ارتش اسلام در صدر اسلام، با آنکه ارتشی ضعیف بود به حسب ساز و برگ، شاید‏‎ ‎‏هر چند نفر یک شمشیر داشتند، هر چند نفر یک اسب داشتند لکن چون قوّت ایمان‏‎ ‎‏داشتند، در ظرف کمتر از نیم قرن بر تمام قدرتهایی که در آن وقت بود غلبه کردند؛ تمام‏‎ ‎‏قدرتها را خاضع کردند. اگر چنانچه ارتش مُعْظَم ما، که از خود ماست و ما از او هستیم،‏‎ ‎‏قدرت ایمان خودش را تقویت کند، ان شاءالله تعالی بر همۀ مشکلات و بر همۀ چیزهایی‏‎ ‎‏که برای ما در پیش است، ان شاءالله همۀ مشکلات ما را حل خواهد کرد. ارتش ما پشتوانه‏‎ ‎‏ملت ماست؛ ارتش ما ضامن استقلال کشور ماست. ارتش ما از ماست و ما از ارتش. ملت‏‎ ‎‏و ارتش از هم جدایی ندارند؛ در زمان طاغوت بود که بین اقشار ملت جدایی انداختند:‏‎ ‎‏ارتش را از مردم جدا کردند و مردم را از ارتش، فرهنگیان را از روحانیین جدا کردند و‏‎ ‎‏روحانیین را از آنها، بازاریها را از احزاب سیاسی جدا کردند و آنها را از آنها؛ برای اینکه‏‎ ‎‏استفاده کنند و از اختلاف ما نتیجه ببرند.‏

صحیفه امام جلد ۶ ص ۵۳۱

. انتهای پیام /*