پرتال امام خمینی(س): بنا به روایتی امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر به شهادت رسیدند. به همین مناسبت به بررسی کوتاهی از دلایل پذیرش صلح به وسیله آن حضرت می پردازیم:

امام حسن علیه السلام در شرایطی خلافت را به دست گرفتند که جو تشویش و نگرانی و شکی که در اواخر زندگانی پدرشآن امام علی علیه السلام بروز کرده بود به اوج خود رسیده بود. در چنین شرایطی معاویه که داعیه خلافت را در سر داشت سعی کرد از این اوضاع به نفع خود استفاده کند.

 

معاویه پس از اعلام خلافت امام حسن علیه السلام از سوی مردم عراق و تائید ضمنی آن از ناحیه مردم حجاز، یمن و فارس، به مجردی که خبر انتخاب امام حسن علیه السلام را دریافت کرد، این انتصاب را تقبیح کرد و در سخنان و نامه هایش، تصمیم راسخ خود را به سرکشی و عدم شناسایی امام حسن علیه السلام به عنوان خلیفه اعلام داشت. 

 

او همچنین دو جاسوس به شهرهای کوفه و بصره روانه کرد تا زمینه تضعیف حکومت امام حسن علیه السلام را مهیا کند. اما آن حضرت از این امر اطلاع پیدا کرده آن دو جاسوس را دستگیر و اعدام کردند و نامه ای برای معاویه نوشتند که در آن آمده بود:

 

تو مردانی را به عنوان حیله گری و غافلگیری می فرستی و جاسوسانی را گسیل می داری، گویی جنگ را دوست می داری و من آن را نزدیک می بینم، در انتظار آن باش - ان شاء الله تعالی  اما معاویه در پاسخ نامه امام حسن علیه السلام ضمن تایید فضائل اهل البیت علیهم السلام امر حکومت را به تجربه وابسته دانسته از این نظر، خود را بر امام ترجیح داد و از آن حضرت خواست تسلیم او شود.

 

پس از چندی معاویه با لشکری به سوی عراق حرکت کرد. از آن سو امام حسن علیه السلام نیز در میان مردم اعلان بسیج عمومی دادند و رزمندگان کوفه و سایر شهرها را برای دفع تهاجم دشمن فراخواندند. هنگامی که دو سپاه در برابر یکدیگر قرار گرفتند و درگیری‌ های پراکنده‌ ای میان آنان به وقوع پیوست، برخی از سران سپاه امام حسن‌ مجتبی علیه‌ السلام از جمله "عبیدالله بن عباس" که فرماندهی کل را بر عهده داشت به سپاه معاویه پیوست و از این راه توان روحی و فیزیکی سپاه امام حسن علیه‌السلام را کاهش دادند.

 

نفوذی‌ های معاویه در میان سپاهیان امام حسن علیه‌السلام و در میان عامه مردم شهرها، اقدام به شایعه پراکنی و گمانه‌زنی ‌های خلاف واقع کردند و به تدریج جامعه اسلامی و رزمندگان را از داخل، دچار تردید و تزلزل کردند. به طوری که برخی از سپاهیان، شبانه از اردوگاه ‌ها و پادگان‌ ها گریخته و صحنه نبرد را ترک می‌ کردند و برخی از فریب‌خوردگان "خوارج" در شهرهای پشت جبهه اقدام به آشوب می‌ کردند و حتی در "ساباط مداین"، به خیمه‌گاه امام حسن علیه‌ السلام هجوم آورده و اقدام به غارت و بی‌ نظمی کردند و در یک رویدادی، امام حسن مجتبی علیه‌السلام را ترور کرده و ایشان را به شدت زخمی کردند.

 

ریش‌سفیدان و صاحب‌نفوذان عراق و حجاز و برخی از فرماندهان سپاه امام حسن علیه‌السلام مخفیانه نامه‌هایی به معاویه داده و اظهار اطاعت و پیروی می‌ کردند و حتی نوشتند که حاضرند امام حسن علیه‌السلام را تسلیم وی کرده یا او را به قتل رسانند. امام حسن‌ مجتبی علیه‌السلام که از تمامی نفاق‌ ها و خیانت‌ های سپاه خویش خبردار بود، با گردآوری آنان و ایراد خطبه و روشن کردن اذهان آنان از دسیسه ‌های دشمن، تلاش وافر کردند که روحیه مردانگی و رزم‌آوری را در آنان، بار دیگر زنده کرده و توطئه‌ های دشمن را نقش بر آب کنند.

 

ولی رسوخ نفاق و خیانت، سپاه آن حضرت را از کارایی لازم انداخته و توازن نظامی را به کلی دگرگون کرده بود و سرانجام، امام حسن علیه‌السلام را وادار به پذیرش صلح ناخواسته کرد و آن حضرت به ناچار در ۲۵ ربیع الاول و به قولی در نیمه جمادی الاول سال ۴۱ قمری بر اساس شرایطی، خلافت را به معاویة بن ابی‌سفیان واگذاشتند و خود از آن کناره گرفتند. 

 

۱. تشیع در مسیر تاریخ ، حسین محمد جعفری، مترجم سید محمد تقی آیت اللهی‌، تهران‌:دفتر نشر فرهنگ اسلامی‌، ص ۱۶۲

۲. نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام)، علامه حلی، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، در دسترس در سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر، بازیابی ۷ خرداد ۱۳۹۷

۳. دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حسن بن علی امام" از محمود مهدوی دامغانی و اسماعیل باغستانی

۴. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۸۶.

۵. مقاله صلح امام حسن علیه السلام.

. انتهای پیام /*