پرتال امام خمینی(س)/ مصاحبه ۳۲/ محمد صادق کوشکی فارغ التحصیل رشته اندیشه سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو هیأت علمیدانشگاه صنعتی خواجه نصیر است. از وی مقالاتی در خصوص اندیشه سیاسی اسلام و اندیشه های امام خمینی منتشر شده است؛ آنچه در ادامه میخوانید گفتگوی با ایشان در باره بسیج و فرهنگ بسیجی است که از نظر می گذرد:
مراد امام خمینی از بسیج فراتر و جامعتر از درک عمومی آن به عنوان یک نهاد رزمی بود؛ این موضوع چگونه قابل تبیین است؟
زمانی که حضرت امام فرمان تشکیل بسیج را صادر کردند، واژهای بکار بردند که مفهوم کلیدی دارد. مملکتی که بیست میلیون جوان دارد، باید بیست میلیون رزمنده (بسیجی) داشته باشد و زمانی ارتش 20 میلیونی را مطرح کردند که جمعیت ایران 36 میلیون نفر بود؛ حضرت امام از یک تشکلی نام بردند که بیش از نیمی از مردم ایران را شامل میشد. امام قطعا میدانست که 20 میلیون جوان الزاما مومن و متعهد به معنای رایج نیستند؛ اما این کلام منجر به ساخت یک نهاد کاملا مردمی شد که اکثریت جامعه را در بر میگرفت. اولین نکته این است که امام همه مردم را مخاطب تشکل بسیج میدانست. دعوت انجام شد؛ اینکه چه تعداد لبیک گفتند، بحث دیگری است. امام فرمودند که نهاد بسیج باید این امکان، استعداد و ظرفیت را داشته باشد تا این تعداد افراد را بپذیرد؛
البته معنی کلام امام این بود که حضور در تشکلی به نام بسیج، یک امری اختیاری و آگاهانه است. از بیست میلیونی بسیجی که امام فرمودند دو نیم میلیون نفر به جبههها رفتند و در فعالیت رزمی بسیج شرکت کردند؛ اینکه چه تعداد در فعالیتهای فرهنگی و پشتیبانی بسیج (خانم ها) بودند، جای تحقیق دارد؛ درمجموع منظور امام این بود که ظرفیتی مردمی برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی ایجاد شود؛ به همین خاطر ایشان در ادامه واژه بسیج مستضعفین را بکار بردند چراکه به مفاهیم قران نگاه ویژه داشت و آنها می توانند میراثداران زمین باشند. وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛
به بیانی آنها پرچمداران، پیشروان وهدایتگران جامعه جهانی خواهند شد. بعدا هم از واژه بسیج جهانی اسلام و از واژه بسیجیان جهان اسلام نام می برند. امام راحل در خلق این تشکل، از الگوی نبوی هم وام گرفتند؛ پیامبر مدینه را با الگویی اداره کرد که امروز آن الگو، الگوی بسیج است. آن تفکر امام در سخنرانی سال۶۷ که از مقوله فرهنگ و تفکر بسیجی نام برد، مشخص می شود که تشکل بسیج بیش از آنکه یک ساختار و سازمان سخت باشد، یک تفکر و یک اندیشه است. امام معتقد بود که دین ظرفیتی ایجاد میکند که مردم در کنار همدیگر با اهداف الهی و روشهای دینی و اخلاق دینی مسیری را طی کنند که ضامن زندگی و حیاتشان طیبه باشد
در اندیشه امام بسیج یک نهادی است اجتماعی با ابعاد وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه در این باره توضیح بفرمایید؛
امام در سال ۶۷ و در پیامی بمناسبت هفته بسیج، از تفکر بسیجی و فرهنگ بسیجی صحبت به میان آورد که یک نوع نگرش و یک نوع سبک زندگی و رفتار فرهنگی است؛ یکی از مصادیق آن می تواند بحث رزمی و دفاع از اعتقادات و مظلومین باشد. حضرت امام در اواخر عمر شریفشان خیلی تاکید به مقوله بسیجیان جهان اسلام داشتند و با تعابیر متفاوت نشان دادند مقوله بسیج یک مقولهای فرامرزی هم هست و یک نوع سبک و یک نوع زیست فرهنگی هم محسوب می شود و مهمتر اینکه موضوع بسیج اختصاص به ایران و شیعیان و انقلاب ندارد؛
بلکه گستره جهانی دارد و با افتخار اعلام میکنند که من یک من بسیجی هستم و میفرمایند که در آخرت هم میخواهم با بسیجیان محشور شوم. امام راحل بر اساس تعالیم قرآنی و الگوی نبوی اسلام، بسیج را پدیدهای برای رهایی بشریت میدانند به همین خاطر ایشان از جبهه جهانی مستضعفین هم صحبت میکنند. به عقیده من با این مقیاس، بسیج و بسیجی کسی است که نگاه و افقش جهانی است و هدفش نجات بشریت است.
بسیج به اندازه توانش عمل میکند، اما افقش مستضعفین جهان است ممکن است مسلمان هم نباشند. مهمترین ویژگی امام بعنوان یک اندیشمند و عالم دینی و عامل به فهم دینی یک بسیجی باید بهترین الگو را برای خودش پیدا کند. این الگو در نگاه رهبر معظم انقلاب هم هست و میفرمایند بسیجی یعنی علی ابن ابی طالب. در این نگاه بسیج کسی است که در هر لحظه برای انجام تکالیف دینی با آگاهی دینی برای انجام تکالیف آماده است و کار را با نیت خالص انجام میدهد. بنابراین بر اساس دیدگاه امام بسیج قبل از آنکه بخواهد یک تشکل صرف نظامی باشد، یک نوع زیست آگاهانه با تکیه بر اسلام ناب است.
بسیج بعنوان جزیی تفکیکناپذیر نظام محسوب می شود و هماهنگی و پیوند با آن دارد و انفصال از بسیج یعنی انحلال جامعه اسلامی؛ نظر شما چیست؟
بعد از تشکیل نهاد بسیج شاهد بحرانهای امنیتی در کشور بودیم؛ مانند بحران تجزیه طلبی در کردستان و خوزستان که با تحریک آمریکاییها، سعودیها و برخی کشورهای اروپایی که از این گروههای تجزیه طلب حمایت میکردند؛ علاوه بر آن ناامنیهای داخلی هم در اوایل شکل گیری جمهوری اسلامی بروز پیدا کرد؛ و بحران های امنیتی نظام نوپا و کم تجربه انقلاب اسلامی را تهدید می کرد.
به همین خاطر امام بحث بیست میلیون جوان رزمنده را با توجه به حجم تهدیدات مطرح کردند. هر چند که امام در یک برهه قبل تر و قبل از تشکیل تشکل بسیج، فرمان تشکیل جهاد سازندگی را هم داده بودند که هم در نمونه آرمانی و ابتدایی خودش یک نوع و قالبی بود برای آینده که بعنوان بسیج از آن نام بردند. یعنی نهادی بنام جهاد، با همان الگوی بسیج و نهادهای دیگر و از همه این نهادها تجلیل میکنند؛ اما تقریبا در انتهای تشکیل نهادهای انقلابی سخن از تشکیل بسیج میکنند. بسیجی که در مقطع اولیه دهه شصت ضرورت دفاع مقدس و دفاع از اعتقادات و مرز جمهوری اسلامیدر قالب بیست میلیون رزمنده را بر عهده میگیرد. به همین خاطر بسیج در گام اول یک برونداد نظامیدارد اما میبینیم که در آن قالب متوقف نمی شود؛ یعنی اینکه آن تفکر از نهضت سوادآموزی و از کمک به جنگزدگان و در همه عرصه هایی که جامعه نیاز به خدمت دارد هم مشارکت دارد.
اما در آن مقطع جنگ تحمیلی بسیج اهداف نظام را هم محقق میکند و مختص یک تشکل نظامی نیست؛ هر چند که بر اساس نیاز در سالهای دفاع مقدس تبلور اصلی اش جبهه و جنگ است. وقتی از بسیج صحبت می کنیم از چندین هزار رزمنده افغانی، عراقی، بحرینی، عربستانی، لبنانی، پاکستانی و حتی فرانسوی هم باید صحبت کنیم که آمدند و در دفاع مقدس شرکت کرده و عده زیادی از آنها نیز به شهادت رسیدند. عدهای در آن زمان کشور خودشان درگیرجنگ داخلی بوده و ترجیح دادند که بیایند و در دفاع مقدس شرکت کنند؛ در اینجا بحث ملیگرایی، قومیتگرایی و دفاع از وطن ایران مطرح نبود؛ بلکه آن ظرفیت بین المللی بسیج مطرح بود؛ چراکه امام بسیج را سرباز جبهه حق علیه باطل میدانستند.
جبهه حق اختصاص به نژاد، رنگ و قوم ندارد. حتی بسیجیهای اهل سنت هم شرکت میکردند چراکه بحث مذهب هم مطرح نبود. بعدها بعد فرامرزی بسیج در هستههای حزب الله در کشور لبنان ایجاد شد با اشاراتی که امام به مقوله بسیج داشتند و این ظرفیت گسترش پیدا کرد و مشخص شد که این پدیدهای اسلامی و جهانی است که گام اول آن در ایران برداشته شده است.
نقش بسیج بعنوان یک نهاد جامع فرهنگی و ارزشهای فرهنگی را بررسی بفرمایید؛
در کشاکش روزگار سیاست زده ما متاسفانه حملات و بی مهریهایی با هدف استفاده ابزاری از این تشکل فکری مقدس و از این فرهنگ شد؛ اما بسیج به تدریج راه خود را پیدا کرد و به نقطهای رسید که تبدیل به یک فرهنگ زیستی شد. خانوادههایی که در راه محرومیت زدایی تلاش کردند و بر مدار فعالیت فرهنگی سبک زندگی جهادی را برگزیدند، اینها نمونههای عالی تفکر بسیجیاند که امام مد نظر داشتند و جغرافیای ایرانی هم ندارد؛ این تفکر را امروز میشود در ملت یمن مشاهده کرد که در یک نبرد 6 ساله در برابر رژیمهای ثروتمند و قدرتمند شیوخ مرتجع عرب مقاومت و استقلال وحقوقشان را مطالبه میکنند. این نمونه ها در جهان دارد فراگیر می شود. هستههای حزبالله در سراسر جهان را شاهد هستیم.
هستههایی که الگوی و شیوه زیست آنها فرهنگ بسیجی و هدف نهایی آنها زمینهسازی ظهور منجی بشریت است که سامان دهنده زندگی بشریت است. اکنون بسیجیهای بلوچ و سنی در کنار برادران سپاهی و نیروی انتظامی و بسیجیهایمان از کیان نظام جمهوری اسلامیدفاع میکنند. بسیجی اختصاص به یک گروه و دسته خاصی ندارد؛ با این رویکرد بسیج بدنبال هسته اصلی با تفکر فراگیر فرهنگی است که یکی از ماموریتهای اصلی بسیج در حال حاضر است و به موازات آن حرکت خودجوش در حوزه فرهنگ و خدمت رسانی و محرومیتزدایی و خدمات بهداشتی و... عرصه های دیگر بسیج بر اساس توانمندیهایشان نتیجه ایجاد فضای زندگی بهتر و بخشی از حیات طیبه و شاخص ایثارگری و فداکاری در فرهنگ بسیجی است. خواه یک پزشک، یک پرستار یا یک معلم از خود گذشتگی میکند تا زمینه ساز ظهور باشد.
امام راحل از مبارزه علمی جوانان سخن گفت؛ این مبارزه چه حوزههایی را شامل می شود؟
دفاع مقدس که به پایان رسید حضرت امام در پیامی که بمناسبت پذیرش قطعنامه بیان کردند، به بسیجیان توصیه کرد که جنگ تمام نشده و مبارزه باقی است تا عصر ظهور منجی بشریت؛ با همان خشم مقدس به دشمنان نگاه کنید؛ چیزی عوض نشده، بلکه فقط قالب مبارزه عوض شده و جالب است که امام در این پیام نسل جوان را به مبارزه علمی تا تحقق آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامیدعوت میکند. منظور امام از مبارزه علمی یعنی زنده کردن روح جستجو و کشف واقعیتها؛ وقتی از مبارزه علمی سخن میگویند یعنی اخذ مدرک و امثالهم نیست بلکه زنده کردن روح جستجوی علمی و پژوهشی و کشف حقایق و واقعیتهاست. پدیده ای که امروزه از آن بعنوان متدولوژی و روش تولید علم نام برده میشود.
میفرمایندکه جوان بسیجی از جنگ نظامی با استکبار فارغ شد با همان خشم مقدس با همان آرمانخواهی و با همان روحیه شهادتطلبی باید برود سراغ جستجو، کشف واقعیت، پژوهش و تولید علم؛ ارتقاء مدارک تحصیلی مصداق نیست؛ امام در پیامی برای بسیج دانشجو و طلبه میفرماید که بسیج دانشجو و طلبه باید مشکلات فکری جهان اسلام را حل کند. امامی که در سال پنجاه و هشت به ضرورت از بسیج رزمی سخن میگوید، در برهه دیگر بسیج دانشجویی و طلبه را تشویق به حل مشکلات فکری جهان اسلام فرا میکند؛ یعنی بسیج یک علم و نظریه فرهنگ باید باشد. با این خط جدید، بسیج باید فهم این گرا و گرایشی که امام مطرح کردند، را به اندیشه بسیجی در هنر، علم و مباحث نظری تبدیل کند.
هنری مانند آثار سینمایی؛ آثار سینمایی ما به تدریج مخاطبان خود را در جهان پیدا میکند منظور فیلمهای عدالت محور، فرهنگی و با روایت انسانی و مومنانه؛ که از مرز های ایران فراتر رفته و مطلوب واقع میشود. اینها نمونههایی از تفکر بسیجیاند که در قالب هنر و عرصههای تولید علم خود را بروز میدهند. از طرفی در دهه سوم و چهارم انقلاب هستههای خودجوش گروههای جهادی نیز شکل گرفت. در نظر بگیرید که یک پزشک در جبهه های جنگ تحمیلی مجروحان را مداوا میکرد و امروز برای مداوای بیماران یک ماه به دورافتادهترین نقاط ایران و جهان مانند آفریقا می رود؛ این نمونهای از هزاران نماد تبلور بسیجی است که امام میخواست. به اینکه شخصی بیاید و تخصص خود را در اختیار محرومان و مستضعفانِ ادیان مختلف قرار بدهد، منطبق با آرمانهای امام در باره بسیج است.
.
انتهای پیام /*