خبر مهم را برای او آوردند.
ابراهیم دوباره غرق در حرف های آنان شد. یکی از فرشته ها گفته بود: «به زودی از طرف خدا، عذابی بزرگ، بر قوم لوط فرستاده خواهد شد!»
ابراهیم تعجب کرد و قلبش به تاپ تاپ افتاد. زود پرسید:
-اگر درمیان قوم او صد نفر از مؤمنان باشند، آیا باز هم بر آن عذاب می فرستید!
همه ی فرستگان گفتند : «نه ابراهیم!»
ابراهیم پرسید: «اگر پنجاه نفر باشند چه؟!»
- نه!
- اگر یک نفر مؤمن در میانشان باشد، آیا باز هم عذاب فرستاده می شود.
یکی از فرشتگان گفت: «ای ابراهیم، بدان در میان عذاب شوندگان، لوط و خانواده با ایمانش نخواهند بود. به جز همسر او، آن ها را نجات خواهیم داد.»
ابراهیم غرق در فکر شد. حالا حرفی برای گفتن نداشت. فرشته ها برخاستند که بروند ابراهیم پرسید: «اکنون به کجا می روید.»
یکی از آن سه فرشته با خوشرویی گفت: « به سرزمین قوم لوط می رویم، می خواهیم با لوط دیدار کنیم.»
در حیاط خانه باز شد. فرشته ها، آرام و سبک، از خانه ی ابراهیم خارج شدند . از جای پای آن ها ، عطر بهشت به هوا بر می خاست.
نام جاندار: عروس دریایی جعبه ای
اندازه : بیش از 20 سانتی متر ( تا 3 متر هم دیده شده)
گستردگی: استرالیا ، اقیانوس هند
زیستگاه : آبهای کم عمق
تغذیه : ماهی های کوچک ، کرم ها
مجلات دوست کودکانمجله کودک 346صفحه 9