پرتال امام خمینی (س): یادداشت ۶۸۲ / محمد رجائی نژاد

در گفتاری از پیامبر اسلام (ص) آمده است که «سلمان منّا اهل البیت»؛ سلمان از اهل بیت ماست. چرا حضرت درباره سلمان فارسی که یک ایرانی بود در میان صحابه عرب ایشان، چنین فرمود؟

در پی رحلت آیت الله حسن صانعی، آیت الله خامنه ای، رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن تسلیت به خاندان و دوستان ایشان، به بیت شریف امام خمینی (س) هم تسلیت گفتند. گویا مرحوم صانعی هم از اهل بیت امام بوده است. چنین پیشینه ای در سیره رهبری ندیده ام که با رحلت یاران، حتی اعضای دفتر امام، به بیت امام خمینی (س) نیز تسلیت گفته باشد. در این یادداشت می خواهیم ببینیم چه نوع پیوند و ویژگی هایی بین حضرت امام و مرحوم حسن صانعی بوده که ایشان نیز از اهل بیت امام محسوب شده است؟

مقدمه

۱. پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت» (مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۲۷) سلمان از اهل بیت ماست. در لغت، «اهل» به کسانی می گویند که محوری واحد آنها را جمع کرده باشد. مثل کسانی که خویشاوندی نقطه اشتراک آنهاست. یا کسانی که در یک منزل سکونت دارند، و یا دین واحدی آنها را با یکدیگر نزدیک کرده باشد. از طرفی بین اهل یک شخص و اهل بیت یک شخص تفاوت است. اهل بیت در اصل یعنی کسانی که دور او در یک خانه جمع اند و با او نسبت فامیلی دارند. (مفردات غریب القرآن، راغب اصفهانی، ص ۲۹) پس تعبیر اهل بیت در این روایت، انتساب نَسَبی یا سَبَبی جناب سلمان با رسول الله (ص) نیست. بلکه به معنای نزدیکی به ایشان است. نزدیکی از حیث پندار و کردار و رفتار و ذوب در پیامبر (ص).

سلمان فارسی از روزی که اسلام اختیار کرد و ایمان آورد، شخصیتی به تمام معنی پاک و پاک دست، آزاده، مجاهد و عابد به شمار می رفت. او بعداز رحلت پیامبر یکی از هفت نفر تشییع کننده پیکر مطهّر فاطمه زهرا (س) است. این نکته میزان ارتباط و اتصال او به خاندان وحی را نشان می دهد. (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۴ ش۱۳) بر فزونی روایات در مدح او ادّعای تواتر شده است. (معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۱۹۸، ش ۵۳۳۸) سلمان نزد عموم یاران پیامبر موقعیت بسیار ممتاز و احترام فوق العاده ای داشت و ویژگی های بسیار دیگر.

۲. واژه «صانع» معانی گوناگونی دارد. ازجمله شاگرد و شاگردی کردن، آفریننده و سازنده و... (فرهنگ دهخدا؛ فرهنگ فارسی عمید) آیت الله حسن صانعی نیز به اسم و به رسم، صانع دفتر امام خمینی (س) بود. از همان روزهای نخست نوجوانی شاگرد مکتب امام و از سازند گان دفتر امام بود. حتی به اعتراف خود امام خمینی (س) «سال ها قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۷۱) سال ۱۳۴۲. چنانچه در جای دیگر شهادت داده و فرموده اند: «شهادت می‏دهم که از اول زمانی که با من آشنا شده و متصدی امور مالی گردیده‏اند، چه قبل از ۱۵ خرداد و تبعید من به خارج، و چه پس از بازگشت از تبعید، و چه اوقاتی که انفرادی متصدی بودند، و چه پس از آن... با کمال صداقت و امانت و صمیمیت بوده و هستند، و دیناری تجاوز و تعدی به وجوه شرعیه ننموده‏اند، و با تمام همت و جدیت و حسن نیت، این جانب را اعانت نموده، و هرگز چشم داشت مادی نداشته. » (همان، ج ‏۱۷، ص ۱۳۱)

امام خمینی (س) او را «برادر و فرزند عزیزم» (همان، ج ۲۱، ص ۲۷۱) خطاب کرده و «از صمیمی ترین و با سابقه‏ترین دوستان وفادار خود در گذشته و حال شمرده» (همان) و تأکید کرده: صانعی امین، صالح و خدمت گزار اسلام است و با تمام همت، جدیت و حسن نیت، به ایشان کمک رسانده و بدون چشم داشت مادی وظایف خویش را انجام داده و دیناری به وجوه شرعی دست درازی نکرده است. (همان، ص ۱۳۲) در نامه ای دیگر به صانعی، وی را با عبارات و صفاتی مانند زیرکی، دانایی، کم حرفی و محتاط بودن ستوده و اعلام کرده است که لطافت روح، استعداد، و صداقت وی را فراموش نمی کند و وی را سرباز گمنام انقلاب دانسته که از گذشته های دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد و در گرداب مبارزات همیشه دل سوخته و در بحران ها و فشار ها هیچ گاه به درستیِ راه و هدف خود تردید نکرده است. (همان، ص ۲۷۱)

در نزدیکی و از اهل بیت بودن شیخ حسن صانعی نسبت به امام خمینی (س) همین بس که ساواک در گزارش تابستان سال ۱۳۴۴ به آن اشاره کرده و می نویسد: محمدباقر لواسانی از تهران با منزل خمینی تماس گرفته و با حسن صانعی صحبت کردند که اهل بیت امام را برای رفتن به مشهد آماده کرده و راهی کنند. (امام در آینه اسناد ساواک، ج ۱۵، ص ۳۷۴)

۳. با این توصیفات به درستی باید او را سلمان امام خمینی (س) و از اهل بیت ایشان دانست. بسیار بایسته و شایسته است که چنین اشخاصی مخلص و پاک دست که به گمنامی معروف بودند را دقیق و عمیق شناخت و شناساند. بااین که گمنامی و سکوت پنجاه ساله ایشان چنین کاری را سخت می نماید؛ اما تلاش ما در این یادداشتِ کوتاه پرداختن به گوشه ای از نقش و فعالیت آیت الله حسن صانعی، به عنوان مسئول امور مالی دفتر امام خمینی (س) است. این که، با همه مشکلات و سختی های سیاسی ـ اجتماعی دوران مبارزات، تبعید و... چگونه دفتر امام خمینی (س) را با کمک دیگر یاران و علاقه مندان سرپا نگه داشتند و به سر منزل مقصود رساندند؟

برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها، وقتی از خود شخص مرحوم حاج شیخ حسن صانعی نوشته، خاطره و یا مصاحبه چشم گیری نیست، اگر هم باشد، بسیار اندک است؛ دیگر دوستانش نیز از او کم گفته اند، پس بهترین مدرک در دسترس، مجموعه اسناد ساواک است. برای همین، مقاله حاضر را با تکیه بر فرمایشات امام خمینی (س)، خاطرات یاران انقلاب، به ویژه اسناد ساواک پیش برده و به نتیجه می رسانیم.

نقش مرحوم آیت الله صانعی در دفتر امام خمینی (س)

درباره جایگاه و نقش شیخ حسن صانعی در دفتر امام خمینی (س)، یادگار حضرت امام، آیت الله سید حسن خمینی می فرماید: «ایشان را شاید بتوان اولین کسی دانست که در دفتر امام خمینی (س) از زمره یاران و همراهان ایشان شد و در مراحل مختلف مسئولیت این دفتر را بر عهده گرفت. بی تردید می توان این فقید سعید را از زمره نزدیک ترین افراد و خاص ترین یاران امام به حساب آورد، و از جرگه آنان که مَحرم بسیاری از اسرار امام بودند، برشمرد. نقش برجسته ایشان در استمرار شهریه امام در دوران ستم شاهی و حضور شجاعانه اش در بیت امام در قم، آن هم در سال هایی که آوردن نام خمینی قرین شکنجه و ناملایمتی بود... از نقاط ارزشمند زندگی آن مرحوم است. » (پیام تسلیت آیت الله سید حسن خمینی)

امام خمینی (س) همانند دیگر مراجع، برای رسیدگی به امور مرجعیت، با همه بی میلی، مجبور شد دفتر تشکیل دهد. بعدها، جایگاه خاص رهبری، تبعید به نجف و سپس هجرت به فرانسه و بازگشت به ایران و قم، و تشکیل نظام اسلامی، وظایف و مسئولیت های دفتر ایشان را بیشتر کرد. برای همین ایشان دارای دفاتر چندی بوده است.

الف) دفتر قم

شکل گیری نخستین دفتر مرجعیت امام خمینی (س) در سال ۱۳۴۰ و پس از رحلت مرجع تقلید، آیت الله العظمی سید حسین بروجردی آغاز شد. در این دوره نگارش اعلامیه ها و بیانیه ها، پاسخ دادن به نامه ها و رسید وجوهات را خود امام خمینی (س) انجام می داد و شیخ حسن صانعی تنها در مدیریت بخشی از کارها چون پذیرایی از میهمانان و دید و بازدیدها به ایشان کمک می کرد. پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و افزایش مراجعات مردم و انقلابیان، دوسه نفری بر همکاران دفتر افزوده شد. در این زمان نیز تنظیم دیدارها بر عهده شیخ حسن صانعی بود. (پابه پای آفتاب، ج ۲، ص ۶۳)

با تبعید امام خمینی (س) در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه و بازداشت سید مصطفی خمینی، دفتر امام خمینی (س) به مدت کوتاهی بسته شد؛ ولی با رفع موانع، به تدریج فعالیت خود را آغاز کرد. بااین حال با دخالت و فشار ساواک چندین بار مسئولان دفتر که وکیل امام هم بودند، تغییر کردند و هر کدام به جایی تبعید شدند. (همان، ص ۷۴). سرانجام برادر ارشد امام، سید مرتضی پسندیده در قم مستقر شده و امور دفتر را بر عهده گرفت. (همان، ص ۷۷) و در مدت حضور وی با کمک اعضای دفتر، به ویژه شیخ حسن صانعی کارها خوب پیش رفت. اما دفتر امام خمینی (س) به دقت زیر نظر امنیتی های رژیم بود و گزارش تمام رفت و آمدها و مراسم سوگواری که در این خانه و دفتر برگزار می شد، با جزئیات گزارش شده و در اسناد ساواک آمده است (امام در آینه اسناد ساواک، ج ۱۵، ص ۵۷۳ ـ ۶۲۹). برای همین ساواک در مهر ۱۳۴۶ دوباره اقدام به تعطیلی دفتر و آقای پسندیده را تبعید کرد. (همان، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۹) سپس نیروهای امنیتی با هجوم به دفتر و بیت، و کتابخانه امام خمینی (س) در خیابان حجتیه، همه اسناد و مدارک را با خود بردند؛ و رفت و آمد به دفتر و کتابخانه را ممنوع کردند. (همان، ۵۸۸ ـ ۵۸۹، ۵۹۴ ـ ۵۹۵ و ۵۹۸) در این زمان کتابخانه امام خمینی (س) با مدیریت چند تن از یاران امام، ازجمله صانعی باز بود و فعالیت می کرد. (همان، ج ۱۱، ص ۲۲۱) با تعطیلی کتابخانه و دفتر، شهریه امام خمینی (س) با هماهنگی حسن صانعی (روحانی، نهضت امام خمینی (س)، ج ۲، ص ۱۹۲) به نام میرزااحمد آشتیانی و پس از ایشان به نام فرزندش میرزاباقر آشتیانی پرداخت می شد. (پسندیده، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص ۲۵۷، ۳۳۹ و ۳۴۵)

تااین که پسندیده بهمن سال ۴۹ از تبعیدگاه به قم بازگشت و با برپاکردن جشن میلاد امام رضا (ع) در دفتر، فعالیت دفتر دوباره آغاز شد (همان، ص ۱۸۰) و به رغم خواست ساواک و تبعید چندباره، وی به نمایندگی از امام خمینی (س) ریاست و کارهای دفتر قم را بر عهده گرفت و باز هم صانعی و دیگر یاران امام، به وی کمک می کردند. ازاین پس ریاست پسندیده بر دفتر در قم تا اردیبهشت ۱۳۵۷ ادامه داشت؛ بااین که در این بین ساواک برای چندباره ایشان را تبعید کرد. (همان، ص ۴۱۳ ـ ۴۱۶)

ب) دفتر نجف

شیخ حسن صانعی بااین که تمام وقت در دفتر قم فعال و زیرنظر ساواک بود؛ اما با تبعید دوباره امام از ترکیه به عراق، دلش در هوای نجف پرگشود و عزم سفر کرد. به آنجا رفت و در تشکیل و راه اندازی دفتر نجف نیز درخشید. چند ماهی ماند و قصد اقامت همیشگی داشت، اما آیت الله پسندیده در دفتر قم به ایشان نیاز داشت. برای همین با سفارش و رضایت حضرت امام، صانعی برگشت (خاتم یزدی، ۱۲۵ ـ ۱۲۷) و در دفتر قم کمک حال آقای پسندیده بود تا بازگشت پیروزمندانه امام خمینی (س) به ایران.

با شتاب گیری انقلاب در سال ۵۷ و توافق رژیم بعث عراق و ایران، امام خمینی (س) مجبور به ترک عراق و عازم فرانسه شد. نزدیک به چهار ماهی که آنجا بود، با تشکیل دفتر به معنای محلی برای گرفتن وجوهات شرعی و دفتر امور مالی مخالفت کرد. (پابه پای آفتاب، ۲ ۲، ص ۲۸۸) اما همین زمان در قم، این شیخ حسن صانعی بود که دفتر نیمه تعطیل امام خمینی (س) را به دلیل تبعیدهای پیاپی مسئولان دفتر، باز نگه داشته و با زیرکی خبر بازگشایی دفتر امام را پخش کرد، تاآنجاکه مأموران ساواک شایعه بازگشایی را گزارش داده اند. (امام در آینه اسناد ساواک، ج ۱۰، ص ۴۳۴)

ج) دفتر تهران

با بازگشت امام خمینی (س) به ایران و استقرار در مدرسه علوی، دفتر امور شرعی و وجوهات به مسئولیت رسولی محلاتی در مدرسه رفاه تشکیل شد، (پابه پای آفتاب، ۲ ۲، ص ۲۸۸) ولی به دلیل مراجعه بسیار مردم، این بخش به مکانی نزدیک مدرسه انتقال یافت. (همان) شیخ حسن صانعی نیز خود را از قم به اینجا رساند و به همراه دیگر یاران، دفتر مرجعیت تهران امام خمینی (س) را راه اندازی کردند و پس از آن به دفتر قم منتقل شدند. در دفتر مدرسه رفاه شیخ حسن صانعی دیدارهای امام خمینی (س) را تنظیم و تصمیم های ایشان را به افراد منتقل می کرد. (رفیق دوست، ۱۵۷ ـ ۱۵۹)

د) بازگشت مجدد به قم

با حضور امام خمینی (س) در قم و استقرار در خانه آیت الله محمد یزدی به عنوان اقامتگاه موقت، دفتر ایشان به دو بخش تقسیم شد: ۱. دفتر قدیمی به مسئولیت سید مرتضی پسندیده در همان بیت قدیم امام در محله یخچال قاضی؛ (رجائی نژاد، خانه دیانت، ۱۸۸) ۲. دفتر مستقر در روبه روی اقامتگاه امام خمینی (س)، در خانه شهاب الدین اشراقی (رجائی نژاد، اوج عزت، ۹۰ ـ ۹۱) با مدیریت حاج سید احمدآقا خمینی که شیخ حسن صانعی نیز در همین دفتر مستقر شد. البته روزهای نخست ورود امام خمینی (س) به قم، بخشی از دیدارهای عمومی ایشان در صحن مدرسه فیضیه و دیدارهای خصوصی و کارهای دفتری به کمک اعضای دفتر مدرسه رفاه تهران، ازجمله صانعی در اتاق های بالای کتابخانه مدرسه فیضیه انجام می گرفت که با تشکیل دفتر یادشده، به آنجا منتقل شدند. (رسولی محلاتی، خاطرات، ص ۱۱۸) شیخ حسن صانعی در دفتر جدید قم، وظیفه تنظیم امور دفتر و برقراری ارتباط ها و دیدار های حضرت امام با مردم و مسئولان را بر عهده داشت. (یزدی، ۴۶۱ ـ ۴۶۴).

هـ) دفتر جماران

در پی بیماری امام خمینی (س) و انتقال ایشان به تهران در بهمن ۵۸، و بستری شدن در بیمارستان قلب، امور شرعی دفتر با سرپرستی رسولی محلاتی به یکی از اتاق های بیمارستان منتقل شد. (رسولی محلاتی، خاطرات، ص ۱۲۰) با بهبود نسبی امام خمینی (س)، ایشان دوران نقاهت را به مدت ۷۵ روز در منزل آقای محمدرضا مشرف در محله دربند تهران گذراند (عارفی، ص ۷۳) و امور دفتری ایشان نیز در طبقه سوم ساختمان محل اقامت قرار داشت. (انصاری، محمدعلی، سرگذشت های ویژه...، ج ۲، ص ۸۳) پس از استقرار امام خمینی (س) در جماران، دفتر نیز به جماران منتقل شد. (رسولی محلاتی، خاطرات، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۲) ازاین پس دفتر جماران با مدیریت سیداحمد خمینی و با حضور آقایان حسن صانعی، محمدرضا توسلی، سید هاشم رسولی محلاتی، علی اکبر آشتیانی، محمدعلی انصاری، محمدحسن رحیمیان و کسانی دیگر فعال شد. (رجائی نژاد، آشنایی با اعضا، ۳)

شیوه اداره دفتر امام

از ویژگی های دفتر امام خمینی (س) تقسیم کار دقیق اعضای دفتر و دخالت نکردن در کار هم بود. وظایف هر فرد مشخص بود. حکم ها و نامه های کوتاه مثل تبریک و عزل و نصب ها را رسولی محلاتی می نوشت و امام خمینی (س) آن را می خواند و تأیید می کرد. (رسولی محلاتی، خبرگزاری فارس) احکام و پیام و نامه های مهم مانند نامه به گورباچف، به املا و انشای امام خمینی (س) و گاه به خط خود ایشان بود. (همان) اجازه علما و احکام ائمه جمعه بر عهده شیخ حسن صانعی و دیدارهای عمومی بر عهده توسلی، و دیدارهای سیاسی و خصوصی را سیداحمد خمینی خود تنظیم می کرد. (همان)

از سال ۱۳۶۱ به علت فراوانی کار، رسیدگی به امر وجوهات به شیخ حسن صانعی، رسولی محلاتی و رحیمیان واگذار شد. (پابه پای آفتاب، ج ۲، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰) باتوجه به حساسیت امام خمینی (س) به اطلاعیه های دفتر که نباید بدون اطلاع ایشان اطلاعیه ای صادر، یا استفتائی پاسخ داده شود؛ از این رو در ۴ / ۴ / ۱۳۶۲ در نامه ای کتبی به اعضای دفتر تأکید کرد تنها شیخ حسن صانعی، رسولی محلاتی و توسلی حق دارند به مسائل به طور شفاهی و یا تلفنی پس از مراجعه به رساله در مسائل غیر واضح پاسخ دهند و نیز این افراد می توانند افرادی خبره به مسائل شرعی را برای پاسخ گویی معین کنند. (صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۵۰۴) در این زمان امور مالی و وجوهات و کارهای قبوض و اجازات علما و احکام ائمه جمعه نیز با آقایان صانعی، رسولی محلاتی، رحیمیان و... بود و این تقسیم بندی وظایف تا رحلت امام خمینی (س) ادامه داشت.

صانعی در اسناد ساواک

یکی از راه های شناخت هر شخص، توجه به کنش و واکنش های دشمنان و مخالفان اوست. در اینجا با توجه به اسناد ساواک می خواهیم ببینیم شخصیت و رابطه شیخ حسن صانعی با امام خمینی (س) را ساواک چگونه دیده و توصیف کرده است.

پس از تبعید امام خمینی (س)، در راستای شناسایی و برخورد با مقسمین شهریه ایشان، ساواک دست به کار شد و بیشتر آنها را تهدید و تحدید کرد. مقسمین پس از چاره اندیشی تصمیم گرفتند از هر شهرستانی یک روحانی مسئولیت پرداخت شهریه طلاب همشهری خود را برعهده گیرد. در سند شماره «۵۱۹۵ / ۲۰ هـ ۳» ساواک آمده است شهریه طلاب قم برعهده حسن صانعی قرار گرفته است. (امام در آینه اسناد ساواک، ج ۹، ص ۶۸) در سندی دیگر «۵۵۵۸ / ۲۱» ساواک شیخ حسن صانعی را از معتمدین نام برده است. (همان، ص ۷۶) که بسیار زیرک است و مخفی کاری می کند؛ چنانچه در گزارش شماره «۳۱۰۱ / ۲۱» آورده اند:

«سید محمود نوری واعظ... اظهار داشت: من... با عده ای از افسران برجسته دوست شده بودم و آنان مبالغ زیادی پول به من داده بودند که عیناً به دفتر خمینی تحویل نمایم، و چون هنگام پرداخت وجوه مشخصات من در آنجا یادداشت شده بود، می ترسیدم که مبادا آن مدارک در بازرسی منزل خمینی به دست سازمانی ها [ساواک] بیفتد که بحمدالله در تماسی که با اطرافیان خمینی به عمل آوردم، آقای حسن صانعی گفت: نگران نباش... مشخصات افرادی را که با ما حساب دارند محفوظ نگه می داریم. » (همان، ص ۴۰۶)

همین وجوهاتی که به سختی و زیر چشمان دقیق و رقیق ساواک جمع آوری می شد و مبلغ چشم گیری می شد، مخفیانه توسط یاران امام به نجف و دست امام خمینی (س) می رسید. ساواک با عوامل و نیروهای بسیاری که همه جا داشت، معمولاً از این فعالیت ها خبردار می شد و اسامی تک تک آنها را به بالادستی ها مخابره می کردند. در این بین ازجمله افرادی که اشاره کرده، شیخ حسن صانعی است. (همان، ص ۴۵۱) برای همین تمام ارتباطات صانعی را پیگیری و ثبت و گزارش می کردند. (همان، ص ۴۹۶) تا آنجاکه مسافرت و تفریحات دوستانه و خانوادگی آقای صانعی را رصد و رهگیری می کردند. (همان، ج ۱۰، ص ۱۵۰)

تابستان سال ۱۳۵۲، ساواک برای آگاهی مقامات بالادستی، بولتنی ویژه درباره طرفداران امام خمینی (س) تهیه می کند و در آن ۲۶ تن از یاران و اعضای دفتر امام خمینی (س) را تک به تک و دقیق شناسانده است؛ دومین شخصی که در این بولتن نامبرده شده، شیخ حسن صانعی است. (همان، ج ۱۱، ص ۴۳۹ ـ ۴۴۴)

پس از تبعید امام خمینی (س)، صانعی فقط یک فعال در دفتر امام نبود، بلکه در راستای مبارزات فعالیت های دیگری هم داشت. ازجمله دعوت از منبری های انقلابی و آگاه و روشنفکر برای سخنرانی در مساجد قم و دیگر شهرها بود که ساواک همین را هم گزارش کرده و نظر داده است. (همان، ص ۵۶۴، نظریه یکشنبه) او از مبارزان فعالی بود که پیوسته تحت نظر مأموران ساواک بود. (همان، ج ۱۵، ص ۶۰۷، ۶۰۹ و ۶۱۸) ساواک در گزارش های خود از وی با عبارت «واعظی ناراحت و افراطی» نام برده است که به نظر ساواک اقدامات ضد ملی ای چون تماس با عناصر ضد رژیم در خارج از ایران و اطلاع رسانی به آنان و آشوب های سیاسی در میان طلاب قم انجام داده است. (ربانی شیرازی، ص ۱۷۲) از دیگر فعالیت های صانعی پخش اعلامیه های امام خمینی (س) در دوران تبعید امام بود. (ربانی املشی، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱) برای همین آدرس دقیق منزل وی در قم به تمام نیروهای امنیتی گزارش شده بود تا بیشتر و دقیق تر مراقبت نمایند. (امام در آینه اسناد ساواک، ج ۱۱، ص ۵۹۸)

ساواک با دسترسی به یک نامه خانوادگی شهاب الدین اشراقی، داماد امام خمینی (س)، مطلع می شود که آقای شیخ حسن صانعی برای کمک به راه اندازی دفتر امام در نجف، به عراق رفته است. (همان، ج ۱۳، ص ۴۳۸) برای همین بعداز بازگشت، ایشان را بیش از پیش تحت نظر گرفته و مراقبش بودند. این مراقبت تا آخرین روزهای حیات ساواک ادامه داشت. چنانچه در ۱۴ دی ماه ۱۳۵۷ که امام خمینی (س) در پاریس بود، ساواک در گزارشی آورده که یکی از دوستان نزدیک حسن صانعی با مبالغ هنگفتی از طریق آمریکا وارد پاریس شده تا به امام خمینی (س) برساند. (همان، ج ۱۵، ص ۳۴۲) در گزارشی دیگر صانعی را یکی از فعالین در جمع آوری پول و ارسال آن به امام در عراق معرفی کرده و خواستار برخورد با وی شده است. (همان، ج ۱۶، ص ۳۵ و ۵۱۲) برای همین اداره کل سوم ساواک از ساواک قم می خواهد که با توجه به دخالت آقایان حسن صانعی و... در امر جمع آوری و پرداخت شهریه مربوط به امام خمینی (س)، میزان دخالت آنان و سایر افرادی که در این زمینه فعالیت دارند را تعیین نماید. (همان، ص ۴۰ و ۵۱۱) همزمان با این درخواست، آقای صانعی و دیگر دست اندرکاران شهریه امام به ساواک احضار می شوند. (همان، ص ۴۲ و ۵۱۳ ـ ۵۱۷ و ۵۴۶) همچنین ساواک قم طی گزارشی دقیق اسامی تمامی افرادی که در جمع آوری پول و ارسال آن به امام در عراق فعالیت می کردند را به ساواک تهران می فرستد. در این گزارش اسامی ۲۹ نفر، ازجمله صانعی با مشخصات و آدرس و حتی نوع شغل آنها معرفی شده اند. (همان، ص ۳۷۱ و ۳۷۲)

وقتی ساواک از پرداخت شهریه امام جلوگیری کرد، تصمیم بر این شد که شهریه طلاب مخفیانه و به نام حضرت آیت الله آشتیانی پرداخت شود؛ ساواک در گزارشات خود آورد که حضور شیخ حسن صانعی از فعالان بیت امام و مقسمین شهریه ایشان در میان مقسمین شهریه آقای آشتیانی هیچ شبهه ای باقی نمی ماند که شهریه آقای آشتیانی مربوط به امام خمینی (س) است. ساواک بر این باور بود که اطرافیان خمینی فعلاً یک نفر [صانعی] را رسماً جزو مقسمین گذاشته و مقداری هم به شهریه اضافه کرده اند تا ببینند حکومت چه واکنشی نشان می دهد. (همان، ج ۱۸، ص ۵۰؛ ج ۱۹، ص ۴۰)

نتیجه

آنچه که از زندگی، پندار و کردار و رفتار آیت الله شیخ حسن صانعی برمی آید، و خود امام خمینی (س) و دیگر یاران ایشان نیز به آن اشاره کرده اند؛ صانعی ذوب در امام خمینی (س) بود و همه زندگی خود را وقف ایشان کرده بود. در این راه نه از شماتت دیگران رنجید و جا زد، و نه از سختی ها و تحدید و تهدیدهای ساواک ترسید. بلکه خالصانه و بدون هیچ حاشیه ای چندین دهه در خدمت امام بود و برای او خدمت کرد. چنانکه خود امام و دیگران شهادت داده اند، او پاک و پاکدست و پاک دل بود و در گمنامی تمام زیست و دارفانی را وداع گفت. خصوصیات و ارادت و نوع رابطه اش با امام خمینی (س) به گونه ای بوده است که او را می توان به سلمان فارسی تشبیه کرد و «سلمان امام» نامید.

 

. انتهای پیام /*