انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(س) از بزرگترین و بهترین رخدادهایی است که در ربع آخر قرن بیستم به وقوع پیوست. این انقلاب را اگر مهمترین و یا بزرگترین آنها برنشماریم، می توانیم نسبت به جهان اسلام، انقلاب اسلامی را مثال بی بدیل بدانیم؛ چرا که انقلاب اسلامی ایران تأثیر فوق العاده ای را در دل و جان ملل اسلامی کوچک و بزرگ و زن و مرد گذاشته است؛ و از آغاز تا انتهای آن در بیداری جهان اسلام نقش بسیار مهمی را ایفا نموده است و باید گفت که سنگ زیربنای بسیاری از رخدادهای خاورمیانه و جهان اسلام و شاید جهان بشری، آن هم در سطح گسترده می باشد.

     سقوط امپراتوری اتحاد شوروی و جنبشهای سرخ، و آزادی آسیای مرکزی اسلامی که شامل شش کشور پرجمعیت با ثروتهای خدادادی عظیم، از جمله اتفاقات این قرن بویژه در 25 سال آخر آن بود. در طی چندین ماه شاهد سرنگونی بزرگترین مزدور استعمار غرب بودیم، او کسی جز محمدرضا شاه ـ دست نشاندۀ امریکایی ـ نبود. بله، این اتفاقی بود که در درجۀ اهمیتی همچون: سقوط امپراتوری کمونیست روسیه قرار دارد. او خود از بزرگان استعمار جدید و شیطان بزرگ که آن را امپراتوری شیطانی می نامند، بود. طبق مثلی فارسی «دلی را با دلی می شناسند!».

     انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(س) انقلاب علیه ژاندارم ذلیل استعماری در منطقه بود. هنگامی که امام طی نامه ای به گورباچف، رئیس جمهور وقت شوروی، خبر از هم پاشی امپراتوری کمونیستی می دهند، ... انقلاب امام خمینی(س) بزرگترین اتفاق در ربع اخیر قرن بیستم میلادی، و همچنین از بزرگترین رخدادهایی هست که توانست جهان را به لرزه درآورد؛ و موج گسترش آن از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب دنیا را در برگرفته است.

     انقلاب اسلامی ایران به رهبری و پیشوایی یک امام عارف و روحانی، یعنی آیت الله  روح الله  خمینی(س) به حقیقت از نادر اتفاقاتی است که بر تارک تاریخ اسلام می درخشد و جلوه نمایی می کند. این انقلاب نقشی حیاتی در بیداری امت اسلامی داشته، و اثرهای شگفت آوری را در احیای جهان اسلام و علایق و عواطف آزادی و استقلال به جا گذاشته است. این انقلاب نه تنها در دل و جان امت اسلامی رسوخ کرده است؛ بلکه نظر مشتاقان زیادی از مستضعفان و محرومین جهان را به خود جلب کرده است. «انقلاب امام» در نوع خود تنها انقلابی است که می توان از آن به نام انقلاب اسلامی بزرگ نام برد و آن را در ردیف انقلاب آغازین صدر اسلام قرار داد. انقلاب اسلامی پیامبر اکرم(ص)، بزرگ و بدون منازعه بود. انقلابی که مسیر تاریخ بشری را عوض کرد و بر انگیزه های نژادی و طبقاتی خط بطلان کشید و منادی برابری و همبستگی بشری و حفظ کرامت انسانی و عدالت بین خلق الله  بدون لحاظ هیچ گونه وجه تمایز و برتری شد. این انقلابی بود که ترس و وحشت را از دل مسلمانان ربود و بر دو قدرت بزرگ وقت، یعنی امپراتوری ایران و روم غلبه کرد و بشریت را از ظلم و کید آنها نجات داد و دولت بزرگ اسلامی بی نظیر را به پا نمود.

     انقلاب اسلامی ایران هنگامی به وقوع پیوست که ابرقدرتها مستضعفان را به بازی گرفته و ملل ضعیف را در چنگال خود اسیر کرده بودند. نوای وقت روزنامۀ اردویی پرتیراژی است که در لاهور و اسلام آباد و کراچی و مولتان به تاریخ ذی الحجه سال 1413 ه . (ژانویه 1989 م.) در زمان وفات امام چنین آورده بود که: امام خمینی با انقلاب مبارک خود، بسیاری از آرزوها را تحقق بخشیدند و کارهای بزرگی برای اسلام نمودند. کارهایی که همه و همه در خور تحسین و تقدیر بوده، و از جایگاه والایی برخوردار است و در زمینه ها و عرصه های مختلف، نقش بزرگی دارد. این موفقیتها همچون چراغی فرا راه رهبران و بزرگانی است که با تمسک به روش و اندیشۀ ایشان، امت را در مشکلات و بحرانها به خوبی هدایت کنند. 

     قدرتهای استعماری که از اوضاع و وضعیت ضعف و عقب ماندگی و غفلت و سستی حاکمان و رهبران مسلمانان خوب بهره گرفته بودند، به اشغال سرزمینهای آنان پرداختند و بر حاکمان وقت چیره و مسلط گردیدند و به غارت اموال و چپاول ثروتهای ملل مسلمان پرداختند. مسلمانان هم در مقابل، قادر به هیچ گونه دفاع و یا نجات سرزمینهای خود نبودند و خوار و ذلیل و تحقیر شده، اسیر نیروی ظالم و استعماری شدند و اجازه دادند هر مصیبتی بر سر آنان بیاورند، و آنها دم نیز برنیاورند. 

     روزگار طی می شد و استعمار هنوز مرتکب همان جرایم می شد و به مکیدن و غارت ثروتهای کشورها می پرداخت، بدون هیچ مانع یا دفاعی؛ تا بالاخره بتدریج امتهای اسلامی از خواب غفلت بیدار شدند و احساس تنگی نفس کردند و خواستار اعادۀ حیثیت و آنچه را که از دست داده اند، شدند. این بار استعمار با سلاح دیگر یعنی مکر و حیله به میدان آمد و مزدوران خود را به فرهنگ و روش غربی آموزش داد و آنها را در صف آزادیخواهان فرستاد تا از آب گل آلود ماهی گرفته، و با نفوذ در جنبشهای آزادیبخش سعی کنند در کادر رهبری آنان نفوذ کرده، و اختیارات این جریانات را به دست گیرند؛ این جریان خطرناک در اغلب سرزمینهای اسلامی به غیر از ایران رخ داد. با توطئه های استعمار، اندیشمندان از صحنۀ مبارزه خارج شده و مزدوران دست پروردۀ آنان جایگزین شده اند؛ استعمار غرب توانست مزدوران دست پرورده و غربزدۀ خویش را بر مسند قدرت بنشاند؛ ولی ایران توانست تلاشهای حیله گرانۀ استعمار را شکست دهد. هر چند تلاشها و نیرنگهای استعمار گران طی مراحل مختلف انقلاب اسلامی در ایران ادامه داشته و دارد. مردی خدایی از امت اسلامی با بانگ بلند ندا زد که: نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی؛ و یک جنبش اسلامی نیرومند را در ایران ایجاد کرد که راه هرگونه طغیان و انحراف را بر آنها بست؛ به طوری که مجال فعالیت را بر خود ندیدند! و شیطان بزرگ توان یاری به مزدور و ژاندارم و دست نشاندۀ خود را از دست داد و دیگر کاری نتوانست بکند و وحشتزده و غافلگیر ماند.

از ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی این بود که این انقلاب، انقلاب مستضعفین، و برای دفاع از حقوق و پاسداری از حریم آنها بود. تاریخ گواه است که جامعۀ بشری به دو گروه مرفه و محروم تقسیم شده است. مستکبران و زراندوزان بی درد که از تمام مواهب و نعمات برخوردار بوده و آنچه را که بخواهند برای آنان مهیاست، هیچ وقت نتوانسته اند مستضعفین را تحمل کنند؛ بنابراین به انواع مختلف به بهره کشی و ظلم در حق آنان پرداخته، و آنها را از حق طبیعی حیات و زندگی محروم ساخته اند؛ ولی خداوند پاک و منزه بر بندگان خویش مهربان است. موسی ـ علیه السلام ـ را به سوی فرعون و اطرافیان او فرستاد تا به آنها هشدار داده، و بنی اسرائیل را از دست آنها خلاصی بخشد. تمام پیامبران بیشتر در زمان خود برای جلوگیری از ظلم و ستم و طغیان مبعوث شده اند و آخرین و امین آنها حضرت محمد (ص) بود که قاطعانه اتمام حجت کرد که در سرزمین اسلام جایی برای مستکبران نیست و بر امت اسلامی است که علیه مستکبران به پا خیزند و برای دفاع از حقوق و حمایت از حریم خویش، مسلمانان را بیدار و آگاه سازند.

     یکی از بزرگترین خدمات امام (س) تلاشهای زیادی است که در جهت حل اختلافات بین مسلمانان بویژه بین اهل تسنن و شیعه انجام داده اند. ایشان این اختلافات را برگرفته از نیرنگها و دسیسه های دشمنان اسلامی و توطئه گران بین المللی در جوامع اسلامی می دانند. بنابراین مسلمانان باید برای وحدت امت اسلام، اختلافات را کنار گذارند؛ و این همبستگی و وحدت روزی محقق می شود و آن روز است که مصایب کشورهای اسلامی به پایان می رسد؛ و دست دشمنان قطع گردیده و آنان که برای تفرقه و گسستگی بین مسلمانان تلاش می کنند، ناامید و شکست خورده خواهند شد.(برگرفته از  انقلاب امام خمینی(س) و نقش آن در بیداری جهان اسلام)

ایشان می فرمایند:

"این جانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت اللَّه برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بی جهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه ها و دروغهای تفرقه افکن نموده اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می کنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و مع الأسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعض کشورهای اسلامی، که جز به منافع شخص خود فکر نمی کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می شود؛ و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند.

امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکنِ خانه برانداز است.

توصیه این جانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئه ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند." (صحیفه امام، ج 21، ص404)

. انتهای پیام /*