قصه ی حیوانات
1-در یک دریاچه زیبا، قوها مشغول شنا بودند که ..
2- قوی بزرگ در حالی که فریاد می زد، « فرار کنید! فرار کنید!» به طرف آن ها آمد.
3- قوی بزرگ روی آب می دوید و می گفت:« پرنده های سیاه! پرنده های سیاه!»
4- قوها در آسمان سه پرنده ی سیاه را دیدند که به دریاچه نزدیک می شدند.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 97صفحه 20