من در اینجا از همۀ فرزندان عزیزم در جبهه های آتش و خون که از اول جنگ تا‏‎ ‎‏امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نموده اند، تشکر و قدردانی می کنم. و‏‎ ‎‏همۀ ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت می کنم. در آینده ممکن است‏‎ ‎‏افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها‏‎ ‎‏و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و‏‎ ‎‏نمی دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و‏‎ ‎‏بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه ای وارد‏‎ ‎‏نمی سازد. و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصلۀ طولانی را باید بپیماییم و‏‎ ‎‏در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان،‏‎ ‎‏انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده‏‎ ‎‏است. و خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان‏‎ ‎‏هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‏ ‏مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال‏‎ ‎‏آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافلۀ نور جان و سر باختند! خوشا به‏‎ ‎‏حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!‏ (صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۹۲ – ۹۳)


آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش‏‎ ‎‏می آید. و همۀ ما نیز روز محاسبۀ بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند‏‎ ‎‏سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان‏‎ ‎‏و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند مطمئن باشند که از معاملۀ با‏‎ ‎‏خدا طفره رفته اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کرده اند که حسرت آن را در روز‏‎ ‎‏واپسین و در محاسبۀ حق خواهند کشید. که من مجدداً به همۀ مردم و مسئولین عرض‏‎ ‎‏می کنم که حساب اینگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند‏‎ ‎‏این مدعیان بی هنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنه ها برگردند. (همان)


و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً‏‎ ‎‏برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام‏‎ ‎‏شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم؛ ولی به‏‎ ‎‏واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم، و به امید خداوند در‏‎ ‎‏آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای‏‎ ‎‏کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس‏‎ ‎‏موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم. و خدا‏‎ ‎‏می داند که اگر نبود انگیزه ای که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و‏‎ ‎‏مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر‏‎ ‎‏بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و‏‎ ‎‏دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. ‏(همان)


‏البته اگر همۀ علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف‏‎ ‎‏بلندتر و بالاتری می نگریستیم و می رسیدیم ولی این بدان معنا نیست‏‎ ‎‏که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام‏‎ ‎‏بود مغلوب خصم شده ایم. هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در‏ ‏همۀ صحنه ها از آن بهره جسته ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان‏‎ ‎‏صادر نموده ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ‏‎ ‎‏ثابت نموده ایم، ما در جنگ، پرده از چهرۀ تزویر جهانخواران کنار‏‎ ‎‏زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم، ما در جنگ به‏‎ ‎‏این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ‏‎ ‎‏ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه های‏‎ ‎‏انقلاب پر بار اسلامی مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و‏‎ ‎‏وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به‏‎ ‎‏مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها‏‎ ‎‏و ابرقدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به‏‎ ‎‏افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد‏‎ ‎‏داشت، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در‏‎ ‎‏مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان‏‎ ‎‏را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد‏‎ ‎‏آنچنانی برخوردار شد و از همۀ اینها مهمتر استمرار روح اسلام‏‎ ‎‏انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.‏ (دفاع مقدس در اندیشه امام خمینی؛ ص ۶۴۸)‏‎

. انتهای پیام /*