در مراسم سوم یا چهلم شهدای بمباران دزفول شعری خواندم که با بیت «ای عزیزان شد به پا غوغای محشر» شروع می ‏شد و در ادامه شعر «یک طرف افتاده طفلی یک طرف افتاده مادر». اشعار، صحنه‏ های دلخراش جنگ را مجسم می‏ کرد که چه روی داده است. شعر را که خواندم همان شب دو بار از تلویزیون پخش شد و در روزهای بعد چندین بار با آهنگ و تصاویر مناسبی که بر روی آن مونتاژ شده بود، پخش گردید. بعد از این جریان در شیراز خدمت آیت اللّه‏ حائری شیرازی بودیم تا برای رزمندگان از صحبتهای ایشان تصویر برداری کنیم. بعد از مراجعت، در اهواز آقای غلامعلی رجائی را دیدم، ایشان به من گفت: آقای انصاری با ما تماس داشتند و سراغ شما را می‏ گرفتند. ولی من به ایشان گفتم به شیراز رفته ‏اند. آقای انصاری گفتند: به ایشان بگویید امام به حاج سید احمد آقا فرمودند که: «به ایشان بگویید اشعار حماسی بخواند». وقتی من این خبر را شنیدم ذهنم روی همان شعر متمرکز شد، چرا که صحنه ‏های دلخراش جنگ را بیان می ‏کرد. با وجود ریتم بسیار خوبی که داشت اشعار حماسی محرکی نبود و شاید تنها چند بند آن حماسی بود. گفتم احتمالاً همان شعر است. با آقای رجائی تماس گرفتم ایشان گفت: بله،این اشعار را چند شب از تلویزیون پخش کرده‏ اند و حضرت امام هم شنیده ‏اند لذا این مطلب را بیان داشته ‏اند.
یک بار دیگر در نماز جمعه تهران اشعار حماسی
«خیز ای رزمنده شیر خانه از دشمن بگیر»
را خواندم. در متن شعر چند جمله‏ ای بود که می‏ گفت «ای کسانی که خانه ‏هایتان ویران شد و سوخت ای کسانی که چه شُدید...» بعد از اتمام نوحه گویا از جماران تماس گرفته بودند ولی به من خبر ندادند. بعد آقای مرتضائی ‏فر به من گفت که: حاج سید احمد آقا تماس گرفته و گفته است که امام بوسیله رادیوی کوچکی که در دستشان بود اشعار را می ‏شنیدند وقتی به این قسمت رسیدند، رادیو را زمین گذاشته ‏اند و فرموده ‏اند: «به ایشان بگویید مردم ما، مردم جنگند مردم حماسه ‏اند» و امام روی این قسمت حساس شده‏ اند. این مطلب را که شنیدم با خودم گفتم: اگر ما چیزی بخوانیم که مورد تأیید امام نباشد مورد تأیید امام زمان هم نیست و خدا هم قبول نمی ‏کند و اصلاً برای ما فایده ‏ای ندارد. لذا در جماران به خدمت آقای انصاری رسیدم و قضیه را برای ایشان مطرح کردم و گفتم اگر قرار باشد ما شعری بخوانیم که امام تأیید نکند، کارم را مورد تأیید اهل بیت و برای رضای خدا نمی ‏دانم و به درد نمی ‏خورد. ایشان مدتی با من صحبت کردند که: امام روی اشعار خیلی حساسند و روح امام با یک ذره ضعف در شعر و کارهای هنری حساس می ‏شود و خیلی به اشعار و کارهای هنری اهمیت می ‏دهند و شما را نیز می ‏شناسند.در مورد بچه بسیجی‏ها بیشتر حساس هستند و ما نیز در مورد کارهای شما در جنگ برایشان تعریف کرده ‏ایم به همین حساب بیشتر حساس شده‏ اند. دیگر ما شروع به خواندن اشعار حماسی کردیم و تا توانستیم حماسی ‏اش کردیم. بعد از مدتی جهت مشورت و کسب تکلیف پیش آقای انصاری آمدم که الحمداللّه‏ ایشان گفتند: امام اظهار رضایت کرده ‏اند.

منبع: امام و دفاع مقدس، ص3

. انتهای پیام /*