بسته بود که مأموران نتوانتسند او را پیدا کنند. بعد از رفتن مأموران به ایشان گفتم مأموران رفته‌اند و اگر می‌خواهی جایی بروی خودت را برسان.

به آیت‌الله رحمت گفتم چرا موقع آمدن مأموران از اتاق بیرون نیامدی؟ گفت من نگران خودم نیستم؛ تمام نوارهای درس‌ها پیش من است. آنها را در جایی مخفی کردیم و ساعت ۲ یا ۳ بود که دوباره مأموران برگشتند و این دفعه ایشان را گرفتند و بردند. همان طوری که در عراق از جان برای انقلاب مایه گذاشته بود، آزادی ایشان اینقدر برای امام مهم بود که امام توسط آقای دعایی گذرنامه خود و خانواده‌اش را فرستاد و گفت بگویید حالا که یاران من را می‌گیرند، جای من اینجا نیست و من از اینجا می‌روم. چون سرنوشت ایشان نامعلوم و خطر گرفتاری‌اش نزد بعثی‌ها بالا بود. رفقای دیگر هم بودند اما یکی یکی رها کردند و عمده این بود و تیمور بختیار هم خیلی روی ایشان حساس بود.

وی به خاطر سلامت و مدیریت بالایی که داشت و واقعا ولایتی بود، تمام پیاده‌روی‌های کربلا را در کنار ایشان و آیت‌الله حاج آقا مصطفی و کاروانی که ایشان خاص علاقه‌مندان به امام تشکیل داده بود، شرکت داشت و کمک می‌کرد به رفیق‌هایی که مسائل انقلاب را می‌نویسند. حتی پس از پیروزی انقلاب نمی‌توانست تمام این تشکیلات را بیاورد. همه آنها را در جایی امانت سپرده بود که یک وقتی از دست نرود و بعد از سقوط صدام، ایشان رفت و همه نوارها و چیزهایی که ثبت و ضبط کرده بود را به ایران آورد؛ چون غیر از این نمی‌شد. بعد هم آن فایل‌ها اینجا بازبینی و از رادیو پخش شد.

. انتهای پیام /*