جو حاکم بر حوزه علمیه قم، به این صورت بود که طلبه و روحانی نباید در سیاست دخالت کند، بلکه وظیفه او است که فقط درس هایش را بخواند! حتی خاطرم هست که در آن زمان با مسائل خیلی جزئی هم که ممکن بود بویی از دخالت طلاب در مسائل سیاسی را داشته باشد، مخالفت می شد. مثلا وقتی ما روزنامه می خریدیم و می خواندیم فضلا و دوستان نصیحتمان می کردند که نخوانیم! آن زمان قیمت روزنامه ۳ ریال بود و ما اغلب پول خریدن روزنامه را نداشتیم. بعضی وقت ها کرایه می کردیم و دو ـ سه نفری یک روزنامه را می خواندیم. آن وقت عده ای می گفتند طلبه کجا و روزنامه خواندن کجا؟ یعنی حتی اجازه نداشتیم که از اخبار روز دنیا مطلع شویم و این در حالی است که واتیکان ۱۵۰ سال است که روزنامه یومیه دارد و الآن هم به ۸ زبان آن را منتشر می کند. خوب یادم هست، آن زمان، مسأله قیام مردم الجزایر علیه استعمار فرانسه پیش آمده بود و من خیلی علاقه داشتم که اخبار این وقایع را پیگیری کنم و با ترس و لرز روزنامه ها را بررسی می کردم و یادداشت برمی داشتم!.

به این ترتیب، آن روزها تصور این که روزی این جو حاکم بر حوزه از بین برود و این که طلاب روزی بتوانند به راحتی روزنامه بخوانند و در کارهای سیاسی دخالت کنند، برای ما غیرممکن به نظر می رسید. و واقعاً یکی از برکات قیام حضرت امام و دخالت ایشان در مسائل سیاسی ـ اجتماعی کشور، بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی، باز شدن درها به روی همه طلاب و روحانیونی بود که حرف های فراوانی در دلهایشان داشتند ولی نمی توانستند آنها رامطرح کنند. چراکه یا می ترسیدند، یا این که فضای ارتجاعی حاکم بر حوزه ها، به آنها اجازه مطرح کردن این حرف ها را نمی داد.

منبع: خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی

. انتهای پیام /*