مجله کودک 432 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 432 صفحه 17

دماغش، چک چک آب میچکید، حال و روز جارو برقی را که دید، گفت: ای بابا دوست من، این قدر حرص نخور. میبینی که تو این خونه هیشکی آرامش نداره، آسایش نداره. منو ببین! همهاش باید فین فین کنم و دماغم رو بکشم بالا. بدتر از اون، اینه که زیر پام، همهاش خیسه. اگه یکی ندونه که من آبریزش بینی دارم، یه فکر دیگه میکنه. چه میشه کرد، قسمت ما هم این بوده. جارو برقی گفت: این چه حرفی یه که میزنی؟ قسمت کدومه دوشی جان؟ یعنی هر کی، هر بلایی خواست سر ما بیاره، لگدمون بزنه، تو سرمون بزنه، ما هم بگیم خب قسمتمون بوده؟! چه حرفا میزنی قربونت برم ها» دوش حمام دماغش را کشید بالا و گفت چی بگم! آخه چی کار میتونیم بکنیم؟» جارو برقی به طرف دوش رفت و گفت حاضری جات رو با من عوض کنی؟» دوش حمام گفت هان؟! جارو برقی دیگر منتظر نشد. رفت سر جای دوش و لولهاش را به خروجی هوا زد و گفت یک حالی از این پغور قاطی بگیرم که تو کتابا بنویسن. و جایش را با دوش حمام عوض کرد. (ادامه دارد) Õ حداکثر سرعت: 414 کیلومتر در ساعت Õ وزن: 1562 کیلوگرم

مجلات دوست کودکانمجله کودک 432صفحه 17