بیداری
□ طاهرۀ صفّار زاده
شب هرگز این همه بیداری در پی نداشته
شب هرگز این همه بیداران در خود نداشته
ای روحِ ضدّ خواب
ای روح دادگستر الله
تو پیشتاز همۀ گُردانی
تو گُردِ رسولانی
در عصر وسوسه و آز
عصر توافق آدمکشان
عصر تبانی طرّاران
رشوهگران و شبطلبان
در شبترین شب تاریخ
تو مشرق تمام جهانی
و پردهای میان تو و آفتاب نیست
و حرکت تو حرکت روز است
آزاد و پرتوان
بی اذن و بی دخالت مأموران
و خطّههای متّحدجان
جان مجاهدان
باغ اقامت جاوید توست
باز آ
باز آ
ای حقّ آشکاره و تبعیدی
ای رهبر رموز رهایی
باز آ
که چون تو باز بیایی
باطل خواهد رفت