اصلاح جامعه و برقراری عدالت از ارزشهای اسلامی است. امام خمینی (س) می فرمایند:

«تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده اند، تمام. و همۀ آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. فرد هرچه بزرگ باشد ـ بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا ـ وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد، باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد؛ که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود؛ لِیَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْط[1]، باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند.»[2]

ایشان یکی از دلایل قیام امام حسین (ع) را اقامه عدل برمی شمارد و می فرماید:

«سیدالشهدا ـ سلام اللّه  علیه ـ از همان روز اول که قیام کردند برای این امر، انگیزه شان اقامۀ عدل بود. فرمودند که، می بینید که معروف، عمل بهش نمی شود و منکر، بهش عمل می شود.»[3]

در زیارت اربعین که یکی از بهترین زیارات است، می خوانیم:

«وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلاٰلَةِ».[4]

«و اندرز و نصیحت امت را با عطوفت و مهربانی انجام داده و خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگانت را از جهالت و حسرت و گمراهی نجات دهد.»[5]

تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نیز گفتاری که درباره آن بزرگوار از معصومین(ع) رسیده است این مطلب را روشن می کند که غرض اقامۀ حق و عدل و دین خدا و ایجاد حاکمیت شریعت و بر هم زدن بنیان ظلم و جور و طغیان بوده است. غرض ادامۀ راه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و دیگر پیامبران بوده است که: «یٰا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللّه ... یٰا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللّه ...» و معلوم است که پیامبران هم برای چه آمدند: ...لِیَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْطِ...؛[6]  بنابراین، تلاش برای اقامۀ قسط و حق ادامه راه انبیاست.

وقتی شمار نامه های کوفیان از مقدار متعارف گذشت؛ امام حسین علیه السلام لازم دید عراقیان را بیش از این در حالت انتظار نگذارد و پاسخی بدین مضمون برای سران کوفه نوشت: هانی و سعید آخرین فرستادگانی بودند که نامه های شما را برای من آوردند به من نوشته اید نزد ما بیا که رهبری نداریم، شاید با آمدن تو به راه راست برویم و حق را به چنگ آوریم. من برادر و پسر عمویم را که به او اعتماد دارم نزد شما می فرستم تا مرا از حال شما و آنچه در شهر شما می گذرد خبر دهد. اگر به من نوشت سران و خردمندان شما با آنچه در نامه هاتان نوشته اید هم داستانند نزد شما
خواهم آمد. به جان خود سوگند می خورم امام کسی است که مطابق قرآن رفتار کند و عدالت را اجرا نماید و حق را بپاید و خدا را بر خود ناظر بداند.[7]

اجرای عدالت یکی از وظابف مهم جامعه اسلامی است. همه افراد باید به حقوق حقۀ خود دست پیدا کنند و ظالمی نتواند به حق دیگران تجاوز کند.

تلاش و قیام رهبران دینی در جامعه جهت برپایی حکومت اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی است به طوری که همه افراد به حقوق واقعی خود نایل گردند، مستکبران و ظالمان احساس خطر و واهمه داشته باشند و مظلومان و مستضعفان هر لحظه امیدوارتر شوند و احساس امنیت و آرامش کنند.

در قیام امام حسین علیه السلام اجرای عدالت اسلامی نقش اساسی داشته است و امام خمینی(س) با تبعیت از سالار شهیدان، با جدیت جهت برپایی عدالت اسلامی به مبارزه پرداخت:

«ما که با این منطقها روبه رو هستیم به خواست خداوند تعالی تا برچیده شدن بساط ارتجاعی شاهنشاهی و برپا کردن حکومت عدالت گستر اسلامی دست از مبارزه برنمی داریم تا حکومت دموکراسی به معنی واقعی جایگزین دیکتاتوریها و خونریزیها شود.»[8]

همچنین فرموده اند:

«همۀ مردم دارند داد می کنند ما آزادی می خواهیم، ما استقلال می خواهیم، ما حکومت عدل می خواهیم، حکومت اسلامی می خواهیم. حکومت اسلامی حکومت عدل است؛ دیگر این دزدیها تویش نیست. اگر یک حکومت عادل صحیح پیدا بشود، همه چیز ما اداره می شود.»[9]

در حکومت اسلامی احکام اسلام و قرآن در آن جاری است، با پیاده شدن  قوانین اسلام تخلف، ریا، خدعه و بی عدالتی پایگاه و جایگاهی ندارد و فقط ارزشهای واقعی و معنوی مانند صداقت، راستی، درستی، ایثار و فداکاری... به عنوان ارزش مطرح می شود.

«ملت ایران خواستار عدالتند و آزادی و استقلال؛ که معتقدند جز در سایۀ اسلام و با قوانین اسلام به آن نمی رسند.»[10]

امام در پاسخ به سؤال (تایمز انگلستان) که حکومت اسلامی چیست؟ فرموده اند: «حکومت اسلامی یعنی یک حکومت مبتنی بر عدل و دمکراسی و متکی بر قواعد و قوانین اسلام...».[11]

ملت و مردمی که سالیان سال در زیر ستم و شکنجه های دژخیمان به سر برده بود، ملتی که استقلال و عزت خود را از دست داده بود، ملتی که از ظلم و ستم شاهان و جباران به ستوه آمده بود، ملتی که قدرت و توان آزادانه نفس کشیدن را نداشت و هر لحظه فشار ظالمان را باید تحمل
می کرد، با دل و جان به رهبر خویش لبیک گفت و به سوی سعادت و سربلندی حرکت کرد.

توصیه و تأکید امام خمینی(س) همیشه بر این بوده است که باید به تکلیف عمل نمود، آن چیزی که وظیفه هر فرد مسلمان است باید به نحو شایسته ای انجام پذیرد، تا یک جامعه اسلامی تحقق پیدا کند، در این مسیر باید سختیها را تحمل نمود، برای اقامۀ عدل در جامعه باید کوشید، اقتدا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سیدالشهدا علیه السلام و ائمه اطهار(ع) نمود، این است تکلیف همه کسانی که مسلمانند و در جامعه اسلامی زندگی می کنند، ایشان فرموده اند:

«ما باید اقامۀ عدل بکنیم. »[12]

برپایی عدالت در جامعه آرزوی بزرگ مردان الهی است و در این راه تا پای جان فداکار و جانفشانی می کنند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فرمایشی درباره ارزش عدل در اجتماع فرموده اند:

الْعَدْلُ جُنَّةٌ وٰاقِیة وَ جَنَّةٌ بٰاقِیَة.( عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة , ج 1 , ص 293)

«عدل در کشاکشهای اجتماعی همانند سپر نگهبانی است که افراد در پناه آن از تعدی دیگران محفوظند و مانند بهشت پایداری است که همواره مردم از نعمتهای آن برخوردارند.»

بنابراین امام(س) نیز به پیروی از اجداد طاهرینش درصدد برپایی حکومت اسلامی جهت اقامه عدل بوده اند و به تبع از سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبداللّه  الحسین علیه السلام و با اقتدای به آن
حضرت در این راه قدم برداشتند.

ایشان مسئولیت افراد آگاه و روشنفکر جامعه را در حفظ و نگهداری این انقلاب و استمرار حکومت عدل یادآور می شوند و این گروه را به تلاش و کوشش بیشتر و احساس مسئولیت تشویق و ترغیب می نمایند و به عبارتی آنان را نسبت به انجام تکالیف خویش آگاه می سازند.

چنانچه فرموده اند:

«الآن وقتی است که شما طبقۀ روشنفکر بیشتر از دیگران مؤاخِذ هستید، بیشتر از دیگران باید کار بکنید، بیشتر از دیگران مسئول این مملکت و ملت هستید. همۀ شما باید هر چه فعالیت دارید، اولاً در راه این نهضت، این نهضت را به پیش برانید تا اینکه به آخر برسد و مملکت شما مستقل بشود و این اختناقهایی که تا حالا بوده است تکرار نشود؛ و ثانیاً به استقرار یک حکومت عادل، یک حکومت عدل و مستند و مبتنی بر آرای خود ملت.»[13]

اینک بر همه پیروان آن حضرت و دوستداران و عاشقان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله است که بنا به وظیفه دینی، الهی، انسانی خویش نسبت به حفظ و تداوم آرمانهای انقلاب همت بگمارند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند:

«عصری که امام بزرگ و عظیم الشأن ما آغاز کردند، مشخصه هایی دارد که عمده آنها عبارت است از: ایجاد روح عزت و استقلال و استغنا و اعتماد به نفس، برای ملتی که در طول سالیان متمادی، سعی شده بود این روحیات از او گرفته شود و دیگران به سرنوشت او تسلط پیدا کنند.

اینجا همان مملکتی است که رئیس جمهور امریکا، کمک چند ده میلیونی خود به دولت ایران را متوقف به تعیین فردی که وابسته به امریکاست کرده بود، اینجا همان مملکتی است که امریکا قدرت زورگو و گردن کلفت جهانی، رئیس آن را رعیت خود می دانست و با او مثل یک
رعیت رفتار می کرد، اینجا همان مملکتی است که آرا و افکار و ایمان و دلبستگیها و خواست مردم، هیچ تأثیری در تعیین سرنوشت اقتصادی و سیاسی آنها نداشته است.

دست قدرتمند معمار انقلاب و پدر جمهوری اسلامی، این کشور و ملت را به کشور و ملتی تبدیل کرد که در طول این ده سال، بزرگترین و سنگین ترین تحقیرها را نسبت به همان قدرتهای گردن کلفت و قلدر دنیا روا داشت و تا کنون هیچ ملتی مثل ملت ما، رژیم مستکبر و زورگوی
امریکا را اینگونه تحقیر نکرده است...». (ر. ک. بیانات مورخ68/3/27) 



[1])) حدید / 25.

 

[2])) صحیفه امام؛ ج 15، ص 217.

 

[3])) همان؛ ج 21، ص 1.

 

[4])) تهذیب‏الأحکام؛ ج 6، ص 113.

 

[5])) قمی، عباس (شیخ ـ گردآورنده)؛ مفاتیح الجنان.

 

[6])) حدید / 25.

 

[7])) ر. ک. شهیدی، جعفر؛ قیام حسین علیه‏السلام؛ ص 116.

 

[8])) صحیفه امام؛ ج 3، ص 379.

 

[9])) همان؛ ج 5، ص 120.

 

[10])) همان؛ ج 5، ص 392.

 

[11])) همان؛ ص 133.

 

[12])) همان؛ ج 6، ص 33.

 

[13])) همان؛ ص 104.

 

. انتهای پیام /*