پرتال امام خمینی(س): حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی در کتاب سلسله موی دوست که به همت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) چاپ و منتشر شده به روایت خاطراتی در خصوص بنیان گذار کبیر جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. در یکی از این خاطرات آمده است: «هنگامی که در سال ۳۸ در درس امام حضور پیدا کردم، مقداری از درسهای خارج‏‎ ‎‏بعضی از استادان قم را دیده بودم و مدتی هم در درس مرحوم آیت اللّه بروجردی‏‎ ‎‏شرکت می کردم، ولی درس امام حالتی دیگر داشت و از جذابیت خاصی برخوردار بود. برای کسانی مثل من، با یکبار حضور در درس امام، موجب می شد که امام را به عنوان ‏‎ استاد خاص برگزینیم. درس آن حضرت را به دو جهت، درس اصلی خود قرار دادم. اولاً با چند درس خارج آشنایی پیدا کرده و بهترین را برگزیده بودم. ثانیا درسی بود که حتی در زمان مرحوم آیت اللّه بروجردی درس ممتاز حوزۀ علمیه بود و در حقیقت درس رسمی حوزۀ علمیۀ قم و جایی بود که همۀ فضلا در آنجا جمع بودند. شاید نمی شد کسی را پیدا کرد که به نیت و انگیزه ای غیر از تحصیل، در درس امام شرکت کرده باشد.


‏‏در یکی از روزها، قبل از درس برخی از طلاب به امام پیشنهاد کردند به علت اینکه‏‎ ‎‏بلافاصله بعد از درس ایشان، درس دیگری دارند، امام درس را زودتر شروع کنند‏‎ ‎‏تا‏‏ ‏‏با فاصلۀ مناسبی که ایجاد می شود از درس دیگری هم بتوان استفاده کرد.‏‎ ‎‏این‏‏ ‏‏پیشنهاد سبب گردید که امام در آن روز، چند تذکر عمیق به طلاب بدهند؛‏‎ ‎‏یکی‏‏ ‏‏از آن تذکرات این بود که فرمودند: «سعی کنید یک درس و استاد اصلی‏‏ ‏‏انتخاب‏‎ ‎‏کنید و روی آن درس کار کنید. اگر درس دیگری می روید، در جنب‏‏ ‏‏این درس اصلی‏‎ ‎‏باشد. درس اصلی را فدای درس جنبی نکنید. بگردید، درسهای آقایان را ببینید،‏‎ ‎‏یکی را انتخاب کنید و روی آن درس سرمایه گذاری کنید. از این درس به آن‏‎ ‎‏درس‏‏ ‏‏رفتن، نه در شأن طلبه است و نه مفید برای طلبه؛ درس خواندن به این‏‎ ‎‏نحو‏‏ ‏‏نیست که از اول عمر تا آخر عمر، آدم درس بخواند، یا از اول فقه تا آخر فقه‏‎ ‎‏را‏‏ ‏‏انسان، در درس بنشیند. شما یک کتاب از مباحث معاملات و یکی را از‏ عبادات‏‏ ‏‏انتخاب کنید و این دو کتاب را به دقت بخوانید، بقیه را مطالعه کنید.‏‎ ‎‏نمی شود که همۀ فقه را درس گرفت». تذکر دیگری که امام در آن جلسه دادند این‏‎ ‎‏بود که: «سعی کنید تا جوان هستید، خصلتهای بد در وجودتان ریشه ندواند؛ زیرا با‏‎ ‎‏گذشت عمر، این خصلتها راسخ می شود و انسان به جایی می رسد که رهایی از‏‎ ‎‏دست این خصلتها امکان پذیر نیست. تا جوان هستید با عادات و خصلتهای خوب،‏‎ ‎‏خودتان را عادت بدهید. من سعی فراوان می کنم که زود بیایم؛ اما زودتر از این‏‎ ‎‏نمی توانم بیایم»

همچنین حجت الاسلام عمید زنجانی در خاطره ای دیگر در خصوص اعتقاد امام به اصل تواضع و خویشتن داری گفته است: «وقتی درس امام به مسجد سلماسی منتقل شد روزهای اول امام روی زمین می‏نشستند. کم کم جمعیت زیاد شد به طوری که طلاب روی پله های مسجد و ‎‏در بیرون مسجد هم می ایستادند. از امام خواهش شد که روی یک منبر دوپله ‎‏تشریف ببرند تا طلاب بیشتر بتوانند استفاده کنند. ایشان قبول کردند. روز اولی که امام به منبر تشریف بردند. روز پرخاطره ای در زندگی تحصیلی من بود. آن روز امام در آغاز درس با تذکر این نکته که یک _ دو پله بالاتر نشستن، برای آدم شخصیت‏ نمی آورد و نباید موجب کبریایی انسان بشود به یک بحث مفصل اخلاقی کشانده‏ شدند و صحنۀ درس اصول به درس اخلاق و عرفان تبدیل شد.» منبع: کتاب سلسله موی دوست، ص 156


. انتهای پیام /*