‏ ‏

نوروز‏ برابر با اولین روز فروردین ماه، یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان در ایران و ‏‏سرآغاز طراوت و شادابی طبیعت و جوان شدن جهان و نو شدن فضای زندگی انسان است‏‏. نخستین روزهای بهار در دین اسلام و در کلام ائمه اطهار (ع) هم مورد توجه قرار گرفته است. به طوری که از ‏‏حضرت امام جعفرصادق (ع) ‏‏روایت شده که آن حضرت آغاز فروردین و بهار را ‏‏روز آفرینش انسان و روزی فرخنده برای طلب حاجات و کسب دانش و بهبودی بیماران ‏‏دانسته اند.ضمن عرض تبریک فرارسیدن نوروز باستانی و حلول سال جدید هجری شمسی، توجه شما خوانندگان محترم را به خاطراتی از حضرت امام خمینی (ره) در این خصوص جلب می نماییم: ‏‎ ‎

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\norooz1.jpg

‏ ‏

‏منزل امام در نوروزسال 1368 خیلی شلوغ بود، من و یاسر و محمدتقی در خانه دایی ام داشتیم بازی می کردیم و منتظر بیرون آمدن امام بودیم. یکدفعه حسن آقا از در وارد شد و گفت: عیدی گرفتید؟ گفتیم: نه. گفت: سریع بروید که آقا شما سه تا را صدا کرده. ما با سرعت به آنجا رفتیم. عیدی امام به ما در سال های 65 تا 67 سیصد تومان بود؛ ولی سال 68 به ما هزار تومان عیدی دادند. امام همیشه وقتی می خواستند عیدی بدهند هیچ وقت نمی گفتند: بگیر. می گفتند: بیا جلو. ما را یکی یکی در بغلشان می نشاندند و بعد عیدی می دادند و یک دستی روی سر ما می کشیدند و بعد می رفتیم‏‎.‎‏ ‏


C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\norooz3.jpg

‏ ‏

‏منبع: کتاب پدر مهربان:خاطراتی از رفتار حضرت امام خمینی(س) با کودکان و نوجوانان، ص:47‏

‏**********‏

‏حضرت امام خمینی(س) با این که در نوروز جلوس داشتند و تبریک می گفتند و تبریک دیگران را می پذیرفتند و در پیام تلویزیونی خود دعای معروف «یا مقلب القلوب والابصار...» را می خواندند، ولی از به کار بردن واژه «عید» برای نوروز امتناع می ورزیدند. در اواسط فروردین 62، متنی از سوی دفتر به منظور پاسخ و تشکر از تمام کسانی که به مناسبت نوروز و یوم الله 12 فروردین برای امام تلگراف و پیام تبریک فرستاده بودند، تهیه شد. متن مزبور جهت تصویب خدمت ایشان قرائت شد. در متن کلمه عید نوروز آمده بود، امام فرمودند عید را حذف کنید. فقط نوروز بنویسید. ‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\norooz4.jpg

‏ ‏

‏منبع: در سایه آفتاب: یادها و یادداشتهائی از زندگی امام خمینی ص:227‏‏، ‏‏(پرتال امام خمینی)‏

‏**********‏

‏من‌ در جریان‌ تدارک‌ رفراندوم‌ در روزهای‌ آخر اسفند مرتب‌ به‌ قم‌ رفت‌ و آمد می‌کردم. در روز اول‌ عید سال‌ 58 در بیت‌ امام‌ در قم بودم‌ که‌ هیأت دولت خدمت‌ ایشان‌ رسیدند. یادم‌ است‌ یک‌ کیسه‌ پلاستیکی‌ کنار امام‌ بود که‌ در آن‌ سکه‌های‌ کوچک‌ یک‌ ریالی‌ بود. مهندس‌ بازرگان‌ خطاب‌ به‌ امام‌ گفتند یک‌ عیدی‌ در شأن‌ انقلاب‌ به‌ ما بدهید. امام‌ به‌ هر کدام‌ از وزرا از این‌ سکّه‌ها دادند. من‌ گفتم‌ جداگانه‌ خدمتتان‌ می‌رسم‌ این‌ فایده‌ ندارد. وقتی‌ همه رفتند و امام‌ هم‌ رفتند داخل، به‌ آقای‌ صانعی‌ گفتم‌ ببینید اگر آقا اجازه می‌دهند بروم‌ خدمتشان. ایشان‌ از سر لطف‌ گفت‌ شما از ما به‌ امام‌ نزدیکتر هستید ما باید از طریق‌ شما اجازه‌ بگیریم. رفتم‌ نزد امام، داشتند بین‌ دو اتاق‌ قدم‌ می‌زدند. سلام‌ کردم‌ و با حالت‌ خنده‌ و تبسّم‌ پر از مهر و عطوفت‌ گفتند هان‌ چیه؟ گفتم‌ عیدی‌ می‌خواهم. کیسه‌ را برداشتند، گفتم‌ نه‌ اگر همه‌اش‌ را هم‌ بدهید فایده‌ای‌ ندارد. ایشان‌ 5-6 تا از همان‌ سکه‌ها دادند و یک‌ شوخی‌ هم‌ کردند و گفتند: تو باید از پدرت‌ برای‌ ما عیدی‌ بگیری.‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\norooz2.jpg

‏ ‏

‏منبع: کتاب خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ج3، ص: 280‏

‏ ‏

. انتهای پیام /*