مجله نوجوان 131 صفحه 24

فروردین پارسا سقراط و الهه معبد دلفی ! سقراط و الهه معبد دلفی ! بعد از اتفاقاتی که در حذف شماره سوفسطائیان افتاد و ماجراهای آن که در شماره قبل خواندید، مجموعاً به نظر آمد که همه اتفاقات و...سوءتفاهم بوده و...بگذریم .آقای فلسفه هم،قرار شده که مثل بچه آدم برود سر وقت تاریخ فلسفه اش و خیلی پا توی کفش سردبیر و...نکند و تلفنهای اعتراض آمیز و...نزند. داستان تاریخ فلسفه ،بعد از سوفسطائیان ،تازه می رسد به اول تاریخ فلسفه: یعنی همه آن چه که در این 15 شماره گذشته خواندید، مقدمات بود. بسیاری معتقدند که تاریخ فلسفه با «سقراط» شروع می شود.حالا این سقراط کیست که خیلی ها می گویند آدمهای قبل از او را اصلاً نمی شود فیلسوف خواند؟ شما یک مرد قد کوتاه (خیلی کوتاه) زشت و کریه المنظر ،آبله شبیه میمون ، پاهای گنده و چاق و ...را تصور کنید...تصور کردید؟! این همان سقراط است .اما نه، این ظاهر سقراط است. همین آدم قدرت بدنی عجیبی داشته و می توانسته مدتهای مدیدی را بدون خوردن آب و غذا، سپری کند و هیچ مشکلی هم برایش پیش نیاید. البته وقتی هم که شروع به خوردن می کرده هیچکس جلودارش نبوده است و به اندازه چندین آدم معقول پرخور، غذا می خورده است. از طرف دیگر سرما و گرما برایش فرقی نداشته. در زمستان همان لباسی را می پوشیده که در تابستان و این ...مثل سایر فلاسفه ...به خاطر فقر نبوده و اینکه لباس دیگری نداشته باشد؛ بلکه اصلاً قوای بدنی اش اینجوری بوده. جنگاور خوبی هم بوده و خوب می جنگید و در جنگهای آتن ،خیلی شجاعت از خود نشان می داده است (تصور کنید فیلسوفی را که با آن قد و هیکل، یک شمشیر و یک سپرگنده دستش باشد؛ خدایی شما جرأت می کنید با او بجنگید؟... اصلا جرأت می کنید به او نزدیک شوید؟!...شاید به همین دلیل بوده که هیچکس در جنگ بر او غلبه پیدا نمی کرده، چون اصلا کسی با او نمی جنگیده و او هم سپرش را راحت می زده زیر سرش و می خوابیده و به آدمهای سفیهی که داشتند جنگ می کردند، می خندیده که چه احمقهایی هستند-پایان تحشیه) به همه اینها اضافه کنید حالتی را که خاص خود او بوده است.شما یک بار دیگر باید تصور کنید که یک نفر وسط میدان شهر آتن یک دفعه بایستند،