بحران معنویت و دوری بشر از حقیقت هستی و سرچشمۀ لایزال الهی،‏‎ ‎‏یکی از خطرناکترین بحرانهای عصر حاضر است. بشر امروزی برای‏‎ ‎‏رسیدن به حقیقت واقعی و پیوند با آن، راهی جز عبودیت، معرفت‏‎ ‎‏هستی، دینداری و پذیرش ربوبیت خداوند یکتا را ندارد. خدامحوری و‏‎ ‎‏خداباوری و ارزشی بودن اعتقادات دینی تحفۀ ارزشمند پیامبران، ائمه‏‎ ‎‏اطهار(ع) و برگزیدگان الهی است و هر زمان که این ارزشها خاموش‏‎ ‎‏گردیده و یا رو به فراموشی گذاشته شده، خداوند کریم با ارسال‏‎ ‎‏راهنمایان، مردم را به سوی حق و حقیقت رهنمون ساخته است.‏

‏‏در زندگی انسانها مردان بزرگی گاه و بیگاه ظهور کرده و آنان را به‏‎ ‎‏سرچشمه های نور و پاکی و عروج به سوی آفریدگار رهنمون شده اند.‏‎ ‎‏سرحلقۀ این گروه همان پیامبران الهی و اولیاء خدایند و به دنبال ایشان‏‎ ‎‏عارفان و حکیمان و دانشمندان قرار دارند. سالار انبیاء الهی پیامبر بزرگوار‏‎ ‎‏اسلام و پس از ایشان علی(ع) و اولاد طاهرینش چراغ هدایت و راهنمای‏‎ ‎‏بشریت بوده اند و در دورۀ غیبت کبری ناموس دهر و امام عصر، فقها و علمای رهرو راه آن بزرگوار با علم و عمل خویش پرچم هدایت خلق را در‏‎ ‎‏اهتزاز نگاه داشته اند تا به زمان ما رسیده است. در قرن حاضر که معرفت‏‎ ‎‏دینی و اخلاقیات و ارزشها رفته رفته رو به خاموشی گراییده و بحران‏‎ ‎‏عظیم معنویت بر همه جا سایه افکنده بود، خدای تبارک و تعالی مقدر‏‎ ‎‏فرمود تا مردی مقتدر از تبار رسولان و اولیاء، متفکری سرنوشت ساز،‏‎ ‎‏انسانی با انگیزۀ الهی و فقیهی عارف و عارفی حکیم و حکیمی‏‎ ‎‏سیاستمدار از ایران برخیزد تا بشر را از ظلم و تاریکی رهایی بخشد و به‏‎ ‎‏سوی یکتاپرستی و راه راست هدایت نماید.‏

با مطالعۀ دقیق روش زندگانی و سیرۀ عملی و نظری و اخلاقی آن امام‏‎ ‎‏به روشنی می توان دریافت که ایشان با وجود تحمل تمامی فشارهای‏‎ ‎‏جهان سیاست که از سوی قدرتهای شرق و غرب و ایادی داخلی آنها وارد‏‎ ‎‏می شد و با وجود تحمل فشارهای ناشی از مبارزه با نفس و جهاداکبر،‏‎ ‎‏هیچگاه تعادل فکری و عملی و اخلاقی و حتی نظم عادی زندگی خود را‏‎ ‎‏از دست ندادند، به نحوی که می توان گفت تحمل این همه فشار و آزار و‏‎ ‎‏اذیت از سوی جهان بیرون و درون در هماهنگ کردن زندگی درونی و‏‎ ‎‏معنوی با زندگی مبتنی بر فشار بیرون و عرصۀ سیاست از عهدۀ احدی از‏‎ ‎‏شخصیتهای مشهور دیگر عصر ما برنیامده است. در واقع امام خمینی با‏‎ ‎‏این عمل مهم، موفق به جمع و هماهنگ کردن زندگی سیاسی با حیات‏‎ ‎‏معنوی و اخلاقی گشتند. چیزی که جهان معاصر و آینده بشر تنها با تحقق‏‎ ‎‏آن یعنی با چنین پیوند عمیق میان سیاست و اخلاق قادر به رفع مشکلات و بحرانهای موجود فکری، معنوی، سیاسی و تاریخی خواهد بود.‏

سراسر زندگی حضرت امام خمینی خدامحوری، زهدگرایی، تعبد،‏‎ ‎‏توسل و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت، مردم داری، نظم و‏‎ ‎‏انضباط، اخلاق و بی ریایی، امیدآفرینی، مبارزه با نفس، پرکاری و پرهیز از‏‎ ‎‏بیکاری، توجه دادن به آخرت، علاقۀ شدید به قرآن، عدم ارجاع کارهای‏‎ ‎‏شخصی خود به دیگران، دقت در رفتار و کردار خویش و... بود. امام در‏‎ ‎‏واقع با فنای کامل خود در حق و حقیقت، به مقام والای انسانی، عرفانی و‏‎ ‎‏معنوی نائل آمده بودند

کتاب «یک ساغر از هزار»  ‎‏مجموعه ای از مقالات، سخنرانیها و خاطرات خانم دکتر طباطبایی است که نویسنده‏‎ ‎‏می خواهد با بررسی دقیق جنبۀ معنوی و عرفانی شخصیت آن امام، نقش‏‎ ‎‏ایشان را در احیای معنوی بشر نشان داده و اندیشه ها، افکار و توصیه های‏ آن حضرت را در مورد مبدأ هستی، کمال مطلق، عرفان، جایگاه و منزلت‏‎ ‎‏انسان، فطرت و... مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. تمام سعی ایشان بر این‏‎ ‎‏بوده است تا امام را از جنبه های مختلف عرفانی بیشتر بشناساند.‏

‏ ‏برگرفته از مقدمه کتاب یک ساغر از هزار

. انتهای پیام /*