مجله خردسال 244 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 244 صفحه 4

کار کی بود؟ مرجان کشاورزی آزاد یکی بود، یکی نبود. یک روز خرگوش خانم یک سبد پر از لبـاس را در رودخانه شست و آن­ها را یکی یکی روی طناب بزرگی که در حیاط بسته بود پهن کرد تا خشک شوند. او حسابی خسته شده بود. به خانه رفت، یک فنجان چای خورد و خوابید. وقتی بیدار شد، سبد را برداشت تا لباس­های خشک شده را از رو طناب جمع کند. اما وقتی به حیاط رفت، دید تمام لباس­ها روی زمین افتاده­اند و گلی و کثیف شده­اند. خرگوش خانم خیلی عصبانی شد، بعد با خودش گفت:«حتما کلاغ این کار را کرده است، او خیلی بازیگوش است و بوی صابون را هم خیلی دوست دارد.» خرگوش به طرف درختی که لانه­ی کلاغ روی آن بود رفت و گفت: «ای کلاغ ناقلا! چرا لباس­های مرا روی زمین انداختی؟» کلاغ از لانه بیرون آمد و گفت: «من این کار را نکرده­ام. حتماً میمون باز هم روی طناب لباس­ها بازی کرده و لباس­ها را روی زمین انداخته.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 244صفحه 4