مجله کودک 204 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 204 صفحه 12

· چند خواهر و برادرید؟ چند فرزند دارید؟ 4 برادر و 4 خواهریم. یک دختر کوچک 5/2 ساله هم دارم. · تا حالا دخترتان سوار این چرخفلک شده؟ همین چند روز پیش مادرش آورده بودش اینجا و من چند دور چرخاندمش. · با توجه به اینکه فقط 5/2 ساله دارد نترسید که سوار این وسیله شود؟ بچه با بچه فرق میکند. بعضیها کمی میترسند اما بچههای یکسالهای هم هستند که اصلاً نمیترسند و وقتی سوار میشوند کلی هم کیف میکنند. · تا حالا پیش آمده که کودکی را مجانی سوار کنید؟ خیلی پیش میآید. شاید روزی دو سه دفعه. · خودشان میگویند مجانی سوارشان کنید؟ خودم از نگاهشان میفهمم. ممکن است پول به همراهش نداشته باشد و یه گوشه ایستاده باشد و به بازی کردن بقیه بچهها نگاه کند. · اینکه میبینید بچهها یک لحظه بالا هستند و یک لحظه پائین چه احساسی پیدا میکنید؟ از خوشحالی آنها خوشحال میشوم. وقتی آنها شادی میکنند دل من هم شاد میشود. · خیلی هم سر و صدا میکنند، اعصابتان خرد نمیشود؟ من قبل از این کار، رانندگی میکردم. برای کار خستهکنندهای بود و اصلاً با روحیهام سازگار نبود. اما از وقتی این چرخ فلک را خریدهام خیلی راحتم. درسته که بچهها موقع بازی خیلی سر و صدا میکنند و از صبح تا شب صدای آنها توی گوشم است ولی اصلاً ناراحت نمیشوم. حتی لذت هم میبرم. خیلی خوشحالم که میتوانم یک کم برای بچهها شادی بیاورم. · وقتی در پاکها چرخ فلکهای بزرگ را میبینی چه احساسی داری؟ فکر نمیکنی اگر آنها نبودند کارت پردرآمدتر بود؟ نه، روزی رسان خداست. روزی هر کس دست اوست. چنین فکی که شما میگویید اصلا به سرم نمیزند. · دوست نداری یک روز، شما هم یک چرخ فلک بزرگ داشته باشی تا درآمدت بیشتر باشد؟ هر چه خدا بخواهد. به این هم راضی هستم. شکر خدا که بالاخره این چرخ، کم یا زیاد، چرخ زندگیام را میچرخاند. آن دو تصمیم میگیرند سری به فرشته بزنند و سر از کار او درآورند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 204صفحه 12