مجله خردسال 232 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 232 صفحه 22

پدر من... پدر من یک آتش­نشان است. او لباس،کلاه، چکمه و دستکش مخصوص دارد. وقتی جایی آتش می­گیرد، پدر من با ماشین مخصوص آتش­نشانی به آن­جا می­رود و آتش را خاموش می­کند. پدرم می­گوید:«وقتی ماشین آتش­نشانی آژیر می­کشد، معنی آن این است که باید خیلی زود به کمک کسی برود. برای همین هم همه­ی ماشین­ها باید راه را برای ماشین آتش نشانی باز کنند.» او می­گوید:«یک آتش­نشان باید همیشه آماده باشد تا به دیگران کمک کند.» پدر من یک آتش­نشان شجاع، قوی و مهربان است!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 232صفحه 22