عشق و شور، طراوت و پاکی، شجاعت و سرسختی، استقلال ‏طلبی و عدالت خواهی، ایثار و از خودگذشتگی، استعداد و توانایی و... از جمله ویژگی هایی هستند که سراسر وجود هر جوانی مالامال از آنهاست. در دوران جوانی روح عرفان، اخلاق و معنویت متجلی شده و جوانان آماده پذیرش فضیلت ها و ارزش های الهی می‏ شوند و زمینه ‏های کمال‏ طلبی در آنان بروز می ‏کند؛ از اینرو بخش معتنابهی از سرمایه ‏گذاری ها و برنامه ‏ریزی های دست ‏اندرکاران امر تعلیم و تربیت و تلاشگران عرصه‏ های فکری و فرهنگی متوجه این قشر می ‏باشد؛ و محور اساسی سیاستگذاری های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مخاطب اصلی رسانه ‏های جمعی همواره جوانان بوده و خواهند بود.

 ویژگیها و استعدادهای نهفته در وجود جوانان مناسب ترین زمینه برای طراحی و ایجاد هرگونه تغییر و تحول فردی و اجتماعی است، به طوری که چرخ های کثیری از انقلابات و تحولات توسط این گروه به حرکت درآمده و سرعت می‏ گیرد. کنکاش در تاریخ ملل مختلف و از جمله جریانات حاکم بر ایران در یکصد سال گذشته مؤید این مدعاست. بخش انبوهی از بازیگران و نقش‏ آفرینان حوادث مختلف جوانان بوده و امکانات و انرژی های بسیاری مصروف جذب و هدایت آنان به سمت اهداف معین (اعم از مثبت و منفی، ارزشی و ضدارزشی) شده است.

درک و شناخت درست حضرت امام (س) از مراتب و کمالات انسان و نیازهای واقعی جوانان، سبب توجه و تذکر نکات مورد لزوم به نوجوانان و جوانان جامعه شد. به عنوان مثال در دهۀ پنجاه که اقدامات ضداخلاقی و معارض با ارزش های اسلامی از سوی نظام طاغوتی به اوج خود رسیده بود، امام امت همراه با معرفی ماهیت پلید رژیم شاه، جوانان را نسبت به فعالیت های تخریبی و انحرافی آنان آگاه و هوشیار می‏ ساخت. همچنین حساسیت بسیار نسبت به رشد جنبه‏ های روحی و معنوی در میان جوانان سبب شد که در سال های نخست پیروزی انقلاب تحول چشمگیری در قشر جوان جامعه بوجود آمد؛ و خیل عظیمی از خداجویان رهیده از ارزش های پست و حیوانی راه سعادت خود را در تزکیه نفس و سلوک الی اللّه‏ جستجو کردند. نفس مسیحایی امام عاشقان و دلدادگانی را در میان جوانان پرورش داد، که بسیاری از اهل ریاضت و سیر و سلوک به حال آنان غبطه می ‏خوردند.

از سوی دیگر نسل جوان جامعه نیز گمشده و الگوی برین خویش را در وجود نازنین امام یافتند. زیرا که شخصیت جامع ‏الاطراف، خصوصیات علمی و عملی و دیدگاه های منحصر به فرد او در زمینه ‏های اعتقادی، عرفانی، سیاسی، حمایت از محرومان و مستضعفان، آزادیخواهی، عدالتجویی و... پاسخگویی تمامی نیازها و خلأ وجودی جوانان شهری و روستایی این سرزمین اسلامی بوده است. در حال حاضر منش و دیدگاه های به جای مانده از آن خدامرد همچون سرمایه گرانقدری فراروی مردم ما و همه جویندگان راه حق و فضیلت، به خصوص جوانان و نوجوانان موحد و مسلمان است.

*  *  * جدیت در معرفی اسلام

شما آقایان، که نسل جوان هستید و ان شاءاللّه  برای آیندۀ اسلام مفید خواهید بود، لازم است در تعقیب مطالب مختصری که بنده عرض می کنم در طول حیات خود در معرفی نظامات و قوانین اسلام جدیت کنید. به هر صورتی که مفیدتر تشخیص می دهید، کتباً، شفاهاً، مردم را آگاه کنید که اسلام از ابتدای نهضت خود چه گرفتاریهایی داشته، و هم اکنون چه دشمنان و مصایبی دارد. نگذارید حقیقت و ماهیت اسلام مخفی بماند، و تصور شود که اسلام مانند مسیحیت اسمی ـ و نه حقیقی ـ چند دستور دربارۀ رابطۀ بین حق و خلق است، و «مسجد» فرقی با «کلیسا» ندارد.(1)

*  *  * حفظ حیثیت اسلام

شما جوانها باید ارادۀ خود را قوی کنید تا در مقابل هر ظلم و بیدادگری ایستادگی نمایید و جز این چاره ای ندارید، حیثیت شما، حیثیت اسلام و حیثیت ممالک اسلامی، بسته به این است که ایستادگی و مقاومت نمایید.(2)

*  *  * آگاهی دادن به جوانان

بر اساتید دانشگاه است که جوانان را از آنچه زیر پرده است مطلع کنند. بر جوانان دانشگاهی است که با حرارت با این طرح[1] مفتضح مخالفت کنند؛ با آرامش و با شعارهای حساس، مخالفت دانشگاه را به ملتهای دنیا برسانند. بر دانشجویان ممالک خارجه است که در این امر حیاتی که آبروی مذهب و ملت را در خطر انداخته، ساکت ننشینند.(3)

*  *  * خودداری جوانان از تفرقه

لازم است جوانهای متعصب و طلاب تازه کار از زبان و قلم خود جلوگیری کنند؛ و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از اموری که موجب تشتت و تفرقه است خودداری نمایند.(4)

*  *  * تقویت ایمان در جوانان

امید است خداوند تعالی به همۀ مسلمین، خصوصاً شما دانشجویان عزیز که سرمایۀ معنوی مملکت هستید، توفیق خدمت به اسلام و کشور اسلام عنایت فرماید؛ و با کوشش و سعی همه، دست اجانب را از این کشور قطع فرماید. شما جوانان محترم کوشش کنید روح ایمان به خدای تعالی را در خود و دیگران تقویت نمایید که در سایۀ آن، از ممالک اسلامی بتوانید دفاع کنید و از این وضع رقتبار، خود و برادران خود را نجات دهید.(5)

*  *  *بیداری جوانان

از اینکه احساس می کنم طبقات جوانان غیور دانشجوی قدیم و جدید داخل کشور و خارج و روشن ضمیران سایر طبقات ملت شریف مسلمان ـ ایّدهم اللّه  تعالی ـ از خواب گران چند صد ساله که به نغمه های خواب آور عمال خبیث استعمار بر ملتها غلبه کرده بود، بیدار شده اند و در فکر چاره هستند، و از پیوستگی دانشجویان مدارس قدیم و دانشگاهها و همکاری آنها و سایر طبقات بیدار در این نهضت مقدس اسلامی که به خواست خداوند متعال منتهی به قطع ایادی اجانب و استعمارگران و هدم بنیان استعمارخواهان و غربزدگان خواهد شد، احساس مسرت و سربلندی می کنم.(6)

*  *  * جوانان و بیداری ملت

بر شما جوانان روشنفکر است که از پای ننشینید تا خواب رفته ها را از این خواب مرگبار برانگیزانید؛ و با فاش کردن خیانتها  و جنایتهای استعمارگران و پیروان بی فرهنگ آنها غفلت زده ها را آگاه نمایید، و از اختلاف کلمه و تفرقه و هواهای نفسانی که رأس همۀ فسادهاست احتراز کنید، و به خداوند تبارک و تعالی روی نیاز آورید که شما را در این راه هدایت فرماید، و با جنود فوق طبیعت کمک کند؛ اِنّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ. قٰالَ اللّه  تَعٰالیٰ و تَقَدَّسَ: وَالَّذینَ جاهَدوُا فینٰا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنٰا وَ اِنَ اللّه  لَمَعَ الْمُحْسِنینَ.[2](7)

*  *  *  جوانان و دوری از فساد

امید است طبقه جوان که به سردیها و سستیهای ایام پیری نرسیده اند با هر وسیله ای که بتوانند ملتها را بیدار کنند؛ با شعر، نثر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهی جامعه است؛ حتی در اجتماعات خصوصی از این وظیفه غفلت نکنند، باشد که مردی یا مردانی بلند همت و غیرتمند پیدا شوند و به این اوضاع نکبت بار خاتمه دهند. باید جوانهای تحصیلکرده از این هیاهوی اجانب خود را نبازند، و سرگرم بساط عیش و نوشی که به دستور استعمار برای آنها و عقب نگه داشتن آنها فراهم شده است نگردند.(8)

*  *  * مطالعه تعالیم اسلام

جای تقدیر و تشکر است که طبقۀ جوان تحصیلکرده توجه به این مسائل دارند و درصدد چاره هستند. مع الأسف تاکنون دست خیانت استعمار، به وسایل مختلفه، فاصلۀ عمیق بین طبقۀ جوان و مسائل ارجمند دین و قواعد سودمند اسلام ایجاد نموده، طبقۀ جوان را به روحانیین و اینها را به آنها بد معرفی نموده و در نتیجه وحدت فکری و عملی از بین رفته و راه را برای مقاصد شوم اجانب باز نموده است. و تأسف بیشتر آنکه همین دستگاههای مرموز نگذاشته اند طبقۀ تحصیلکرده به احکام مقدسۀ اسلام ـ بخصوص قوانین تشکیلاتی و اجتماعی و اقتصادی آن ـ توجه کنند، و با تبلیغات گوناگون وانمود نموده اند که اسلام جز احکام عبادی مطلبی ندارد؛ در صورتی که قواعد سیاسی و اجتماعی آن بیشتر از مطالب عبادی آن است.اینجانب اکنون روزهای آخر عمر را می گذرانم و امید دارم که خداوند تعالی به شماطبقۀ تحصیلکرده توفیق دهدکه در راه مقاصد اسلامی که یکی از آن قطع ایادی ظالمه و برانداختن ریشۀ استبداد و استعمار است کوشش کنید، و قوانین آسمانی اسلام را که برای تمام شئون زندگی از مبدأ وحی نازل شده است و عملی تر و سودمندتر از تمام فریضه ها است مطالعه کنید، و تحت تأثیر تبلیغات مغرضانۀ اجانب واقع نشوید.(9)

*  *  * اعتراض جوانان به همکاری با اسرائیل

شما از خوابهایی که برای این کشورها دیده اند اطلاع ندارید. اینجانب کراراً خطر دولت اسرائیل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفی کنند و از معاملات با آنها احتراز جویند. اکنون راه را برای مصیبت بزرگتری باز کرده اند و ملت را به اسارت سرمایه داران می خواهند درآورند. بر رجال دینی و سیاسی و جوانان مدارس دینی و دانشگاه و بر همۀ طبقات لازم است که قبل از اجرا شدن این واقعه و نتایج مرگبار آن اعتراض کنند؛ به دنیا برسانند که این قراردادها مخالف رأی ملت است.(10)

*  *  * لزوم بیداری غربزده ها

شما نسل جوان موظف هستید غربزده ها را از خواب بیدار کنید، و فجایع حکومتهای ضد انسانی آنها و عمال آنها را برملا نمایید و طرز حکومت اسلام را که مع الأسف بسیار عمر کوتاهی داشت و در همان چند صباح، راه و روش اسلام را در ولایت و والی روشن کرد به جوامع عموماً و به فرزندان اسلام خصوصاً گوشزد کنید و صفوف خود را فشرده تر نمایید.(11)

*  *  * شناساندن اسلام به جوامع

شما جوانان تحصیلکرده در هر جا هستید وظایف خطیری دارید: وظیفۀ دفاع از اسلام که به عهدۀ هر فرد مُسْلم است؛ وظیفۀ دفاع از میهن و استقلال آن که از وظایف حتمیۀ اسلامی است؛ وظیفۀ شناساندن اسلام بزرگ به جوامع بشری، چه از ناحیۀ طرز حکومت و بسط عدالت آن و چه از ناحیۀ رفتار والی مسلمین با ملت، و چه از کیفیت معاملۀ والی با بیت المال مسلمین. شماها باید معرفی کنید اسلام را تا رژیمها و حکومتها بفهمند معنی حکومت و پاسداری از ملت را؛ تا جوامع بشری بدانند اسلام چه نحو حکومتی می خواهد؛ تا افکار غلطی که به واسطۀ عمال استعمار به جوانهای ما تحمیل شده است تغییر کند. بکوشید و خود به احکام اسلام عمل کنید و دیگران را وادار به عمل کنید، و پرده های ضخیمی که کجروان بر چهرۀ نورانی اسلام افکنده اند برطرف کنید.(12)

*  *  * آگاهی ملتها از حکومت اسلامی

باید کوشش کنید تا طرز حکومت اسلام و رفتار حکام اسلامی را با ملتهای مسلمان به اطلاع دنیا برسانید تا زمینه فراهم شود که حکومت عدل و انصاف به جای این حکومتهای استعمارزده که اساس آن بر ظلم و چپاولی است، برقرار شود. اگر قشرهای جوان از هر طبقه که هستند ماهیت حکومت اسلام را که با کمال تأسف جز چند سالی در زمان پیغمبر اسلام ـ صلی اللّه  علیه و آله ـ و در حکومت بسیار کوتاه امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ جریان نداشت، بفهمند، اساس حکومتهای ظالمانۀ استعماری و مکتبهای منحرف کمونیستی و غیره، خود به خود برچیده می شود.(13)

*  *  * حضور نسل جوان در مساجد

اینک بر مسلمین غیور و خصوص نسل جوان روشنفکر است که با کمال جدیت از این نغمۀ ناموزون خانمانسوز[3] اظهار تنفر کنند، و مساجد و محافل دینی را هرچه بیشتر گرم کنند، و علاقۀ خود را به اسلام و علمای اعلام و وعاظ و خطبای محترم ـ دامت برکاتهم ـ بیش از پیش ابراز نمایند، و با این اظهار علاقه مشتی محکم به دهان عمال استعمار ـ خذلهم اللّه  ـ بکوبند.(14)

*  *  * امیدواری به مجاهدات جوانان

مجاهدات و کوشش های خستگی ناپذیر شما جوانان روشن ضمیر مسلمان در راه درک صحیح اسلام و شناسایی حقیقت قرآن کریم، موجب امیدواری و خرسندی مسلمانان بیدار است. اینجانب، با قدردانی از روح اسلامی و حقیقت جویی شما جوانان غیور باایمان، لازم است متذکر شوم که در پیمودن این راه مقدس، بسی با مشکلات و خطرات مواجه هستید و دستهای مرموز دشمنان اسلام از هر طرف جهت بازداشتن شما از نیل به مقصد کوشش خواهند کرد. عوامل و ایادی استعمار که می دانند با آشنایی ملتها بخصوص نسل جوان تحصیلکرده به اصول مقدسه اسلام، سقوط و نابودی استعمارگران و قطع دست آنان از منافع ملتها و کشورهای استعمار شده قطعی خواهد بود، به کارشکنی پرداخته و می کوشند که با سمپاشیها و مشوب ساختن اذهان و افکار جوانان، از جلوه گر شدن چهره تابناک اسلام جلوگیری نمایند و با عناوین فریبنده و مکتبهای رنگارنگ، جوانان ما را منحرف سازند. بر شما جوانان مسلمان لازم است که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره، اصالتهای اسلامی را در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همۀ مکاتب دیگر جدا می سازد فراموش نکنید. مبادا قرآن مقدس و آیین نجاتبخش اسلام را با مکتبهای غلط و منحرف کننده ای که از فکر بشر تراوش کرده است خلط نمایید...

     بر شما جوانان ارزندۀ اسلام ـ که مایۀ امید مسلمین هستید ـ لازم می باشد که ملتها را آگاه سازید و نقشه های شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نمایید، در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید، تعالیم مقدسۀ قرآن را بیاموزید و به کار بندید، با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمانهای بزرگ اسلام بکوشید. برای پیاده کردن طرح حکومت اسلامی و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری به خرج دهید. مهذب و مجهز شوید؛ متحد و متشکل شده و صفوف خود را فشرده تر سازید؛ هرچه بیشتر همفکر و انسان فداکار بسازید. از برملا کردن نقشه های دستگاه جبار ایران علیه اسلام و مسلمین غفلت نورزید. صدای برادران رنجدیده و مسلمان ایران را به دنیا برسانید و با آنان همدردی کنید. به وحشیگریها، آدمکشیها، قانون شکنیها و دیگر جنایاتی که پیوسته در ایران جریان دارد اعتراض نمایید. باشد که به یاری خداوند، موجبات استقلال و آزادی ملت اسلام و دفع ظلم دستگاههای جبار و نوکران استعمار فراهم آید، و خطراتی که امروز متوجه اسلام و مسلمین می باشد برطرف گردد.(15)

*  *  * معرفی اسلام واقعی

اینجانب در این تبعیدگاه ثانوی[4] چشم امیدم به جوانان روحانی و دانشگاهی مسلمان بوده و انتظار دارم که با تهذیب نفس و اخلاص، مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنه داری را در زمینۀ شناخت احکام اسلام و مبانی نورانی قرآن آغاز نمایند؛ اسلام واقعی را بشناسند و بشناسانند. ملت اسلام را بیدار و آگاه ساخته، تباین اسلامِ پیغمبر خدا و اولیای او را از اسلام ساختگیِ امثال معاویه و حکومتهای غاصب و جائر دولتهای دست نشاندۀ استعمار ـ که از تلویزیونها، رادیوها و وزارتخانه ها به خورد مردم می دهند ـ به آنان برسانند؛ و به دنیا بفهمانند این اسلامی که دولتهای دست نشانده از آن دم می زنند، و کنفرانس به اصطلاح وحدت اسلامی تشکیل می دهند، اسلامِ ساخته و پرداختۀ سلاطین اموی و عباسی می باشد که در برابر قرآن و آیین مقدس پیامبر بزرگ اسلام درست شده است؛ و لذا می بینیم که استعمارگران و همانها که قرآن را بالای دست بلند می کردند و اظهار می داشتند که تا این قرآن در میان مسلمین حکمفرماست ما نمی توانیم بر آنان دست یابیم[5]، اکنون از چنین اسلام و اتحاد اسلامی پشتیبانی می کنند تا ملت اسلام را منحرف سازند؛ تا قرآن کریم را مهجور نمایند، تا دین خدا را از بین ببرند. تا راه را برای پیشبرد اغراض شوم و مقاصد استعماری خود هموار سازند.(16)

*  *  * استفاده از نیروی عظیم جوانی

به دوستان عزیزم، طبقۀ جوان روحانی، دانشگاهی، بازاری،  دهقان و سایر طبقات پس از ابلاغ سلام تذکر دهید نیروهایی که خداوند تعالی به شما عطا فرموده در راه رضای او صرف کنید. شما اکنون دارای نیروی عظیم جوانی هستید؛ نیرویی که می توانید اسلام و میهن خود را به اوج عظمت و سرفرازی رسانید و دست جنایتکاران را از ممالک اسلام و کشور خود قطع کنید؛ نیرویی که اگر در راه حق صرف شود ابدیت دارد و به قدرت لایزال می پیوندد و اگر در بیهوده و شهوات هدر رود، دراین عالمْ ذلت وبردگی و درآن عالمْ عقوبت وشرمساری ببارآورد. بیدار شوید و خفتگان را بیدار کنید! زنده شوید و مردگان را حیات بخشید و در تحت پرچم توحید برای در هم پیچیدن دفتر استعمار سرخ و سیاه و خودفروختگان بی ارزش فداکاری کنید! این نفتخواران بی شرف و عمال بی حیثیت آنها را از کشورهای اسلامی بیرون ریزید همانند زباله ها. از جشنهای پایان ناپذیر آنها که در حقیقت چراغهایی است که در گورستان می افروزند دوری نمایید. امید است شما عزیزان من جشن مرگ استعمار و عمال آن را بزودی بگیرید؛ اگر ما پیران نبینیم شما جوانها ببینید.(17)

*  *  * سلام بر جوانان

سلام من بر مقتولین و مصدومین 15 خرداد! سلام من بر مصدومین و مظلومین هفده خرداد[6]! سلام من بر طبقات اهل علم و خطبای محترم! سلام من بر جوانان غیرتمند دانشگاههای ایران! سلام من بر مؤمنین و مسلمین سراسر کشور که با عدم شرکت در حزب تحمیلی[7] و انتخابات غیرقانونی مشت محکم بر دهان یاوه سرایان زدند و وفاداری خود را به اسلام و مسلمین ثابت کردند! سلام من بر زندانیانی که در راه هدف مقدس اسلام در زیر شکنجه به سر می برند! سلام من بر جوانان و دانشجویان غیرتمند ایرانی خارج کشور که با کوشش ارزندۀ خود، به اسلام و برادران مُسْلِم خود خدمت می کنند و فجایع استعمار و عمال آن را برملا می کنند.(18)

*  *  * نسل جوان

توفیق و تأیید شما جوانان غیور و سایر دانشجویان و روشن بینان که در راه اهداف مقدسۀ اسلام ـ که در رأس آن بسط عدالت اجتماعی و رفع بیدادگریها و بی فرهنگیهاست ـ کوشش می کنید، از خداوند تعالی خواستارم... نقطۀ روشنی که در این آخر عمر برای من امیدبخش است، همین آگاهی و بیداری نسل جوان و نهضت روشنفکران است که با سرعت در حال رشد است؛ و با خواست خداوند تعالی به نتیجۀ قطعی که قطع ایادی اجانب و بسط عدالت اسلامی است خواهد رسید. شما جوانان پاکدل موظف هستید، با هر وسیلۀ ممکنه، ملت را هرچه بیشتر آگاه کنید و از نیرنگهای گوناگون دستگاه پرده بردارید و اسلام عدالت پرور را به دنیا معرفی کنید. از خداوند تعالی توفیق همه را در این امر خواستارم.(19)

*  *  * رو آوردن به مکتب مترقی اسلام

اکنون بر شما جوانان روشنفکر و دانشمند است که از اوضاع عبرت بگیرید و بر اجتماع خود افزایش دهید و از مخالفتهای بی اساس احتراز کنید، و مکتبهای بی اساس دیگران را کنار گذاشته، به مکتب مترقی اسلام روآورید، و در راه حق و محو باطل دست به دست هم دهید، و مردم را از اهداف پاک اسلام با خبر کنید، و از جنایات و خیانات عمال اجانب پرده بردارید؛ و از خداوند متعال استمداد کنید، «اِنَّهُ وَلِیُّ التَّوْفیق».(20)

*  *  * نوید پیروزی به جوانان

اینجانب در این نفسهای آخر عمر امیدم به طبقۀ جوان عموماً و دانشجویان خارج و داخل اعم از روحانی و غیره می باشد. امید است دانشمندان و متفکران روشن ضمیر مزایای مکتب نجات بخش اسلام که کفیل سعادت همه جانبۀ بشر و هادی سُبُل خیر در دنیا و آخرت و حافظ استقلال و آزادی ملتها و مربی نفوس و مکمل نقیصه های نفسانی و روحانی و راهنمای زندگی انسانی است، برای عموم بیان کنند. مطمئن باشند با عرضۀ اسلام به آنطور که هست و اصلاح ابهامها و کجرویها و انحرافها که به دست بدخواهان انجام یافته، نفوس سالم بشر که از فطرت اللّه  منحرف نشده و دستخوش اغراض باطله و هوسهای حیوانی نگردیده، یکسره به آن روی آورند و از برکات و انوار آن بهره مند شوند. من به جوانان عزیز نوید پیروزی و نجات از دست دشمنان انسانیت و عمال سرسپردۀ آنها می دهم.

    طبقۀ جوان روشن بین در خارج و داخل روابط خود را محکم و در زیر پرچم اسلام که تنها پرچم توحید است یکدل و یکصدا از حق انسانیت و انسانها دفاع کنند تا به خواست خداوند متعال دست اجانب از کشورهای اسلامی قطع شود. و باید با کمال هوشیاری از عناصر مرموزی که در صدد تفرقه بین انجمنهای اسلامی هستند و مطمئناً از عمال اجانب هستند احتراز کنند و آنها را از جمع خود طرد نمایند. وَاعتَصمُوا بِحَبلِ اللّه  جَمیعاً وَ لاٰ تَفَرَّقُوا[8].(21)

*  *  * وظیفه طبقه روشنفکر و جوان

اکنون وظیفۀ شما طبقۀ روشنفکر و جوان، و سایر طبقات ملت از هر نوع و در هر شغل آن است که کوشش کنید که مذهب نقشی پیدا کند. با وحدت کلمه و کنار گذاشتن اختلافات موسمی و مبارزات منفی، و در موقعش مثبت، می توان مذهب را صاحب نقش کرد و مشتی محکم به دهان یاوه سرایان زد.(22)

*  *  * فداکاری جوانان در راه حق

آن روز که به اسم انقلاب سفید که خونین ترین انقلاب بود، بازار برای اربابان خود درست کردند و کشاورزی کشور را به دست فنا سپردند؛ آن روز که همۀ فجایع ضد مذهبی و ملی را مرتکب شدند، یک نفر از اینها[9] نفس نکشید و جوانان روحانی و دانشگاهی با پشتیبانی ملت از کشاورز و کارگر تا بازاری جان خود را به کف گرفته از حق دفاع کردند. اکنون که احتمال استفاده است، یا از شاه به پاداش انحراف اذهان از او و توجه دادن جنایات را به دولت، یا از ملت به احتمال تغییر رژیم، قلمها را به دست گرفته و به طور محدود و ریاکارانه مطالبی نوشته اند.(23)

*  *  * شهادت جوانان برومند

ملتی که با دادن بهترین جوانان برومند خود با سرافرازی به مخالفت و تنفر از دستگاه جبار ادامه می دهد پیروز است. ملتی که حتی بانوان محترمه اش با تظاهرات محجوبانه بیزاری خود را از رژیم شاه اعلام می کنند، پیروز است. ملتی که مادران و خواهران شیردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش می کند که در صف شهدا هستند، پیروز است. ملتی که جوانان و دانشجویان داخل و خارج کشورش مجال تفکر را از شاه و اربابانش سلب کرده، پیروز است. ملتی که با همۀ تشبثات شاه و دار و دسته اش در امریکا با تظاهرات پرشور و رعدآسای جوانان رشیدش در مقابل کارتر و شاه، کاخ سفید را به لرزه در آورده و تنفر خود را نثار آنها کرده، پیروز است.(24)

*  *  * حفظ وحدت جوانان

از روحانیون عظیم الشأن تا خطبای ارجمند، از جوانان محترم حوزه های علمیه تا دانشجویان دانشگاهها، از بازاریان محترم تا کارگران و دهقانان و جناحها و طبقات محترم داخل و خارج کشور ـ ایدهم اللّه  تعالی ـ و از همه صمیمانه و با عرض تشکر خواستارم که پیوستگی و وحدت کلمۀ خود را حفظ و از مناقشات تفرقه انداز احتراز نمایند، و با صدای واحد و ندای همگانی در راه استقلال کشور و قطع ایادی اجانب و عمال وابستۀ آنها کوشش کنند، و با اتکا به خدای متعال و احکام عدالتپرور اسلام همدست و همداستان شوند.(25)

*  *  * پیوند جوانان دانشگاهها

باید جوانان غیور اسلامی ما بدانند که تا دست اتحاد به هم ندهند و هدف خود را اسلام که تنها مکتب نجات بخش بشر است و یگانه کفیل آزادی و استقلال ملتهای مستضعف است، قرار ندهند، امید پیروزی را نباید داشته باشند... لازم است شما جوانان دانشگاههای قدیم و جدید به هم پیوسته و با سایر طبقات ملت پیوند اخوت اسلامی برقرار کنید. وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه  جَمیعاً وَلاٰ تَفَرَّقُوا؛ این است دستور محکم نجات بخش قرآن کریم که باید نصب عین خود قرار دهیم و از تفرقه و تشتت، که جز شکست در مقابل طاغوت نتیجه ای ندارد، پرهیز نموده از خداوند تعالی نجات ملت را بخواهیم.(26)

*  *  * اسلام سرلوحه هدف جوانان

اکنون بر شما جوانان روشنفکر و بر تمام طبقات ملت است که:

1 ـ سرلوحۀ هدفتان اسلام و احکام عدالتپرور آن باشد؛ و ناچار بدون حکومت اسلامی عدالتخواه، رسیدن به این هدف محال است. تولاّ و تبرّا دو اصل اساسی اسلام است: باید با حکومت عدلْ موافق و به حاکم عادل دل ببندید؛ و از رژیم غیراسلام و غیر اسلامی که در رأس آن رژیم منحط پهلوی است تبرّا کنید؛ و با کمال صراحت مخالفت خود را اظهار و در سرنگون کردن آن کوشا باشید و در غیر این صورت روی استقلال و آزادی را نمی بینید.

2 ـ باید قشرهای غیراسلامی را که عقیده و عملشان برخلاف اسلام است و دارای گرایش به مکتبهای دیگرند، هر نوع از آن باشد، به مکتب مترقی عدالتپرور اسلام دعوت کنید و در صورت نپذیرفتن، از آنها هر نوع که باشد و هر شخصیت که هست تبرّا یا لااقل احتراز کنید. و باید جوانان ما بدانند تا معنویت و عقیده به توحید و معاد در کسی نباشد، محال است از خود بگذرد و در فکر امت باشد. و باید بدانند که تبلیغات دامنه دار کمونیسم بین المللی همانند تبلیغات پر سروصدای امپریالیسم جهانی جز برای اغفال و استثمار توده های مستضعف نیست. باید این بوقهای استثماری شکسته شود.(27)

*  *  * پرهیز از منحرفین

باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمۀ قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همۀ ابعادش باشید. و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام کنید؛ و اگر مؤثر نشد از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز کنید.(28)

*  *  * نجات گمراهان

لازم است پایگاههای اسلامی برای معرفی اسلام و نشر حقایق نجات بخشش در هر نقطه ای از جهان که امکان است برقرار باشد، و در تحت یک سازمان هماهنگ برای نشر عدالت و قطع ایادی ستمکاران و چپاولچیان مشغول فعالیت شوند. لازم است جوانان کم تجربۀ گول خوردۀ ما را با آشکار کردن انحراف سایر مکاتیب و آشنا نمودن با نظام اسلامی نجات دهید. و مَن اَحیاها فَکَأَنَّما اَحیا النّاسَ جَمیعاً.[10](29)

*  *  * احترام جوانان به روحانیون

لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند. خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهل بیت وحی، سفارش آنها را به ملت فرموده اند. روحانیت قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایه های اسلام فرو می ریزد و قدرت جبار دشمن، بی معارض می شود... به رغم اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیدۀ احترام نگریست. چنانچه روحانیون محترم باید به طبقۀ جوان روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور اسلامی است و به همین جهت مورد حملۀ عمال اجانب است، احترام گذاشته آنها را چون فرزندانی عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگ که مقدرات ـ خواه ناخواه ـ در دست آنها خواهد افتاد، از دست ندهند؛ و از تبلیغات سوئی که بر ضد آنها در این چند صد سال شده و آنها را در نظر بعضی طور دیگر جلوه داده اند تا از تفرقه استفادۀ هر چه بیشتر برند، احتراز کنند. و کسانی را که جهلاً یا از سوءنیت موجب دور نگه داشتن این طبقۀ مؤثر است از روحانیت، از خود برانند و به آنها اجازۀ ایجاد تفرقه ندهند و مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی به دست می آید و با جدایی روی آن را نخواهند دید.(30)

*  *  * اثرات تربیت اسلامی جوانان

این جوانهایی که از ما حبس رفتند، تبعید شدند، الآن هم تبعید هستند، اینها بعد از اینکه یک دوره تبعیدشان را، حبسشان را تمام کردند و آمدند دوباره به قم، باز همان مصایب را شروع کردند و همان تبلیغات را شروع کردند؛ و باز رفتند به تبعیدگاه. اگر ده دفعۀ دیگر هم برشان گردانند، همانند؛ برای اینکه اینها تربیت شدند، تربیت اسلامی شدند.(31)

*  *  * شجاعت جوانان غیرتمند

ما از این جنایات پی در پی و کشتار وحشیانه ناراحت و در عین حال امید داریم. ناراحتی برای آنکه جوانان رشید روحانی و دانشگاهی و بازاری و سایر طبقات را که امید برای آتیۀ کشور هستند از دست داده ایم و می دهیم؛ و امیدواریم؛ چون می بینیم این جنایات شاهانه و این کشتار وحشیانه نتوانست و نمی تواند نهضت این ملت بیدار بپاخاسته را به سستی گرایاند؛ هر چه جنایت و قتل افزایش یافت ملت در ارادۀ آهنین خود قویتر و مستحکم تر شد... ما کشته دادیم و رنج بردیم لکن هر قطره خون آنها خونهایی را در رگ جوانان غیرتمند ما به جوش آورد و آتشی در دل آنها روشن کرد که به خواست خداوند تعالی خاموش نشود مگر پس از سوزاندن درخت جهنمی استعمار و به آتش کشیدن عمال روسیاه آن.(32)

*  *  * آگاهی دادن به ارتشیها

باید تمام جناحهای اسلامی از علمای اعلام و خطبای محترم و طلاب و دانشجویان و جوانان، فرزندان عزیزم و بازرگانان محترم و کارگران و دهقانان شریف و بیدار و تمام جبهه ها و احزاب سیاسی، یکدل و یک جهت در آگاهی درجه داران ارتش و ژاندارمری و شهربانی کوشش کنند، و برای سرنگونی این جانیِ بالذات آنان را به تشریک مساعی دعوت نمایند، و ملت را از شرّ این ستمگر نجات دهند؛ و مجال ندهند بیش از این زن و مرد، بزرگ و کوچک، پیر و جوان و کودک ما را به خاک و خون بکشد و اسلام را فدای شهوات خود کند.(33)

*  *  * مژده پیروزی

من با تأیید خداوند متعال و تمسک به مکتب پر افتخار قرآن، به شما فرزندان عزیز اسلام مژدۀ پیروزی نهایی می دهم؛ به شرط اینکه نهضت بزرگ اسلامی و ملی ادامه یابد و پیوند بین شما جوانان برومند اسلام ناگسستنی باشد؛ و به شرط آگاهی از حیله های استعمارگران راست و چپ و جنود ابلیسی آنان و مهره هایی به اسم شاه و دولت و وزیر و وکیل که به جان ملت مستضعف افتاده اند و خون آنان را می مکند.(34)

*  *  * قیام جوانان ارتشی

شما ای طبقۀ جوان ارتش، بپاخیزید و کشور خود را از زبونی و ذلت نجات دهید، و دست غارتگران را کوتاه کنید، و شرف و عزت را برای خود به یادگار بگذارید، و سعادت دو دنیا را بیمه کنید.(35)

*  *  * احترام جوانان به مراجع

لازم است از طبقۀ جوان تقاضا کنم که نسبت به ساحت محترم مراجع و روحانیون، احترامات لایقه را مراعات نمایند. جوانان عزیز آگاهند که در این وقت حساس که نهضت اسلامی به نتیجه نزدیک می شود، هیچ امری از اختلاف کلمه خطرناکتر نیست، و در شکوفایی نهضت، هیچ چیز مؤثرتر از حفظ وحدت کلمه و ابقای صفوف مبارزه نخواهد بود.(36)

*  *  * اتحاد جوانان و مردم

امروز با دست خدای تبارک و تعالی با ارادۀ حق تعالی، ایران تمام جناحهایش با هم پیوند کرده اند: جناحهای سیاسی، جناحهای عرض کنم؛ روحانی، بازاری، بچه های دبستانی تا جوانهای دانشگاهی و دبیرستانی؛ همه با هم راه افتاده اند و قیام کرده اند، و همه هم یک مطلب را می خواهند. یک همچو قیامی سابقه ندارد در تاریخ که تمام قشرها رو به یک جهت باشند.(37)

*  *  * قیام جوانان کُرد

ما از همت بزرگ فرزندان کُردِ اسلام و از جوانان برومند آزادیخواه و استقلال طلب آن سامان تشکر و تقدیر می کنیم. ما و شما در صف واحد در مقابل طاغوت به پا خاسته و از کیان اسلام و کشور بزرگ اسلامی دفاع می کنیم، و با ایثار خون جوانان عزیز، درخت رشد ملت را آبیاری می نماییم.(38)

*  *  * پیام به افسران جوان ارتش

برای افسران جوان پیام فرستادم که به صف ملت بپیوندند که ما آنان را از یوغ مستشاران نظامی نجات داده و با آغوش باز پذیرایی می نماییم. افسران محترم جوان از مقابلۀ خصمانه با برادران و خواهران خود جداً احتراز کنند و با آنان در صف واحد که خواست اسلام است درآیند.(39)

*  *  * جوانان و حفظ نظم

بر جوانان غیور در سراسر کشور لازم است، برای حفظ نظم، با آن دسته از قوای انتظامی که اکنون به آغوش ملت بازگشته اند با تمام نیرو همکاری کنند و با کمال قدرت و جدیت نگذارند که بدخواهان و منحرفین آشوب و ناامنی ایجاد نمایند.(40) 

  1. ولایت فقیه، ص 11ـ12
  2. جهاد اکبر، ص62
  3. 4/8/43، سخنرانی در جمع مردم، صحیفه امام، ج1، ص412
  4. 4/8/43، سخنرانی در جمع مردم، همان،  ج1، ص413
  5. 1344ه . ش، نامه تشکر به دانشجویان مسلمان، همان، ج2، ص44
  6. 1346ه . ش، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ج2، ص142
  7. 1346ه . ش، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ج2، ص142ـ143
  8. 28/8/48، نامه به آقای محمدرضا حکیمی، همان، ج2، ص253ـ254
  9. 11/10/48، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان فارسی زبان در اروپا، همان، ج2، ص255
  10. 20/4/49 ، نامه به فضلا و محصلین حوزه های علمیه، همان، ج2، ص278
  11. 27/4/49 ، نامه به انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا، همان، ج2، ص282ـ283
  12. مرداد 1349، نامه به دانشجویان فارسی زبان در امریکا و کانادا، همان، ج2، ص288
  13. 28/2/50، نامه به آقای صادق طباطبایی، همان، ج2، ص346
  14. 21/8/50، پیام به ملت ایران، همان، ج2، ص398
  15. 17/5/51، پیام به دانشجویان مسلمان مقیم خارج، همان، ج2، ص437ـ439
  16. 24/12/51، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان مقیم خارج، همان، ج2، ص487
  17. 5/1/52، پیام به اقشار مردم، همان، ج2، ص491
  18. 20/4/54، پیام به ملت ایران، همان، ج3، ص101ـ102
  19. 2/7/54، پیام به اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا، همان، ج3، ص113ـ114
  20. 4/7/55، پیام به عموم مسلمین و دانشجویان، همان، ج3، ص172
  21. مرداد 1356، نامه به آقای ابراهیم یزدی، همان، ج3، ص207ـ208
  22. 4/5/56، پیام به اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ج3، ص212
  23. 25/8/56، پیام تشکر به دانشجویان، همان، ج3، ص267
  24. 2/11/56، پیام به ملت ایران، همان، ج3، ص316
  25. 2/11/56، پیام به ملت ایران، همان، ج3، ص317
  26. 15/11/56، پیام به دانشجویان ایرانی مقیم هند، همان، ج3، ص318ـ319
  27. 24/11/56، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ج3، ص322
  28. 24/11/56، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ج3، ص323
  29. 24/11/56، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ج3، ص324
  30. 24/11/56، پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ج3، ص325ـ326
  31. 29/11/56، سخنرانی در جمع روحانیون، همان، ج3، ص341
  32. 4/1/57، پیام به ملت ایران، همان، ج3، ص359ـ360
  33. 22/5/57، پیام به ملت ایران، همان، ج3، ص442
  34. 16/7/57، پیام به ملت ایران، همان، ج3، ص483
  35. 16/7/57، پیام به ملت ایران، همان، ج3، ص487
  36. 25/7/57، پیام به علما، همان، ج4، ص42
  37. 28/7/57، سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج، همان، ج4، ص61ـ62
  38. 14/8/57، پیام به مردم کردستان، همان، ج4، ص311
  39. 21/9/57، پیام به ملت ایران، همان، ج5، ص222
  40. 27/10/57، پیام تبریک به ملت ایران، همان، ج5، ص486
منبع: جوانان از دیدگاه امام خمینی(س)، تبیان، آثار موضوعی، دفتر شانزدهم،  ص103- 124

[1] اشاره به تصویب لایحۀ کاپیتولاسیون است. [2] «و کسانی که در راه ما جهاد کردند حتماً آنان را به راههای خودمان هدایت می‏ کنیم»؛ (عنکبوت/69). [3] تشکیل سپاه دین توسط رژیم شاهنشاهی. [4] اشاره به شهر نجف اشرف که حضرت امام به مدت 14 سال در آنجا به حالت تبعید به سر می‏ بردند. [5] اشاره به نخست ‏وزیر اسبق انگلستان گلادستون که در مجلس انگلستان قرآن را روی دست بلند کرد و گفت: تا این کتاب در میان مسلمین است، ما نمی ‏توانیم کاری از پیش ببریم. [6] اشاره به فاجعۀ هفده خرداد 1354 که رژیم عده‏ای را در شهر مقدس قم به قتل رساند. [7] اشاره به حزب رستاخیز. [8] «به ریسمان الهی چنگ زده و متفرق نشوید»؛ (آل عمران/103). [9] اشاره به افراد فرصت ‏طلب که به اسم آزادیخواهی و وطن خواهی درصدد معرفی خود به ملت بودند. [10] «و کسی که انسانی را زنده کند، گویا همۀ انسانها را زنده کرده است»؛ (مائده/32).

. انتهای پیام /*