مجله کودک 170 صفحه 8

8 ازکی تا حالا ترب هم جزء میوه هاست ؟ آخر مگرمن چه گناهی کرده ام؟ مگرمن چه هیزم تری به شماها فروخته ام؟ همه تون این دنیا برای خودشان کاره ای شدند جزمن ! شلغم خودش را به جای پنی سیلین به مردم می فروشد! هویج مربا می شود! سیب زمینی چیپس می شود! حتی گیلاس فسقلی کمپوت می شود ! اما من بیچاره بااین هیکلم هیچ ! من هیچی نیستم! نه سبزی ام... نه میوه... نه ... آخرمن باید یک چیزی باشم. تو را به خدا بین میوه ها یک جای کوچک برای من بازکنید وبااین ضرب المثل ها آبروی من را نیز نبرید! خواهش می کنم. « ترب غریب» مثل کبک سرش را فروکرده توی برف! شما آدم ها چقدر فضولید! چقدرکنجکاوید ! آخر مگرمن تا به حال توی کارشما دخالت کرده ام که این قدر پاپیچم می شوید؟ اصلاً شما تا به حال چیزی گم نکرده اید؟ هیچوقت روی زمین دنبال چیزی نگشته اید؟ خوب بابا من هم یک روز یک لنگه دمپایی را گم کردم .داشتم توی برفها دنبالش می گشتم .هنوز پیدایش نکرده بودم که شماها رفتید و برایم ضرب المثل ساختید ! خوب است که یک نفر برای خودتان ضرب المثل دربیاورد؟ اصلاً همین کار را می کنم. بگذارید فکرکنم! آدم فضول ... نه !فضول رابردند جهنم ... نه... « کبک عصبانی» ◦ آمفی کار خودروی آمفی کار محصول ا962 آلمان است.این خودرو با وجود 4 سیلندر بودن، کشش و نرمی زیادی درحرکت داشت بین سال 1962 تا 1968 محبوبیت خودرو باعث شد تا 5000 دستگاه ازآن به فروش رود که آمار خوبی درفروش آن سال ها بود. آمفی کارشباهت زیادی به کادیلاک داشت.