مجله کودک 198 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 198 صفحه 9

پرسید: «اسباب کشی یعنی چه؟» جارو دستی گفت: «آنها دارند از این خانه به خانة دیگری میروند و وسایلی را هم که استفاده میکنند با خود میبرند.» هنوز حرف جارو دستی تمام نشده بود که یکی از اهالی خانه او را برداشت و برد. جارو برقی منتظر ماند تا او را هم ببرند، اما هرچه منتظر شد کسی سراغ او نیامد. همه اهالی خانه رفتند و به جز جارو برقی و چند وسیلة کهنه و از کار افتاده چیزی باقی نماند. جارو برقی خیلی نگران شده بود با خود گفت: «حتماً فردا دنبال من میآیند، من که مثل این میز چوبی رنگ و رو رفتة پایه شکسته و یا آینة شکسته، تکه تکه شده نیستم من سالم و قابل استفاده هستم. حتماً فردا دنبال من خواهند آمد. بله، همین طور است.» آن روز گذشت. فردا یکی از اهالی خانه همراه مردی آمد و گفت: «این وسایلی هستند که میگفتم، آنها را چند میخری؟» مرد به میز و آئینه شکسته که حالا فقط قاب آن سالم بود و جارو برقی نگاهی انداخت و گفت: «این وسایل چیز زیادی نمیارزد!» و بعد از صحبت با مرد صاحبخانه، جاروبرقی و میز شکسته و قاب آئینه را در مقابل پول کمی خرید و با خود به مغازه برد و گوشهای از مغازه گذاشت. جارو برقی خیلی ناراحت بود نگاهی به دور و برش انداخت، هرچه وسیلة از کار افتاده و کهنه و زنگ زده بود همه آنجا جمع شدنه بودند. مغازه تاریک و دلگیر بود و فقط یک پنجرة کوچک به طرف خیابان داشت با لامپ زرد رنگی که نورش وسایل را رنگ پریدهتر نشان میداد. جاروبرقی با خودش فکر کرد من هنوز جوان و سالم هستم نباید پیش این و سایل کهنه و از کار افتاده باشم. اما یادش آمد که خودش مقصر است و به خاطر تنبلی و حقهبازی خودش، اینجا افتاده است. او خیلی ناراحت بود از اینکه باید گوشهاین مغازه و در کنار این و سایل از بین رفته عمرش را بگذراند. ¡ نمای روبرو موتور با 16 سوپاپ کار میکند و با مایع خنک میشود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 198صفحه 9