استفاده از مشروبات الکلی برای مداوای بیمار در صورتی که تنها راه حل باشد، چه حکمی دارد؟
مداوا کردن به وسیله هر حرامی در صورتی که علاج مریضی منحصر به آن باشد جایز است.(ترجمه تحریر الوسیله، ج2، ص176، م34)
حضرت امام در رابطه با حرمت شرابخواری می فرمایند:
شراب به ضرورت دین حرام است به طورى که کسى که آن را حلال مىداند با توجه به لوازم آن که تکذیب پیغمبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم «والعیاذ باللّه» مىباشد، در زمره کفّار است و تحقیقاً در اخبار، در ترک آن تشدیدى عظیم و در ارتکاب آن تهدیدى سخت، وارد شده است.
و از امام صادق علیهالسلام است: «شراب، مادر خباثتها و سرآمد هر شرّى است و ساعتى بر خورنده شراب مىآید که عقلش سلب مىشود و در نتیجه پروردگارش را نمىشناسد و مرتکب معاصی مىشود و هتک حرمت مىنماید و قطع رحم مىکند و هیچ فحشایى نیست مگر آنکه آن را انجام مىدهد».
و به تحقیق وارد شده است: «حضرت رسول صلىاللهعلیهوآلهوسلم در شراب ده نفر را لعنت نموده اتد: غرس کننده آن و نگهبان آن و گیرنده آن و خورنده آن و ساقى آن و حمل کننده آن و کسى که به سوى او حمل مىشود و فروشنده آن و خریدار آن و خورنده پول آن».
بلکه در بعضى از اخبار تصریح شده است که آن بزرگترین کبیرهها است. و در اخبار زیادى آمده است که «مدمن شراب» مانند بتپرست است. و بعضى از اخبار «مدمن» را تفسیر نموده که او، آن کسى نیست که هر روز شراب مىخورد، بلکه کسى است که خود را آماده کرده که اگر شراب پیدا کند آن را بخورد...(ترجمه تحریر الوسیله، ج2، ص176، م 15)
در ادامه می فرماید این حکم اختصاص به شراب ندارد، بلکه هر مست کننده ای را شامل می شود:
هر مسکرى ـ جامد باشد یا مایع ـ از نظر موضوع یا حکم به شراب ملحق مىباشد و آنچه که زیادش مستى مىآورد کم و زیادش حرام مىباشد و اگر فرضاً در بعضى از مزاجها یا در بعضى از مناطق یا به سبب عادت به آن مستى نیاورد موجب حرام نبودن آن نمىباشد. ( همان، م 16)
البته در صورت اضطرار و برای حفظ جان و نیز در صورت تقیه و اکراه استفاده از خوراکی های حرام ،حلال می گردد، بلکه در مواردی واجب می شود، چنانکه حضرت امام در مسئله 30 الی 32فرموده اند:
تمام محرمات مذکور، در حال اضطرار به آنها مباح مىشوند، خواه اینکه حفظ جان و سدّ رمقش بر خوردن آن توقف داشته باشد، یا با نخوردن آن، بیمارى سختى پیدا مىشود که عادتاً تحمّل نمىشود، یا ترک آن منجر مىشود به ضعف مفرطى که به مرضى که عادتاً تحمل نمىشود کشیده مىشود یا منتهى به تلف او مىگردد یا به جا ماندن از همراهان با آشکار شدن نشانه هلاکت او منجر مىگردد، و از آن جمله است: آنچه که ترک آن به گرسنگى و تشنگى غیر قابل تحمل عادتاً منتهى گردد. و از آن جمله است: آنچه که با ترک آن، بر نفس محترم دیگرى ترس باشد مانند زن حاملهاى که براى جنین و زن شیردهى که براى طفلش ترس باشد، بلکه از آن جمله است: مرضى که عادتاً طول کشیدن آن تحمل نمىشود یا معالجه آن با ترک خوردن آنها سخت مىشود. و معیار در همه اینها، ترسى است که از علم یا گمان به مترتب شدن امور مذکوره بلکه از احتمالى که منشأ عقلایى دارد پیدا شود، نه آنکه مجرّد خیال و احتمال باشد.(م30)
از ضرورتهایى که محرمات را مباح مىکند، اکراه و تقیّه از کسى است که از او بر خود یا نفس محترمى یا بر عرض خود یا عرض محترمى یا بر مال محترمى از خودش که قابل توجه است به طورى که تحمل ضرر و خسارت آن موجب حرج است یا از مال غیر که چنین باشد، ترس داشته باشد.(م 31)
در هر موردى که حفظ نفس، بر ارتکاب حرام توقف داشته باشد، ارتکاب آن واجب است، پس در چنین حالى، اجتناب از آن جایز نیست؛ و بین شراب و گِل و سایر محرمات فرقى نیست. پس اگر عطشى پیدا کند که بر جانش بترسد، خوردن شراب جایز بلکه واجب است. و همچنین است اگر به غیر شراب از محرمات دیگر، اضطرار پیدا کند.(م 32)
سپس در رابطه با درمان به وسیله خوردنی ها و آشامیدنی های حرام به طور کلی می گویند:
مداوا کردن بیمارىها به وسیله هر حرامى در صورتى که علاج مرض، منحصر به آن باشد ـ ولو اطباى حاذق مورد اطمینان حکم به انحصار نمایند ـ جایز است. و معیار انحصار، آن است که مداواى آن، بر حسب تشخیص آنها، از میان آنچه که در دست مردم وسیله علاج مىباشد منحصر به آن حرام باشد، نه چیزى که واقعاً هست و ادراک بشر به آن احاطه پیدا نمىکند. (م 34)
و در نهایت در مورد مداوا کردن با شراب چنین می فرمایند:
نظر مشهور ـ بنابر آنچه که حکایت شده ـ این است که مداوا نمودن با شراب، بلکه با هر مسکرى حتى در صورت انحصار جایز نیست، لیکن جواز آن خالی از قوت نیست به شرط آنکه علم داشته باشد که مرض قابل معالجه است و علم داشته باشد که ترک معالجه با آن به هلاکت یا به چیزى که نزدیک به آن است منتهى مىشود. و علم به منحصر بودن معالجه با آن به آن معنایى است که ذکر کردیم.( همان، م35)
پس طبق فتوای امام مداوا کردن با شراب در صورت انحصار درمان به آن، با دو شرط جایز است: 1) علم به قابل علاج بودن آن درد، 2) در صورتی ترک معالجه، سبب هلاکت یا چیزی نزدیک به آن شود.
نصیحت پایانی امام در مورد استفاده از شراب برای مداوا :
البته شدت مسأله شراب بر کسی مخفى نیست، پس شخص مریض به خوردن و معالجه با آن عجله نکند مگر آنکه در صورت ترک مداوا با آن ولو به سبب موافقت عدهاى از اطباى حاذق و صاحب دیانت و درایت ببیند که هلاکت یا مانند آن، به جانش مىرسد وگرنه باید بر مشقت صبر نماید که شاید حضرت بارى تعالى وقتى ببیند که او بر دینش محافظت دارد او را عافیت دهد، یا به جهت صبرش، به او ثواب جزیل عطا کند.
.
انتهای پیام /*