مجله نوجوان 151 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 151 صفحه 17

6- تا لنگ ظهر بخوابید ، سرکلاس بخوابید ، بعد از مدرسه بخوابید ، بعد از غذا بخوابید ، هر وقت حوصله نداشتید بخوابید ، هروقت خواستید از زیر کار در بروید بخوابید ، هر وقت خواستید جایی نروید بخوابید ، هر وقت دوست داشتید بخوابید و . . . بخوابید و آن قدر بخوابید که اعضای خانواده تان تصوّر کنند توی کُما فرو رفته اید . 7- رفیق باز حرفه ای شوید : از بغل دست رفقا تکان نخورید اصلاً به یک پزشک جراح مراجعه کرده و در بیمارستان بستری شوید تا شما را با هر چند تا رفیقی که دوست داشتید به هم پیوند بزند و بدوزد . . . خودتان را در راه رفقا به کشتن بدهید زندگی تان را فنا کنید تا مبادا مویی از سر رفیقات جدا شود هر چه پول مول دارید کلّاً به پایشان بریزید تا اگر ریالی بدون آن ها از گلویتان پایین رفت آن ریال کوفتشان بشود . خلاصه کاسه داغ تر از آش بشوید بدجور ! 8- بزرگتر کیلویی چنده ! اصلاً و ابداً و تحت هیچ شرایطی حرفه هیچ بزرگتی را گوش ندهید . حتّی اگر با کمربند ، سیاه و کبودتان کنند ، حتّی اگر پرونده تان را زیربغلتان بگذارند و از مدرسه اخراجتان کنند . حتّی اگر شما را به زندان بیندازند و یا به جنگل های حارّة استوار تبعید کنند ، حتّی اگر مولکول به مولکولتان را به ذرات زیر اتمی تجزیه کنند ، آنقدر یکدندگی کنید و با بزرگترها لجبازی کنید تا همان یک دندة تان هم خرد و خاکشیر بشود هرکاری دوست داشتید انجام بدهید و در مقابل تمام بزرگتر های روی زمین ، سرسختانه بایستید . E-mail : mrym-shokrani@yahoo .com 9- آنقدر پول خرج کنید تا مقامات اقتصاد دنیا نگران شوند و بیایند جلویتان را بگیرند ! بابت هر آشغالی هزینه های گزافی خرج کنید ، اجازه بدهید همة فروشندگان دنیا تا می توانند شما را تیغ بزنند . این نکته را شعار خود کنید که هر آشغالی ارزش خریدن دارد ! هر هله هولاای می توانید بخرید و در آن معده و رودة بدبختتان بریزند ، آنقدر که 24 ساعت رودِل کنید . جیب بابایتان را صاف در گیم نتها و کافی نتها خالی کنید تا خیالتان راحت شود ، یک حساب بانکی بین المللی برای کلّیة ساندویچها و فست فودها و سالن های غذاخوری و رستورانها باز کنید و پدرتان را سر و ته آویزان کنید و با چوب بتکانید تا آخرین ریالها و سکه های موجود را به آن حساب مذکور بریزد . تا می توانید پول خرج کنید . مثل وحشیها پول خرج کنید ! 10- . . . چه می دانم بابا خلاصه خودتان را به کشتن بدهید ! آنقدر شاد باشید که بمیرید . اصلاً ملاحظه هیچ چیز را نکنید و مطمئن باشید هیچ اتفاق مهمی نمی افتد . تنها شما توی بیمارستان می افتید و دستگاه مانیتور رنگی که به قلب شما وصل است یک خط صاف را نمایش می دهد و خلاص !

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 151صفحه 17