
صدای دوست داشتنی
مجید ملا محمدی
هر سه نفر خشمگین بودند . آن ها کار مهمی داشتند . کار مهم آن ها اذیت و شکنجه امام عسگری (ع) بود .
صالح زندانیان با خنده گفت : « او را دوباره دستگیر کرده ایم . این بار از دستِ ما آسایش نخواهد داشت . »
هر سه مرد عباسی* آرام شدند . یکی از آن ها که سبیل بلندی داشت گفت : « ما آمده ایم که از تو بخواهیم او را آرام نگذاری . »
دومی که لاغر و دراز بود گفت : « هرچه می توانی به او کتک بزن ! »
سومی که کوتاه و چاق بود گفت : « او دشمن ما عباسیان است . دشمن خلیفه است . بالاخره باید کشته شود . راستی چرا شکنجه ی او را زیادتر نمی کنی؟ »
مجسمه ای بالدار با بدن حیوان و سر انسان از دوران آشوریان بر جای مانده است که نمونه ای از
مجلات دوست کودکانمجله کودک 281صفحه 16