مجله خردسال 408 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 408 صفحه 20

کتاب مداد عروسک تخت شانه وقتی اتاق مرتب شد! یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ کس نبود. وقتی مهمانها در زدند، کوچولو با عجله اتاق را مرتب کرد. او و و و را هُل داد و همه را گذاشت زیر . شب شد اما کوچولو اصلا زیر را نگاه نکرد و رفت خوابید. گفت:«جای من زیر نیست. اینطوری من کثیف میشوم و نمیتوانم موهای کوچولو را مرتب کنم.» گفت:«جای من هم زیر نیست. اینطوری موهایم ژولی پولی میشود.» گفت:«چیزی نمانده جلد من کنده بشود. جای که زیر نیست.» گفت:«من نمیدانم اینجا چه کار دارم؟! من باید بنویسم و نقاشی کنم.» گفت:«بیایید همه با هم از این جا

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 408صفحه 20