پیامبر گرامی اسلام، برای تمام بشر رحمت است و همه مقاطع زندگی او با مهر و عطوفت نسبت به دوستان و دشمنانشان می باشد. ایشان به اندازه ­ای نسبت به مردم رحمت و شفقت داشتند که خود را به شدت رنج می دادند؛ طوری که خداوند آن حضرت را از فشار بر خود، جهت هدایت نشدن انسان ها برحذر داشت.

رسول اکرم (ص)، معلم دلسوزی است که خداوند برای هدایت انسانها فرستاده است و رحمت و مهرورزی و محبت، جزو خصیصه ذاتی این معلم بزرگ الهی است.

پیام آور وحی الهی و رهبر و مقتدای خلق عالم، افزون بر بیان و سفارش به رحمت و مهر، در عمل نیز مظهر رحمانیت و رحیمیت و اهل مدارا بوده اند. البته این سیاست تسامح و مُدارا مربوط به موارد مجاز می باشد. وقتی پیامبر (ص) در مکه برای دعوت مردم به خداپرستی ظهور کرد، با عکس العمل شدید سردمداران قدرت و ثروت مواجه شد؛ سران قریش از هیچ گونه آزار و شکنجه و افترائات و اهانت دریغ نورزیدند و او را فردی ساحر، مجنون و... معرفی می کردند. عکـس العـمـل پیامبر(ص) در مقابل این اعمال شنیع این بود که می فرمود: «خدایا، قومم را ببخش؛ زیرا آنان نمی دانند» (عن ابن مسعود، پیام پیامبر، 504)

مهمترین رفتار مهرورزانه و انعطاف پذیری پیامبر(ص) با مردم در هنگام اقتدار سیاسی است که نمونه ای از آن در روز فتح مکه متجلی گشت؛ در آن روز سرنوشت ساز که پس از سالیانی جهاد و مشقت، مکه را فتح کرد و دشمنان اسلام را به زانو درآورد، می توانست انتقام آزارها و اهانت ها و قتل و غارت ها را بگیرد اما فرمان عفو عمومی صادر کردند و از تقصیرهای وحشتناک آنها رحیمانه گذشتند. (فروغ ابدیت،۲ / ۳۳۷؛ سیره بن هشام ، 4 / 49)

 این مهربانی برای مردم مکه، که سالها با آن حضرت خصومت ورزیده و جنگ های بسیاری را بر او و یارانش تحمیل کرده بودند، عجیب می نمود و نسیم ملایم رحمت، آنان را به عفو رهبر بزرگ، امیدوار کرده و دلها را به پذیرش اسلام، متمایل ساخت، مصادیق بسیاری از عفو کریمانه پیامبر اسلام را، تاریخ گواهی می دهد.(المغازی ،2 / 853؛ سیره ابن هشام، 4 / 60) 

امام خمینی بعثت انبیای الهی را ناشی از رحمت الهی دانسته که مهم ترین پیام آنان آموزش مهر و رحمت و همزیستی مسالمت آمیز انسانی بوده است و اینکه رسول گرامی اسلام فرمود: «من برای تکمیل و تتمیم بزرگی ‏های اخلاقی برانگیخته شدم»(مجلسی، بحار الأنوار، ج 16، ص 210)، همین رحمت و مهرورزی و دوری از بد اخلاقی و خشونت است. از نظر امام خمینی از صدر عالم تاکنون، تمام انبیا جلوه رحمتی از خدا بوده اند ‏و همانگونه که موجودیت همه هستی جلوه رحمت حق تعالی‏ است، هدایت خدای تبارک و تعالی‏ به واسطه انبیا، نیز رحمت بزرگی برای همه بشریت است.(ر.ک: صحیفه امام؛ ج15،ص493)

 در منظومه فکری مکتب اسلام، عالم همه تحت تدبیر حکیمانه الهی است و پیامبران سفیران خدا برای تربیت و تعلیم و هدایت انسان ها هستند و همه انسان ها باید از مکتب انبیا، راه و رسم انسانیت را بیاموزند.

امام خمینی (س) می فرماید:

«عالَم، مدرسه است و معلّمین این مدرسه، انبیا و اولیا هستند. و مربی این معلّمین، خدای تبارک و تعالی است. خدای تبارک و تعالی، تعلیم و تربیت کرده است انبیا را و ارسال کرده آنها را برای تربیت و تعلیم کافه ناس. انبیای بزرگ اولوالعزم مبعوث‏ اند بر تمام بشر و سمت معلّمی و مربی دارند نسبت به تمام بشر، و معلّم آن ها و مربی آنها حق تعالی است. و آنها هم بعد از این که به تعلیمات الهی تعلیم شدند و تربیت پیدا کردند مأمورند که بشر را تربیت کنند و تعلیم.»(صحیفه امام؛ ج 13، ص 503)

در این بیان، اولا گستره و روند طولی مسـئله تعلیـم و تربیـت از خـدا تا پیامبـران و پیـروان آنـها ترسیم شده است. ثانیا، در این ترسیم روح توحید، حاکم می باشد؛ یعنی سر رشته آموزش و پرورش در دست قدرت الهی است و همه چیز به آن مبدء هستی بر می گردد و در روند تعلیم و تربیت باید روح توحید حاکم باشد و تنها در مسیر رضای او گام برداشته شود نکته اساسی این است که وقتی جهان یکپارچه به مدرسه تبدیل شد، رابطه معلم و شاگردان او رابطه کاملا عاطفی، رحیمانه و مملو از محبت و رحمت است و حقیقت خلقت بر همین مبنای رحیمانه و محبت آمیز بنا شده و راه و رسم انسانیت نیز بر همین مبنا بنا شده است و سیاست ورزی و رابطه حاکم و مردم نیز در مکتب رسول گرامی اسلام از طعم رحمت و محبت سر شار است.

از منظر امام خمینی، تعلیمات و دستورات انبیا جامع ترین برنامه، برای سعادت انسان است. (ر.ک: تقریرات فلسفه امام خمینی، ج 3، ص 461-462)

کسانی که با خدمات رسولان الهی مخالت می کردند و مانع هدایت می شدند، نمرودها، فرعونها و ابو جهل ها و ابو سفیان ها بودند و آنان به گواهی تاریخ، کسانی بودند که انسانها را ظالمانه به بردگی کشیده و عزت آنان را به شدت پایمال می کردند«قالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً وَ کَذلِکَ یَفْعَلُونَ» نمل، 34؛ [ملکه] گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند، آن را تباه و عزیزانش را خوار می‏ گردانند، و این گونه عمل می‏ کنند.

آنان با آمدن رسولان الهی، خوی شیطانی و برتری طلبی غیر مشروع خود را در خطر می دیدند و در برابر انبیای الهی به ستیزه جویی می پرداختند. پیامبران آمدند تا انسانها را به کرامت انسانی شان برگردانند تا هیچ انسانی، جز در برابر خدای بزرگ مجبور به کرنش نشود. ولی سردمداران قدرت که خونریزی و خشونت و تحقیر دیگران، کار اصلی آنان بود در برابر پیام آوران رحمت و رأفت جبهه می گرفتند. (ر.ک: صحیفه امام؛ ج 8 ص، 331-332)

 در منظومه فکری امام (س) همه عالم پیکره به هم پیوسته است و انسان به عنوان عصاره عالم خلقت است. انبیا در این میان سرآمد و نمونه عالی انسانیت اند که تمام ابعاد زندگی آنان جنبه الهی داشته و خواسته آنان نیز الهی کردن همه ابعاد عالم و همه ابعاد انسان بوده است. آنان می خواستند انسان ها را طوری تربیت کنند که در تمامی زوایای زندگی شان خدای بزرگ پررنگ ترین حضور را داشته باشد و در همه حالات زندگی و مدام، خود را در محضر رحمت خدا ببینند:

«انبیا این طور بودند که معاشرت هایشان هم جنبه الهی داشته است؛ ازدواج هاشان هم جنبه الهی داشته؛ ... هر جهتی که ما به نظرمان یک جهت مادی حیوانی هست آنها این جنبه را انسانی، این جنبه را الهی کرده ‏اند. اگر جنگ می‏ کنند، جنگ هایشان الهی است و برای اوست. اگر صلح می‏کنند صلح هایشان هم الهی است و برای اوست» (صحیفه امام؛ ج 8، ص)

در دنیای آشفته امروزی که انسان طاغی با بن مایه های خود خواهی و جاه طلبی، اصول اولیه اخلاق اسلامی و انسانی را زیر پا گذاشته و در هر لحظه و آنی انسان های زیادی قربانی این طمع ها می شوند و یا کرامت و عزت انسانی ملت ها پایمال می گردد، همه این مظالم در اثر بیگانگی و دوری از تعالیم انبیای الهی است. ارضای منیت های برخاسته از طغیان نفس، انسان را در مسیر غرور آمیز شیطان سوق می دهد و به فرموده قرآن «انَّ الاِنسانَ لَیَطغَی اَن رَآهُ استَغنی» (علق، 6-7).

 در مکتب انبیای الهی، معیار زندگی رضایت خداست، منیت و خود خواهی مطرح نیست و سر این که هیچگاه، انبیای الهی دچار اختلاف نگشتند و همدیگر را تکذیب نکردند بلکه هریک از انبیای الهی، برنامه پیامبر قبلی را تکمیل نمودند، همین روح خدا طلبی آنان است.

امام (س) می فرماید، برفرض اگر تمام انبیا و اولیا در یک محلی، جمع بشوند، هیچ وقت با هم نزاع نمی‏ کننـد. (ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص179؛ برای اطلاع بیشتر ر.ک: تقریرات فلسفه امام خمینی، ج 3، ص 497)

روحیه طغیان گری منشأ اختلافات است و یکی از انگیزه های بعثت کنترل نفوس سرکش و یاغی و تزکیه آن می باشد. (ر.ک: صحیفه امام؛ ج 14، ص 390)

«این خودها تزاحم می‏ کنند؛ این قدرت را می ‏خواهد مال خودش باشد، آن هم قدرت را می‏ خواهد مال خودش باشد. تزاحم می ‏کنند جنگ و درگیری پیش می آید.» (صحیفه امام؛ ج 11، ص 381)

انسان وقتی طغیان می کند و تکرو می شود که خدا را فراموش کرده و خود خواه شود و از آن بدتر اینکه خود را در جای حق بگذارد و «قبله گاه» شود که در مسیر فرعون ها گام گذاشته و از مسیر انبیای الهی منحرف می شود.

از نظر امام خمینی، سلامتی و امنیت نسبی در دنیا به خاطر تعلیمات انبیا است؛ اگر کوشش انبیا نبود، انسانها بدتر از حیوانات به جان هم می ریختند و جنایت می کردند. (ر.ک: صحیفه امام؛ ج12، ص39)؛ زیرا انسان موجودی است که اگر سر خود باشد، از همه حیوانات سرکش تر و بدتر است. (ر.ک:صحیفه امام؛ ج12، ص423) زیرا انگیزه «انَارَبُّکُما الاَعلی»(نازعات، 24) گفتن و ادعای خدایی کردن، اختصاصی فرعون نیست؛ این انگیزه در همه انسانهای عادی هست و بعثت انبیا برای مهار این سرکشی ها و تزکیه انسان است. (ر.ک: صحیفه امام؛ ج14، ص 390) 

امام (س) با الهام از قرآن «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» (انبیاء، 107) و آیات دیگری که بر رحمت بودن وجود پیامبر (ص) تصریح کرده است (توبه، 128؛ شعراء، 3)، معتقد است: آن حضرت به عنوان انسان کامل و  بر حسب داشتن مقام شهادت که تجلی رحمانیت الهی است و مقام غیب ـ که تجلی رحیمیت خداوند است، تمام دایره هستی را در برمی گیرد؛ با توجه به همین خصیصه فراگیر و وسعت وجودی است که  آن حضرت مظهر تجلی رحمت رحمانی و رحیمی خداوند است.(ر.ک: سرّالصلاة، )

همچنین می فرمایند: از کامل ترین مظاهر رحمت مطلقه الهی، به خصوص رحمت رحیمی خداوند، بعثت انبیاست؛ زیرا آنان با عنوان مظاهر رحمت الهی برای نجات بندگان برانگیخته شده اند.(ر.ک: آداب الصلاة،ص66)

ایشان یکی از بزرگ ترین جلوه های رحمت الهی را قرآن کریم می دانند (ر.ک: صحیفه امام؛ ج19،ص112) و اگر کسی بخواهد رحمت واسعه الهی شامل حال او شود، باید به قرآن تمسک نماید. (ر.ک: آداب الصلاة، 37) و پیامبر اسلام(ص) نیز برای جهانیان مظهر تام رحمت و محبت معرفی شده است.(توبه، 128؛ انبیاء، 107)

امام خمینی با الهام از آموزه های دینی، رحمت و مهرورزی را رمز پیوستگی و پویایی زندگی فردی و اجتماعی می داند بطوری که فرد یا جامعه عاری از رحمت و مهر و محبت، دچار گسست در زیست فردی و اجتماعی خود خواهد شد.(ر.ک: شرح حدیث جنود عقل و جهل، 232)

در نگاه ایشان، تساهل، رحمت و محبت، از جلوه های رحمانی الهی است و مردم باید با همدیگر از این جلوه الهی بهره ببرند. (ر.ک: شرح جنود عقل و جهل،  318 ـ 319)

 برگرفته از جلوه های رحمانی پیامبر اکرم (ص) در اندیشه سیاسی امام خمینی

. انتهای پیام /*