مجله خردسال 233 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 233 صفحه 3

بامن­بیا... دوست من سلام. من قایق هستم و می­توانم روی آب این طرف و آن طرف بروم. پدر من یک کشتی مسافربری بزرگ است. مادرم هم یک قایق ماهی­گیری است. بعضی از ما قایق­ها با بادبان حرکت می­کنیم، بعضی با پارو و بعضی هم با موتور. یک روز یک قایق دیدم که نه پارو داشت، نه بادبان و نه موتور. مردم سوار میشدند و خودشان با پا قایق را حرکت می­دادند. مادرم گفت:«اسم آن قایق، قایق پدالی است.» امروز من با کمک باد پیش تو آمدهام چون من بادبان دارم. حالا برای یک سفر زیبا سوار من شو و با من بیا...

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 233صفحه 3