مجله خردسال 256 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 256 صفحه 19

جان! بیاببین این­جا یک زندگی می­کند.» و با تعجب به هم نگاه کردند. آن­ها هیچ­وقت ندیده بودند، برای همین هم با عجله به­طرف درختی­که روی آن نشسته بود رفتند. گفت:«کو؟ کجاست؟» گفت: «او مثل موش کوچک است و از همه می­ترسد.» گفت:«نترس ما دوست تو هستیم... بیا تا تورا ببینیم.» آرام از لانه بیرون آمد. اما از ترس می­لرزید. و خیلی خیلی بزرگ بودند. گفت: «تو کوچولو هستی ولی دندان­های تیزی داری!» با تعجب از پرسید:«تو از کجا می­دانی که دندان­های تیز است؟» گفت:«از ریشه­های درخت که جویده شده­اند!» و و از این حرف به خنده افتادند. باز می­لرزید، اما نه از ترس او از خنده می­لرزید!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 256صفحه 19