پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۸۱۸/ سومین روز از ماه شعبان المعظم به نام پنجمین فرد از اهل کسا رقم خورده یعنی کوچکترین فرد این جمع نورانی. بنا بر منابع مشهور سال ولادت حضرت را چهارمین سال هجرت ثبت کرده اند. به مناسبت زادروز فرخنده حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه مروری کوتاه بر زندگی نامه شان خواهیم داشت:

«بنا بر اکثر منابع و مشهورترین روایات، سال ولادت امام حسین(ع) سال چهارم هجری است و عمر ایشان در وقت شهادت، پنجاه و هفت سال بوده است.»

در مورد تاریخ ولادت ایشان «تتبّع در منابع تاریخی و حدیثی، نشان می دهد که پنجم ماه شعبان، از شهرت بیشتری برخوردار است»

«در زیارت سیّد الشهدا(ع) که از امام صادق(ع) روایت شده، می خوانیم: أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نورا فِی الأَصلابِ الشّامِخَةِ ، وَالأَرحامِ المُطَهَّرَةِ، لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلِیَّةُ بِأَنجاسِها ، ولَم تُلبِسکَ مِن مُدلَهِمّاتِ ثِیابِها .گواهی می دهم که تو نوری در پشت های والا و رَحِم های پاک بودی. جاهلیت با پلیدی هایش تو را نیالود و جامه های سیاه و تیره آن، تو را به خطا نینداخت.»

 چگونگی نام گذاری امام حسین (ع)

«بر پایه شماری از روایات، نام گذاری امام حسن و امام حسین علیهما السلام، به وسیله پیامبر(ص) و با وحی الهی صورت گرفت. این نام ها، نام فرزندان هارون، جانشین حضرت موسی(ع) است؛ همان «شَبَّر» و «شَبیر» که در زبان عربی، به «حسن» و «حسین» ترجمه می شوند. گفتنی است نام های «حسن» و «حسین»، در میان اعراب جاهلی وجود نداشته است. کنیه عام ایشان، ابو عبداللّه و کنیه خاصّ شان ابو علی است. القاب ایشان، بسیار است، از قبیل: رشید، طیّب، وفیّ، سیّد، زکیّ، مبارک، مطهّر، سِبط رسول اللّه، سیّد الشهدا، سیّد شباب أهل الجنّه.

در کتاب علل الشرائع به نقل از زید بن علی، از پدرش امام زین العابدین(ع) آمده است: «چون حسین(ع) متولّد شد، خدای متعال به جبرئیل(ع) وحی کرد که: «پسری برای محمّد، متولّد شده است. بر او فرود آی و شاد باش گو و به او بگو علی برای تو، مانند هارون برای موسی است. پس، او را به نام پسر هارون، نام بگذار». جبرئیل(ع) فرود آمد و از جانب خدای متعال به او شادباش گفت و سپس گفت: «خدای عزوجل به تو فرمان می دهد که او را به نام پسر هارون بنامی». پیامبر(ص) فرمودند: نام او چه بوده است؟ جبرئیل گفت: «شَبیر». پیامبر(ص) فرمودند: زبان من، عربی است. جبرئیل گفت: «او را حسین بنام».

 عقیقه که رسول خدا(ص) برای حسین(ع) کرد

در کتاب الأمالی شیخ طوسی با سندی از امام(ع) نقل شده است: «اسماء بنت عُمَیس خَثعَمی برایم گفت: روز هفتم تولّد حسین(ع) ، پیامبر(ص) نزد من آمدند و فرمودند: «پسرم را بیاور». او را آوردم و با او همان گونه کردند که با حسن(ع) کرده بودند و یک قوچ سپید برای او عقیقه کردند، همان گونه که برای حسن(ع) کرده بودند و رانش را به قابله دادند و سرش را تراشیدند و هم وزن مویش، نقره مسکوک صدقه دادند و بر سرش عطر مالیدند و فرمودند: «خون مالیدن بر سر، سنّت جاهلی است»

 گریه حضرت رسول(ص) برای سیدالشهدا(س)

در کتاب عیون أخبار الرضا(ع)، با سندی از امام زین العابدین(ع) نقل شده است: «اسماء بنت عمیس برایم نقل کرد: پس از یک سال، حسین(ع) متولّد شد و پیامبر(ص) آمد و فرمود: «ای اسماء! پسرم را به من بده». او را در پارچه سفیدی به ایشان دادم. پیامبر(ص) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را در دامنش نهاد و گریست. گفتـ[م]: پدر و مادرم فدایت! چرا می گِریی؟ پیامبر(ص) فرمود: «بر این پسرم می گِریم». گفتم: ای پیامبر خدا! او الآن متولّد شده است، فرمود: «پس از من، گروه ستمکار، او را می کُشند. خداوند، شفاعتم را به آنان نرساند!». سپس فرمود: «ای اسماء! این را به فاطمه مگو، که او را تازه به دنیا آورده است.»

در کتاب المعجم الکبیر به نقل از محمّد بن ضحّاک بن عثمان حزامی آورده است: «پیکر حسین(ع)، شبیه پیکر پیامبر(ص) بود.»

 اهتمام پیامبر به امام حسن و حسین علیهما السلام

«گزارش های اهتمام پیامبر(ص) به پرورش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، علی رغم همه تلاش ها برای محو فضایل اهل بیت علیهم السلام، در تاریخ، ثبت است. این فصل، گزارشی از این نمونه های ثبت شده در تاریخ است، مانند: غذا دادن پیامبر(ص) به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، بازی کردن پیامبر(ص) با آنها، بر دوش گرفتن آنها توسّط پیامبر(ص)، کُشتی گرفتن آنها در حضور پیامبر(ص) و موارد دیگر. این همه، به علاوه ابراز محبّت عمیق پیامبر(ص) به آنان، حاوی درس های آموزنده اخلاقی و تربیتی است.»

در کتاب الأمالی شیخ صدوق به نقل از زید شحّام، از امام صادق(ع)، از پدرش امام باقر(ع) آورده است: «پیامبر(ص) به حسن و حسین علیهماالسلام فرمود: «برخیزید و کُشتی بگیرید». برخاستند و کُشتی گرفتند. فاطمه علیهاالسلام برای برخی نیازهایش بیرون رفته بود و چون وارد شد، شنید که پیامبر(ص) ، حسن(ع) را تشویق می کند و می فرماید: «هی ، حسن! بر حسین، زور بیار و زمینش بزن». فاطمه (ع) به پیامبر(ص) گفت: ای پدر! شگفتا! آیا حسن را در برابر حسین، بر می انگیزی؟ آیا بزرگ را در برابر کوچک، بر می انگیزی؟ پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمود: «دختر عزیزم! آیا خشنود نیستی که من بگویم  ای حسن! بر حسین، زور بیار و زمینش بزن و این دوستم جبرئیل(ع) بگوید: ای حسین! بر حسن، زور بیار و زمینش بزن؟»

 برگرفته از دانشنامه اسلامی

. انتهای پیام /*