‏به یاد دارم در یکی از روزهای سال ۱۳۵۹ که از اهواز به تهران آمده بودم خدمت‏‎ ‎‏حضرت امام رسیدم و صحبتهای گله آمیزی را درباره موضوعی مطرح کردم، ایشان به من‏‎ ‎‏فرمودند که: افراد مورد نظرشان را برای تشکیل جلسه خبر کنم، جلسه وسط روز و بدون‏‎ ‎‏سابقه تشکیل شد و پیرمردِ جوان دل و پر نشاط و نیرومند، جلسه را در سن هشتاد‏‎ ‎‏سالگی بدون اظهار خستگی اداره کردند (چون فرمانده کل قوا ایشان بودند، نه فردی که‏‎ ‎‏ما از او شکایت داشتیم) و چون کار برای خدا بود، احساس خستگی نکردند.‏

‏‏یک وقتی (احتمالاً در همین جلسه) یکی از روسیاههایی که به غلط وارد صفوف اهل‏‎ ‎‏ایمان شده بود، چیزی گفت که امام در پاسخ او فرمودند: ‏‏اگر شما نمی خواهید انجام دهید،‏‎ ‎‏کنار بروید، من خودم کارها را انجام می دهم و بارها را بر دوش می گیرم.‏‏ باور نمی کرد امام‏‎ ‎‏اینگونه جوانانه وارد میدان بشوند.‏

(منبع: پرتوی از خورشید؛ ص ۲۳۰) (به نقل از آیت الله خامنه ای)

 

. انتهای پیام /*