مجله کودک 328 صفحه 15

میخورد. بره هم برای وحشی شدن باید از همان چیزها میخورد. خب بدمزه و بدبو بودند و بره دوست داشت و روز قیل و قیل و قیل بخوابد. شاید از غذاها بود، یا از بوی بد دل و رودهی گرگ، امّا باید عادت میکرد، وحشی شدن ساده نبود. در ماه دوّم بره با صدای زو زوز و زوزی گرگ از خواب پرید. کرگدنی وحشی روبهروی گرگ بود. گومب گومب گومب صدای قلب گرگ بلند شد. تاپ توپ تاپ هم صدای قلب بره بود. گرگ دندانهای تیزش را به کرگدن نشان داد. کرگدن هم شاخ تیزش را بالا گرفت. به هم پریدند. گرگ صورت گردن را چنگ زد و زوزه کشید. بره فهمید که جنگ وحشیها شروع شد. سرش درد گرفت، پول به شاخ کرگدن خورد. امّا مهّم نبود، باید وحشی میشد، ساده نبود. کرگدن فرار کرد. ماه سوّم از آن ماههای خطرناک بود. گرگ احساس میکرد که شکمش بزرگ شده، گرگها او را مسخره میکردند و میگفتند: «میخواهی چند تا توله گرگ بزایی؟» گرگ خشمگین شد و با پوزهاش بر سر بره کوبید. بعد با گرگها قهر کرده و راه افتاد. قالامب قولومب قیلیب قلبش صدا زد. امّا قلب بره قالامب قولومب قیلیمب نکرد چون هنوز وحشی نشده بود. گرگ همینطور در کوهستان سرگردان بود که یک پلنگ از پشت تختهسنگی بیرون آمد. او حسابی گرسنه بود و میخواست بره و گرگ را یکجا ببلعد. امّا گرگ یک کله به شکم او زد و پرتش کرد به طرف گودالی پر آب. دندانهای پلنگ جیرجیرجیر صدا داد، یعنی من خیلی خشمگین هستم. گرگ هم زو زو زو زوزه کشید، یعنی من از تو خشمگینتر هستم... (ادامه دارد) نام رز: کورتنای ارتفاع بوته: 45 سانتی متر تیپ: پوشش زمینی استقامت گل: بسیار مقاوم زمان گل دهی: تابستان تا پاییز