می دانیم که یکی از آثار معروف امام خمینی (ره) کتاب «کشف اسرار» است که در پاسخ به شبهات بدخواهان و عناصر انحرافی، تألیف و تنظیم شده است... روزی من از معظم له پرسیدم که سبب تألیف این کتاب چه بود؟ گفتند: «من در مقدمه کتاب سبب آن را نوشته ام» بنده روی همان روحیه طلبگی، اصرار کردم که از زبان خودشان مسئله را بشنوم. امام فرمودند: یکی از طلاب قم که اگر درس می خواند، می توانست عنصر مطلوب و فاضلی بشود، ولی متأسفانه درس را تعطیل کرد و به علت نقص معلومات، دچار انحراف شد و جزوه ای نوشت و منتشر ساخت تحت عنوان: «اسرار هزار ساله» که در آن به بسیاری از عقاید و باورهای اسلام و تشیع اعتراض داشت.
پرسیدم: او که درس می خواند چرا ادامه نداد چرا و به چه دلیل به انحراف کشیده شد و به فرقه گرایی پرداخت؟
امام فرمودند: من نمی دانم چرا درس و بحث را تعطیل کرد، ولی اصولاً اغلب کسانی که در مذهب دچار اعوجاج شده و به فرقه سازی پرداخته اند، عناصر «نیمچه ملا» بوده اند. یعنی یک روایتی را دیده اند و دومی را ندیده اند و دچار شبهه شده اند. و به قول معروف «لا اله» را خوانده اند ولی به «إلاّ الله» توجه نکرده اند. در عصر ما کسانی مانند «سید علی محمد باب» تحصیل کرده نجف بود، یا «سید احمد کسروی» در حوزه تبریز درس خوانده بود و «حکمی زاده» هم در قم... ولی این ها به جای تعمق در مسائل و به جای اینکه تحقیق کنند و شبهات ناشی از عدم احاطه بر اصول را برطرف سازند، شبهات را با برداشت های خود بزرگ کرده و «بسط» داده و منتشر ساختند.
البته از این افراد یکی مدعی «بابیت» شد و دیگری ادعای «پیامبری» نمود و «پاکدینی» درست کرد، اما سومی به این مراحل نرسید ولی رساله اش را که بسیار مضرّ و مضل بود منتشر ساخت، به این دلیل بود که من در مدت کوتاهی آن کتاب را نوشتم تا جوانان ناآگاه دچار لغزش نشوند.

منبع: خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی

. انتهای پیام /*