مجله نوجوان 127 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 127 صفحه 6

کم کم علاقمند شدم. آیا همة این فعالیتها را همزمان انجام می دادید؟ البته خیلی برایم سخت بود اما با رفتن به تئاتر کار را رها کردم. زمانی که به ادارة تئاتر وارد شدم و با آقای ((صابر عناصری)) قرار داد بستم و من حقوق دریافت می کردم. البته من دوستان خوبی هم داشتم که به یکدیگر کمک می کردیم. مثل ((مصطفی طاهری))،((هوشنگ توزیع))، ((محسن مرزبان))،((مهدی منتظر))،...حتی مهدی یک ژیان داشت که با آن مسافر کشی می کردیم وخرجمان را در می آوردیم. از اولین بازیتان بگویید، آیا خانواده تان به راحتی تصمیم شمارا پذیرفتند؟ خانوادة پرجمعیت من مذهبی بودندو پدرم سخت مخالف بود اما وقتی به تالار سنگلج برای دیدن اولین نمایش من آمد نظرش عوض شد. من درنمایش((آسیدکاظم)) نقش مهمّی داشتم ودرکنار من افرادی چون خدابیامرز((بهجت محمّدی))،((عزیز هنرآموز))،((سعیداویسی))،... بازی می کردند دراولین بازی چه حسّی داشتید؟ الان نمی توانم درست درموردآن موقع بگویم، اما چیزی که مٌسلّم بود، یادگرفته بودم که بایستی ظرفیت پیدا کنم. زیرا برای اینکار باید ظرفیت داشت. چون این شغل وابسته به مردم است. نباید درآن غرّه شد و باید دانست که این عنوانی است که مردم به تو می دهند وبه راحتی می تواننداز تو بگیرند. پس باید حفظش کرد. شماچگونه به این اعتقاد رسیدید؟ وقتی درادارة تئاتر قرار گرفتم. درمرکز هنرهای نمایشی، استادانی مثل ((عباس جوانمرد))،((عزت الله انتظامی))،((علی نصریان))،((محمدعلی کشاورز))،((فخری خوروش))،((جملیه شیخی)) و ((اسماعیل شنگله)) درکنارم بودند، همینطور که آدمهای هم سن و سال خودم،مثل ((اکبرزنجانپور))، ((خسرو شجاع زاده))،((ایرج راد))،((هرمزهدایت))، ((فرامرز صدیق)) خدابیامرز((هادی اسلامی))،((پرویز فنی زاده))،... از تک تک این آدمها چیزهایی آموختم که برای من گنجینه ای شد. از نظرشما برای بازیگری چیست چه چیزی مهم است؟ الان، معیار زیبایی نیست. خٌب هرکسی بخواهد کارکند باید صداهم کارکند، بیان و بدن ومیمیک کارکند و حسها را بشناسد. حالا اگر همة اینها

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 127صفحه 6