عشق و شور، طراوت و پاکی، شجاعت و سرسختی، استقلال ‏طلبی و عدالتخواهی، ایثار و از خودگذشتگی، استعداد و توانایی و... از جمله ویژگیهایی هستند که سراسر وجود هر جوانی مالامال از آنهاست. در دوران جوانی روح عرفان، اخلاق و معنویت متجلی شده و جوانان آماده پذیرش فضیلتها و ارزشهای الهی می ‏شوند و زمینه‏ های کمال‏ طلبی در آنان بروز می ‏کند.

کنکاش در تاریخ ملل مختلف و از جمله جریانات حاکم بر ایران در یکصد سال گذشته بیانگر نقش ‏آفرینی جوانان در حوادث مختلف می باشد.

 از آغاز انقلاب مشروطیت تا به امروز، کشور ما آبستن تحولات و وقایع مختلفی بوده است. در این میان سالهای سیاه ستم ‏شاهی پس از 15 خرداد سال 42 و روند سریع شکل‏گیری انقلاب اسلامی از ویژگی خاص به خود برخوردار است. نگاه ژرف و بصیرت الهی سکاندار اصلی انقلاب حضرت امام (س) دست مایه‏ ای بود برای آنکه در راستای توجه به تمامی اقشار درگیر در امر مبارزه، عنایت ویژه نسبت به جوانان مورد غفلت قرار نگیرد. تأمل و تدبر در پیامها، اعلامیه‏ ها و سخنرانیهای امام عزیز در طول سالهای قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان از این نکته مهم دارد که چگونه ایشان از سرآگاهی جان و روان نسل جوان جامعه را مورد خطاب قرار داده و آنان را ‏مرحله‏ به‏ مرحله به سوی قله‏ های شرف و انسانیت رهنمون ساخت و از این رهگذر پیروزی و تداوم انقلاب را در میان امواج سهمگین ابتلائات تضمین نمود.

 درک و شناخت درست حضرت امام (س) از مراتب و کمالات انسان و نیازهای واقعی جوانان، سبب توجه و تذکر نکات مورد لزوم به نوجوانان و جوانان جامعه شد. به عنوان مثال در دهۀ پنجاه که اقدامات ضداخلاقی و معارض با ارزشهای اسلامی از سوی نظام طاغوتی به اوج خود رسیده بود، امام امت همراه با معرفی ماهیت پلید رژیم شاه، جوانان را نسبت به فعالیتهای تخریبی و انحرافی آنان آگاه و هوشیار می ‏ساخت. ایشان می فرمایند:

"جوانی که باید اگر یک جا یک صحبتی شد که می‏خواهد به حیثیت کشورش، به حیثیت ملتش، به حیثیت اسلامی بر بخورد باید پا شود برود سراغ آن کار، همچنانش بکنند که از پای این منقل نتواند حرکت کند. و از پای آن پیاله هم نتواند حرکت کند. اینها آقا، نقشه است. اینها قضیه‏ ای نیست که همین جوری شده است و ما خیال کنیم که خوب جوانها جوان‏اند و فلان."( صحیفه امام, ج‏11، ص 430)

همچنین حساسیت بسیار نسبت به رشد جنبه‏ های روحی و معنوی در میان جوانان سبب شد که در سالهای نخست پیروزی انقلاب تحول چشمگیری در قشر جوان جامعه بوجود آمد؛ و خیل عظیمی از خداجویان رهیده از ارزشهای پست و حیوانی راه سعادت خود را در تزکیه نفس و سلوک الی اللّه‏ جستجو کردند.

"من از این تحولی که در شما جوانان حاصل شده است امیدوارم و شما را پیروز می ‏بینم. این تحول انسانی، این تحول اسلامی، من شما را مثل سربازهای صدر اسلام می‏بینم. من به این چهره‏ های نورانی علاقه دارم. من درود می‏ فرستم به این چهره‏ های نورانی و اسلامی که برای خدمت به اسلام مهیّا هستند."( صحیفه امام؛ ج‏9، ص421)

نفس مسیحایی امام، عاشقان و دلدادگانی را در میان جوانان پرورش داد، که بسیاری از اهل ریاضت و سیر و سلوک به حال آنان غبطه می ‏خوردند. همو که همواره تنبه نفس را لازم می داند و می فرماید:

"هان ای عزیز، از خواب بیدار شو. از غفلت تنبه پیدا کن و دامن همت به کمر زن، و تا وقت است فرصت را غنیمت بشمار، و تا عمر باقی است و قوای تو در تحت تصرف تو است و جوانی برقرار است و اخلاق فاسده بر تو غالب نشده و ملکات رذیله‏ بر تو چیره نگردیده، چاره‏ای کن و دوایی برای رفع اخلاق فاسده و قبیحه پیدا کن و راهی برای اطفاء نائره شهوت و غضب پیدا نما."( شرح چهل حدیث، ص 25)   

نسل جوان جامعه نیز گمشده و الگوی برین خویش را در وجود نازنین امام یافتند و با لبیک گویی به فرامینش در مقابل همه توطئه ها علیه نظام ایستادند و امام در آخرین پیامش درباره این قشر جامعه می فرمایند:

"من وصیت دلسوزانه و خادمانه می‏ کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه‏ ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیما ها و دیگر چیز ها که گمان نمی ‏رفت متخصصین ایران قادر به راه انداختن کارخانه ‏ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می‏ توانیم....

و از جوانان، دختران و پسران، می‏خواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، و لو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بی‏بند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی‏وطن به شما عرضه می‏ شود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی‏ کنند؛ و می‏ خواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند."( صحیفه امام؛ ج‏9، ص421)

. انتهای پیام /*