پرتال امام خمینی(س): اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برخی تنی از افسران رژیم شاه موسوم به گروه نقاب، با هدف بازگرداندن شاپور بختیار کودتایی ایجاد و به دنبال قتل امام خمینی (س) بودند. نام نقاب جمع حروف اول «نجات قیام انقلاب بزرگ» بود و سازمان دارای شورایی شامل مسئول تهران، مسئول امور شهرستانها، مسئول امور وزارتخانهها، مسئول امور دانشگاهها، انتشارات و تبلیغات، مسئول امور ایلات و مسئول امور چریکی بود.
مرکز این کودتا در پایگاه شهید نوژه همدان بود به کودتای نوژه نام گرفت. بر اساس اعترافات، فرماندهی کل کودتا به عهده سعید مهدیون (فرمانده اسبق نیروی هوایی) و فرماندهی قسمت نیروی هوایی آن به محققی، فرمانده اسبق ژاندارمری واگذار شده بود.
به گفته عاملان کودتا نوژه، هدف اولیه، حمله هوایی به بیت امام و به شهادت رساندن ایشان بود. همچنین حمله به برج مراقبت فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستاد مرکزی کمیتههای انقلاب و بمباران دیگر نقاط، از اهداف بعدی کودتاچیان به شمار میرفت و بنا بود پس از بمباران هوایی، هواپیماها با شکستن دیوار صوتی به نیروی زمینی علامت بدهند که مرحله دوم کودتا را آغاز کند.
حدود ۶۰۰ نفر در رابطه با این کودتا در سراسر ایران دستگیر شدند که ۵۰۰ نفر از آنها نیروهای نظامی بودند. پنج نفر از سران کودتا که در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و به مرگ محکوم شدند، عبارت بودند از آیت محققی (ژنرال و یکی از طراحان اصلی)، بیژن ایراننژاد، فرخزاد جهانگیری، محمد مالک و یوسف پوررضایی.
بنیان گذار کبیر جمهوری اسلامی، در روز بیستم تیر ماه با اشاره به این اتفاق فرمودند: «مگر ملت ما حالا دیگر نشسته آنجا که یک فانتوم و دو فانتوم کاری انجام بدهد. این احمقها نفهمیدند این را که با چهار تا مثلًا سرباز- سربازها که با اینها موافق نیستند- با چهار نفر از این درجهدارها مثلًا و امثال اینها میشود یک مملکت ۳۵ میلیونی که همه مجهز هستند، اینها بتوانند فتح کنند. اینها غلط فکر کردند. اینها نفهمیدند که شوروی با همه قدرتی که دارد و با همه ابزاری که دارد و با همه سلاحهای مدرنی که دارد، در افغانستان پوزه اش به خاک مالیده شده. در عین حالی که اینها یک حماقتی است، منتها بعضی جوانها، بیچارهها، نفهمها اینها را وادار میکنند یک همچو کاری بکنند. یک همچو کارهایی که همین دو- سه روز مثلًا [بود]. خوب، اینها نمیفهمند که اگر فرضاً هم شما از پایگاه همدان پا شده بودید و آمده بودید و فرض کنید چند تا جا [را] هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید زمین هم بیایید یا همان آسمان میمانید؟ ما از این امور نمیترسیم» (صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۱۸)
نحوه افشای کودتا
سه روز مانده به موعد کودتا یکی از خلبانان که برای همکاری انتخاب شده بود، در تهران با سروان حمید نعمتی ملاقات میکند، حمید نعمتی به او میگوید مأموریت تو بمباران بیت امام (ره) است و ما میتوانیم تا پنج میلیون نفر را بکشیم. وی پس از خروج از خانه حمید نعمتی میخواست موضوع را با کسی در میان بگذارد. آن شب در خانه موضوع کودتا را به برادر و مادرش در میان میگذارد و مادرش به وی میگوید که «تو نه تنها نباید این کار را بکنی، بلکه باید به انقلابیون خبر دهی و جلوی این کار را بگیری که اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست.» بنابراین برای افشای این کودتا راهی خانه آیت الله خامنه ای می شود.
روایت آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نقل میکند که حدود یک ماه و نیم قبل از کودتا «به ما اطلاع داده شد که عوامل بختیار در ایران و شبکه نظامی و تبلیغاتی بر سرعت فعالیتهایشان افزودهاند.»
وی این مسئله را در شورای انقلاب اسلامی ایران طرح کرد و گفت «معلوم شد که بنیصدر هم از کانال دیگری مطلع شدهاست. قرار شد که تحقیق کنیم. شورای انقلاب سپاه را مسئول کرد که به همراه نیروهای مخصوصی از ارتش این جریان را تعقیب کند.»
رفسنجانی اضافه میکند که «با دستگیری عدهای، برنامه آنها به هم خورد. معلوم شد طرح کودتا آماده شده و قرار است از یکی از پایگاههای هوایی تهران اجرا شود. خیلی زود معلوم شد که دوباره این طرح به تأخیر افتادهاست.»
.
انتهای پیام /*