مجله خردسال 258 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 258 صفحه 18

گل­سرخ زنبور پروانه گل سرخ کرم خاکی یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز وقتی که به دنبال شهد گل می­گشت، یک زیبا دید. پر زد و رفت به طرف . همین موقع هم از راه رسید و به گفت:«وای! چه قشنگی!» گفت: «واقعاً زیباست. آرام سرش را تکان داد و گفت: «چرا به من سلام نمی­کنید؟» و از این حرف خیلی تعجب کردند ولی هر دو با هم به او سلام دادند. هنوز جواب سلام آن­ها را نداده بود که از روی خاک صدایی شنیده شد. گفت: «سلام زیبا! سلام ! سلام !» و جواب سلام را دادند. اما گفت: «من از

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 258صفحه 18