هر چه زمان بیشتری از اقامت اجباری امام خمینی(س) در ترکیه می گذشت، فشار افکار عمومی چه از داخل کشور و چه از خارج کشور بر رژیم پهلوی همچنان افزایش می یافت. این در حالی بود که دولت ترکیه به مناسبت تبعید امام خمینی به آن کشور از سوی مسلمانان آزاده و برخی از دولتمردان خود مورد اعتراض قرار می گرفت؛ از این رو با ملاحظه برخی گمانه ها و تحلیلها ـ که در برخی اسناد این مجموعه نیز مطرح شده است. رژیم ناگزیر از انتقال حضرت امام به تبعیدگاه ثانوی ـ عراق ـ شد. ایشان در 13 مهر 1344 به همراه حاج آقا مصطفی از ترکیه به عراق و به شهر نجف اشرف منتقل شدند.

خبر انتقال امام به عراق بلافاصله در ایران منتشر شد. روحانیون نجف از جمله شیخ نصرالله خلخالی با ارسال تلگراف به روحانیون ایران، ورود امام به عراق را اطلاع دادند. (سند شماره 443 ـ 16 / 7 / 44) گزارش 867 ـ 17 / 7 / 44 حاکی از ارسال تلگراف تبریک علمای نجف به روحانیون سرشناس اصفهان ـ آقایان ارباب و خادمی ـ است.
سخنگویان و وعاظ در مساجد و منابر خبر ورود امام به عراق را به اطلاع مردم رساندند.

پس از اطلاع از ورود امام به عراق طی روزهای 15 مهر 1344 به بعد تلگرافهای زیادی از ایران به نجف اشرف مخابره شد که ورود امام را تبریک گفته بودند. قریب به اتفاق روحانیون و طلاب حوزه های علمیه و چهره های شاخص روحانیون شهرها، تلگرافهای تبریکی به نجف ارسال کردند. سند شماره 301 / 300 ـ 17 / 7 / 44 حاکی است ورود آیت الله خمینی به عتبات عالیات مجدداً تحرکی در دسته جات طرفدار روحانیون ایجاد کرده؛ فعالیت می شود که از طبقات مختلف به ایشان تلگرافهایی مخابره شود. رژیم در مواجهه با سیل تلگرافهای تبریک دستور داد از ارسال تلگرافها جلوگیری و نامه های ارسالی جمع آوری شود. (سند شماره 355 / 303 ـ 22 / 7 / 44) حتی به ساواکها توصیه شد از مخابره تلگرافهای روحانیون
شهرها به یکدیگر و تبریک ورود امام به عراق به طور غیر محسوس جلوگیری شود.[1]

در سند شماره 386 / 303 ـ 28 / 7 / 44 صورت اسامی اشخاصی که از تهران و شهرستانها تلگراف تبریک به نجف ارسال کرده و از مخابره آنها جلوگیری شده بود، طی 37 فقره اعلام شده است. لازم به ذکر است که در جلوی برخی شماره ها نام چند نفر دیده می شود و نیز در برخی شماره ها نام نفر اول ذکر و در ادامه آمده: «و عده زیادی». همچنین نام 173 نفر که به وسیله تلگراف، آزادی امام را به ایشان تبریک گفته بودند، ذکر شده است.

به رغم دستور برای عدم ارسال تلگرافها، ساواک مرکز در پاسخ به استعلام ساواک تبریز مبنی بر تلگراف سه تن از روحانیون تبریز اعلام کرد که اگر تلگراف فقط جنبه تبریک داشته باشد مانعی ندارد. (سند 35322 / 316 ـ 28 / 7 / 44)

علی رغم محدودیت و غالباً ممانعت از ارسال تلگراف به امام، پیام تبریک به ایشان قطع نشد بلکه از طریق زائران و کانالهای ارتباطی دیگر پیامها رد و بدل شد. این موضوع در سند شماره 393 / 303 ـ 29 / 7 / 44 مورد تأکید قرار گرفته است. برابر گزارش مزبور، مقامات ساواک برای رد گم کردن و مشخص نشدن علنی سانسور، با درخواست آنکه برخی
تلگرافها و نامه های غیر مهم ارسال شود، موافقت کرده اند. یکی از علل سانسور مراسلات، کم جلوه دادن طرفداران امام و مأیوس کردن امام از مردم و بی توجه نشان دادن امام نسبت به ابراز محبت مردم به ایشان بود؛ از این رو ساواک از ارسال تلگرافهایی که حاوی امضاهای زیاد بود، خودداری می کرد. در سند شماره 399 / 303 ـ 3 / 8 / 44 تأکید شده که در 24 ساعت گذشته تلگرافهای زیادی برای ارسال رسیده که فقط برخی از
آنها که اهمیت زیادی نداشته ارسال شده و آنهایی که از طرف اصناف و یا به امضای عده زیادی از اهالی بوده مخابره نشده است. مثلاً در یکی از تلگرافها که از خمین برای ارسال به نجف به تلگرافخانه تحویل داده شده، نام 263 نفر در آن دیده می شود.

در این تلگرافها ضمن اظهار خشنودی از ورود امام به عراق و نجف اشرف اظهار امیدواری شده که ایشان به ایران مراجعت کنند. در برخی از این تلگرافهای مردمی، از امام به عنوان مرجع شجاع و رهبر عالیقدر یاد شده است. (تلگراف اصناف آبادان و اهالی خمین در
تاریخ 27 و 28 مهر 44)

در بعضی موارد ساواک امضاکنندگان تلگرافها را احضار می کرد. (سند شماره 7064 / 3 ه ـ 11 / 8 / 44) و درخصوص شناسایی امضاءکنندگان تأکید داشت و برای افراد پرونده انفرادی تشکیل می داد تا در موقع لزوم از آن استفاده کند. (سند شماره 425 / 303 ـ 13 / 8 / 44)

سانسور تلگرافهای تبریک به وسیله ساواک نکته ای نبود که از ذهن تیزبین امام دور بماند لذا ایشان همان گونه که در سند شماره 428 / 303 ـ 16 / 8 / 44 اشاره شد از طرق مقتضی به عموم علاقه مندان و تلگراف کنندگان، سانسور تلگرافها را اطلاع می دادند تا عدم پاسخ،
به حساب بی اعتنایی ایشان گذاشته نشود.

در این ایام یکی از مهمترین نامه ها در اعتراض به تغییر تبعیدگاه و ادامه تبعید امام از سوی تعداد زیادی از روحانیون و فضلای حوزه علمیه قم صورت گرفت که طی نامه سرگشاده ای به امام اعلام کردند:

ادامه تبعید آن مرجع عالیقدر که به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران صورت گرفته است بسی موجب تأثر و تنفر عموم ملت ایران
است. ملت شریف مسلمان ایران و حوزه علمیه قم که از منویات مقدس آن قائد عظیم الشأن پیروی می کنند و برای تأمین و اجرای آن از هیچ گونه فداکاری دریغ ندارند، انتظار دارند که به زودی موانع برطرف شود تا با مراجعت حضرتعالی به حوزه علمیه قم و با تدبیرات خردمندانه و رهبریهای ارزنده آن زعیم عالیقدر، مصالح عالیه اسلام و ایران و حقوق از دست رفته ملت تأمین گردد.

ذیل این نامه سرگشاده را جمع کثیری از محصلین و روحانیون حوزه قم امضا کرده بودند و در نقاط مختلف پخش شده بود. سند شماره 1437 /  س ری ـ 22 / 8 / 44 ساواک شهرری حاکی از یافتن این اعلامیه در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) می باشد. سند شماره 7675 / 316 ـ 26 / 8 / 44 حاکی از پخش این اعلامیه در تهران، قم و سایر استانها به تعداد زیاد است.

ساواک با حساسیت بر روی ارسال کنندگان نامه ها و تلگرافها، فعالیتهای نویسندگان را تحت مراقبت قرار می داد. در واقع کنترل نامه ها و تلگرافها موجب شده بود تا ساواک روحانیون مخالف رژیم و طرفدار امام را نیز شناسایی کند. در سند شماره 2704 ـ 2 / 9 / 44 از تهیه دو تومار به وسیله طلاب قم و بازاریان تهران مبنی بر حمایت از آیت الله خمینی و
تعیین وی به عنوان مرجع تقلید شیعیان که هر یک حاوی حدود پانصد امضا بود، خبر داده شده است.

مجموعه ای از عوامل در تغییر تبعیدگاه امام از ترکیه به عراق دخالت داشت. یکی از این عوامل فشار افکار عمومی مردم و قاطبه روحانیت بود که رژیم برای خلاصی از اعتراضات داخلی و خارجی این تصمیم را گرفت.

یکی دیگر از انگیزه های رژیم در تبعید امام به عراق، شکستن شخصیت علمی و مقام و موقعیت ایشان با این تصور خام بود که ایشان در مقایسه با علمای نجف توانایی علمی کمتری دارند.

با استقرار امام در نجف اشرف علاقه مندان، دوستان و شاگردان ایشان در صدد بر آمدند با سفر به عراق با امام دیدار کنند. طلاب حوزه علمیه قم که آشنا به مقام و موقعیت علمی امام بودند درصدد برآمدند خود را به حوزه نجف رسانده و از محضر درس ایشان بهره مند شوند. ساواک قم در سند شماره 1278 /  ق م ـ 28 / 7 / 44 به ساواک استان مرکزی اطلاع داد که تعدادی از طلاب به طور قاچاق عازم نجف هستند تا ضمن تماس با خمینی به فعالیتهای ضد دولتی ادامه دهند.

در سند شماره 35317 / 316 ـ 28 / 7 / 44 گفته شده که طلاب و روحانیون تهران و شهرستانها تصمیم گرفته اند بتدریج ظاهراً به عنوان زیارت عتبات عالیات و باطناً برای
ملاقات و کسب دستور از آیت الله خمینی به نجف اشرف بروند و معلوم نیست هزینه مسافرت آنان از چه محل تأمین می شود.

دیدگاه مقامات ساواک به طور کلی آن بود که با انتقال امام به عراق، رفت و آمد به عراق و دیدار با ایشان از سوی دوستان ساده تر از ترکیه انجام می گیرد.

در بخشی از سند شماره 19496 / 20 الف ـ 3 / 8 / 44 گفته شده که عده ای از طلاب قم تصمیم گرفته اند با برداشتن عبا و عمامه، خود را به عنوان دهاتی و کاسب معرفی کرده و به نجف رهسپار شوند.

از گزارشهای ساواک پیداست که در مورد خروج طلاب از ایران به سوی عراق و دیدار با امام در نجف سخت حساسیت وجود داشت. این هراس به جهت برقراری ارتباط سیاسی و اقتصادی بود. نصیری رئیس ساواک در نامه ای به ریاست شهربانی کل کشور خاطرنشان کرد: طبق اطلاع از بدو ورود آیت الله خمینی به عراق پاره ای از عناصر طرفدار وی فعالیتهایی
می کنند که با جمع آوری پول و یا اعزام پیک به عراق در پوشش زیارت از طریق اخذ گذرنامه و یا عبور غیر مجاز از مرز با آیت الله خمینی تماس گرفته و احتمالاً در آینده با برقراری ارتباط لازم اقداماتی خلاف مصالح در داخل و خارج کشور بنمایند؛ از این رو از شهربانی خواست در صورت اطلاع، افرادی را که مبادرت به جمع آوری و ارسال پول و اعزام پیک به
عراق می کنند، به ساواک اعلام نماید. (سند شماره 35410 / 316 ـ 9 / 8 / 44) مقدم رئیس اداره سوم ساواک به ساواک تهران در مورد تأخیر در یکی از گزارشها در خصوص خروج طلاب به عراق برای دیدار با آقای خمینی، انتقاد و اعتراض کرد.

اداره کل سوم با ارائه اطلاعات به ساواک خوزستان در مورد جلوگیری از عزیمت طلاب به عراق تذکر می داد. (از جمله سند شماره 35546 / 316 ـ 23 / 8 / 44) ساواک قم طی گزارشهایی از مسافرت تعدادی از طلاب به اهواز در روزهای 11 و 12 و 13 آبان خبر داد. (از جمله سند شماره 1564 /  ق م ـ 15 / 8 / 44)

مطابق سند شماره 5870 /  کا ـ 15 / 8 / 44 چهار تن از طلاب مسافر در تاریخ 11 / 8 / 44 در ایستگاه اندیمشک مورد شناسایی قرار گرفته و از قطار پیاده شده و به ساواک دزفول اعزام شدند.

از مجموع گزارشها و نامه های رد و بدل شده در این زمینه می توان دریافت که عزیمت به نجف برای همگان کار چندان ساده ای نبوده و گاه مدتها طول می کشیده تا زمینه آن فراهم شود و گاه نتیجۀ آن به دستگیری طلاب و دوستان امام از سوی ساواک می انجامیده است.

روحانیون و طلاب حوزه های علمیه عراق پس از اطلاع از ورود امام به این کشور، گروه گروه به استقبال ایشان شتافتند و در شهرهای کاظمین، سامرا، کربلا و سپس نجف اشرف استقبال بسیار گرم و پرشوری از ایشان به عمل آوردند.

امام در حالی که چهل اتومبیل ایشان را مشایعت می کرد در روز 23 مهر 44 به نجف عزیمت کردند. گزارشهای استقبال از امام در کربلا و نجف در سند شماره 188 ـ 26 / 7 / 44 کنسولگری کربلا همراه با برخی ارزیابیها آمده است که از اسناد جالب توجه است. بر اساس این گزارش و گزارشهای دیگر، استقبال حوزه نجف از امام گسترده و با شکوه بود. پلاکاردهای نصب شده حاوی جملاتی در تمجید از فداکاری و جهاد امام، و شعارهای حماسی بود. امام در ابتدای ورورد به نجف به دیدار علما و مراجع نجف از جمله آیت الله خوئی، شیخ علی کاشف الغطاء، سید عبدالله شیرازی، آیت الله شاهرودی و آیت الله حکیم رفتند. خلاصه ای از این گزارش در سند شماره 32709 / 231 ـ 27 / 7 / 44 آمده است.

. انتهای پیام /*