مجله خردسال 226 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 226 صفحه 6

گربه جیغ می­کشید و می­دوید. سگ پارس می­کرد و می­دوید و پیرمرد با سطل، لنگ لنگان به دنبال آن­ها می­دوید. پیرزن روی پله­ها نشست وآن­ها را تماشا کرد. ناگهان زنبور از بینی گاو بیرون آمد. گاو آرام گرفت. گربه پرید بالای دیوار و سگ گوشه­ای نشست. پیرمرد پایش را از سطل بیرون آورد. پیرزن گفت: «خـستـه نباشی!» پیرمرد کنار او نشست و گفت: «خسته شدیم. بیا کمی چای بخوریم!» بعد هر دو قاه­قاه خندیدند!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 226صفحه 6