‏‏
نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ پیام به کارکنان شرکت نفت (ضرورت ادامه اعتصابات)
‏اهم پیام:
نهضت مقدس اسلامی ما عمر چپاولگریها و دیکتاتوریها را در ایران به سر آورده‏‎ ‎‏است. صاحب منصبانی که بر روی ملت آتش می گشایند باید بدانند که پیروزی ملت‏‎ ‎‏نزدیک است و انتقامش از خائنینْ سخت؛ عهد و پیمان شاه سست است و قهر انقلابی‏‎ ‎‏ملتْ سهمگین. و باید بدانند که شاه ممکن است آنان را نیز مانند نوکرهای وفادارش ‏‎ ‎‏ـ برای ابقای خود ـ به محاکمه و زندان بکشد.‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۴۹۸ - ۵۰۰

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ مصاحبه با خبرنگار رادیو ـ تلویزیون سوئیس (کمونیست ها در ایران ـ خیانت های شاه)
اهم بیانات:
‏‏ ‏‏یکی از خیانتهایی که شاه به کشور ما کرده است، وابسته کردن اقتصاد ما به اجانب است.‏‎ ‎‏اقتصاد ما، به واسطۀ اعمال شاه، چه در اصلاحات ارضی که به طور کلی موجب فساد‏‎ ‎‏زراعت شده، و چه هزینه های بسیار فوق العاده ای که به طور بیهوده خرج شده، مثل‏‎ ‎‏خریدن سلاحهای بسیار زیاد که برای ملت ما نفع ندارد که ضرر هم دارد. و برای اجانب‏‎ ‎‏با آن سلاحها پایگاه درست شده است و... موجب ضعف اقتصاد و پاشیدگی اقتصادی و‏‎ ‎‏به هم ریختن بنیادهای اقتصادی است. مردم ما با انقلابی که شده است قادر هستند همۀ‏‎ ‎‏امور را در مجرای صحیح و مستقل قرار دهند.‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۵۰۱ - ۵۰۴

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ مصاحبه با روزنامه آلمانی دنیای سوم (اوضاع عمومی ایران قبل و بعد از انقلاب)
اهم بیانات:
‏‏اصلاحات ارضی شاه جز برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی ایران و تحمیل اقتصاد‏‎ ‎‏تک محصولی بر جامعه ما چیزی نبود.
‏‏سیاست صنعتی رژیم شاه، توسعۀ صنایع مصرفی و مونتاژ و وابسته کردن صنایع به صنایع‏‎ ‎‏اجنبی است. سیاست صنعتی دولت جمهوری آینده بر اساس ایجاد صنایع بنیادی و مادر‏‎ ‎‏خواهد بود، به طوری که هرگونه وابستگی از بین برود. با ایجاد صنایع بنیادی مادر،‏‎ ‎‏توسعۀ کالاهای مصرفی صنعتی نیز به شکلی توأم با آن پیشرفت می کند که منافع‏‎ ‎‏مصرف کنندگان ایرانی را مقدم بر هر چیز حفظ خواهد کرد.‏
‏‏تشیع که مکتبی است انقلابی و ادامۀ اسلام راستین پیامبر (ص) است همچون خود‏‎ ‎‏شیعیان، همیشه مورد حملات ناجوانمردانۀ مستبدین و استعمارگران بوده است. تشیع نه‏‎ ‎‏تنها زنان را از صحنۀ زندگی اجتماعی طرد نمی کند، بلکه آنان را در جامعه در جایگاه‏‎ ‎‏رفیع انسانی خود قرار می دهد.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۵۰۵ - ۵۱۰

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ مصاحبه با مجله «ویکلی مگزین»؛ (حمله مردم به مراکز فساد)
اهم بیانات:
چنانچه شاه برود، ایران، ایران خوبی خواهد شد ان شاءالله . نفوذ ابرقدرتها از آن‏‎ ‎‏برداشته می شود و ایران مال ایرانی می شود و همۀ قوای ایران فعلاً صرف تعمیر خرابیهای‏‎ ‎‏شاه خواهد شد.
‏ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۵۱۱

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (لزوم تشکیل حکومت اسلامی)
اهم بیانات:
ملت ایران ـ که ما هم دنبال ملت ایران هستیم ـ آنها سه تا اصل را‏‎ ‎‏تقاضا دارند، و در تظاهراتی که سرتاسر ایران کردند و حالا هم می کنند این سه تا اصل را‏‎ ‎‏ذکر می کنند و مقصودشان تحقق این سه تا اصل است. البته آنکه مقصود اصلی و هدف‏‎ ‎‏اصلی است، آن اصل سوم است که حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی. آنکه هدف‏‎ ‎‏نهایی و اصلی است آن است لکن دو اصل دیگر هم در آن مُنْضَم است؛ یعنی اگر همان‏‎ ‎‏اصل فقط هم می گفتند، این دو تا اصل هم لازمۀ آن هست. آنها که می گویند ما حکومت‏‎ ‎‏اسلامی می خواهیم یا جمهوری اسلامی می خواهیم، تحقق جمهوری اسلامی نفی رژیم‏‎ ‎‏سلطنتی است، و نفی رژیم سلطنتی نفی شاه است، در صورتی که شاه هم قانونی بوده‏‎ ‎‏باشد حکومتش و الاّ از اول دیگر بی اساس است.‏
رژیم سلطنتی بطلانش همراه خودش است. خود قانون اساسیِ ‏‎ ‎‏آن وقت ـ که این فروعش اینهایش همه اش پوسیده است ـ همین خود قانون اساسی‏‎ ‎‏می گوید که سلطنت یک موهبتی است الهی که به «اعلیحضرت» آن را مردم می دهند!‏‎ ‎‏حالا «موهبت الهی» است و مردم می دهند! حالا این چرا چه جور شده که مردم وکیل‏‎ ‎‏خدا هستند، موهبت را مردم می دهند! این چه است، شاید آن وقت هم اینها دیدند که‏‎ ‎‏نمی شود ـ مثلاً ـ دعوا کرد با رضاخان یا با آن سلاطینی که آن وقت بودند نمی شود خیلی‏‎ ‎‏دعوا کرد، خواستند یک چیزی ـ یک استخوانی لای زخم بگذارند! نه، قضیۀ این حرفها‏‎ ‎‏نیست، بیخود است. این نظام غلط پوسیده ای است. در هر صورت، در خود قانون‏‎ ‎‏اساسی هم این است که سلطنت موهبت الهی است که مردم می دهند به شاه. خوب حالا‏‎ ‎‏همین ماده را ما می خواهیم عمل بکنیم به آن. مردم باید سلطنت را بدهند به شاه. ما از‏‎ ‎‏سرتاسر این مملکت سؤال می کنیم که سلطنت ایشان را آیا شما دادید به ایشان؟ هیچ کس‏‎ ‎‏جواب آری ندارد، برای اینکه اگر هم صحیح باشد، پدران شما ـ اگر صحیح باشد، من‏‎ ‎‏عرض می کنم دروغ است این حرف اما اگر هم صحیح باشد ـ این موهبت الهی را دادند‏‎ ‎‏به رضاخان؛ خوب رضاخان مُرد و سلطنت او هم تمام شد؛ پدران ما نه وکیل ما بوده اند نه‏‎ ‎‏ولیّ ما بودند، هیچی نبودند آنها هم؛ آن وقت اکثر مردم نبودند در خارج تا اینکه‏‎ ‎‏پدرانشان یک کاری برایشان بکنند؛ بنابراین به چه دلیل الآن محمدرضاخان به حَسَب‏‎ ‎‏قانون اساسی، به حَسَب همین قانون که «موهبت الهی» است که مردم می دهند به شاه،‏‎ ‎‏خوب از ایشان ما می پرسیم که کدام مردم به شما همچو رأیی دادند؟ شما خودتان قبول‏‎ ‎‏دارید که این رأی را به پدر شما دادند؛ آن هم آنهایی که دادند، الآن از آنها کمی مانده‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۵۱۲ - ۵۲۴

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان (شرکت در رفراندم قانون اساسی)
اهم بیانات:
ما حق نداریم که چیزی که خود ملت تعیین کرده است ماها ‏‏[‏‏در آن‏‏]‏‏ دخالت بکنیم. ما هم‏‎ ‎‏تابع ملت هستیم. ملت آقایان را تعیین کرده است. آقایان هم آن قانون را نوشته اند.‏‎ ‎‏تصویب کرده اند. و آقایان هم اهل خبره هستند. و آن طوری که ملت می خواستند، اینها‏‎ ‎‏را تمام کردند. دیگر بعد از این هی صحبت کردن از اینکه «فلان ماده چطوری است، با‏‎ ‎‏غرب نمی سازد» ما تا آمدیم مغز این آقایان را از غربزدگی خارج کنیم، پشت هشتم ما‏‎ ‎‏شاید بشود این کار. من نمی دانم آقایان از غرب چه دیده اند؟ غرب همین است که شما‏‎ ‎‏ملاحظه می کنید که این طور جنایات می کنند.
‏‏ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۱، ص ۴۹ - ۵۲

***

جماران، ۱۳۶۱_ سخنرانی در جمع اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی (اهمیت تبلیغات)
اهم بیانات:
دولت و مجلس و از آن مهمتر، خود شما هستید که باید منسجم شوید. سعی کنید‏‎ ‎‏اختلاف گروهی، اساس اختلاف در تبلیغ نشود. بنایتان را بر این بگذارید که برای اسلام‏‎ ‎‏و حق خدمت کنید که در این صورت است که اختلاف پیدا نمی کنید. اختلاف مال‏‎ ‎‏شیطان است، در رحمان اختلاف نیست.
‏‏ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۶۱ - ۳۶۲

***

جماران، ۱۳۶۲_ سخنرانی در جمع مسئولین دانشگاه آزاد (هوشیاری در برابر القائات فرهنگ بیگانه)
اهم بیانات:
می دانیم که شرقی ها و غربی ها با ما خوب نیستند و نخواهند بود و‏‎ ‎‏خیر و صلاح ما را نمی خواهند، و دلیلش هم وضعی است که شما می بینید که اکثر‏‎ ‎‏جناح هایی که در دنیا هستند بر ضد ما تبلیغ می کنند و این به خاطر آن است که آنها اسلام‏‎ ‎‏را نمی خواهند، و هر کشوری که بخواهد به اسلام عمل کند، مورد تهاجم آنها قرار‏‎ ‎‏می گیرد.
‏‏ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۲۱۸ - ۲۱۹

***

. انتهای پیام /*