مجله خردسال 19 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 19 صفحه 18

گفت:«سلام ! می­خوری؟» گفت:«نه! چیز خوشمزه­تری پیدا کرده­ام.» رفت و رفت تا به رسید. ، می­خورد که را دیـد و گفت:«سلام ! می­خوری؟» گفت:«نه! چیز خوشمزه­تری پیدا کرده­ام.» خداحافظی کرد و رفت و رفت تا به رسید. می­خواست های خوشمزه­اش را بخورد که را دید و گفت:«سلام ! می­خوری؟» گفت:«نه. چیز خوشمزه­تری پیدا کرده­ام.» بعد هم از خداحافظی کرد و رفت ،رفت و رفت، خیلی خسته شده بود. اما هنوز به کاسه­ی شیری که توی آسمان بود نزدیک نشده بود. روی زمین نشست و با خودش گفت:«این کاسه­ی شیر خیلی دور است. من هم خیلی گرسنه­ام. بهتر است برگردم و از ، بگیرم» برگشت، وقتی را دید پرسید:« داری؟» گفت:«نه! همه را خوردم.» با عجله به سراغ رفت و به او گفت:« داری؟» جواب داد:«نه! همه را خوردم!» رفت به سراغ و گفت:« داری؟» سرش را تکان داد و گفت :«نه! همه را خوردم.» رفت و رفت تا به رسید. گرسنه و خسته روی زمین

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 19صفحه 18